به گزارش جامعه ایده آل، علیرضا زاکانی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری در برنامه میزگرد سیاسی شبکه سوم سیما با اشاره به اقدامات دولت متبوع خود در عرصه سیاست خارجی، گفت: امید دارم که امروز نکات مهمی را در حوزه سیاست خارجی مبتنی بر دیپلماسی منزلت طلبانه در راستای ارتقا جایگاه ایران در سطح جهانی را دنبال کنیم. متن کامل برنامه: مجری: سیاست خارجی در اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران از یک جایگاه کانونی برخوردار است در قانون اساسی فصل دهم ۴ ماده یعنی ۱۵۲ تا ۱۵۵ به موضوع سیاست خارجی مرتبط است به گونهای که نفی سلطه پذیری و سلطهگری کمک به محرومان در هر کجای دنیا و مستضعفان و همچنین حمایت از مسلمانان و البته موضوعاتی از این دست لب مطلبی است که در قانون اساسی گفته شده به گونهای که حفظ استقلال همه جانبه هم در این اصول آورده شده، اما رهبر معظم انقلاب اسلامی هم درس کلید واژهای که در وزارت امور خارجه یا سیاست خارجی، یعنی عزت، حکمت و مصلحت وجود دارد عزت را به معنای نفی موضوع مربوط به مسئله مربوط به نفی دیپلماسی ارتماسی تلقی کردند حکمت را موضوع مربوط به تعاملات خردمندانه و البته موضوع مربوط به صلحت را هم دور زدن برخی از سختیها و پیمودن مسیر این لب مطلبی است که در حوزه سیاست خارجی وارد شده، اما مسئله مربوط به برنامه هفتم هم دو کلید واژه اصلی را برای رئیس جمهور آینده جمهوری اسلامی مشخص کرده که یکی از آنها کنشگری فعال در دیپلماسی عمومی و دیپلماسی رسمی و دوم هم تقویت رویکرد اقتصاد محور است در این برنامه طبق روال یکی دیگر از نامزدهای ریاست جمهوری، یعنی جناب دکتر علیرضا زاکانی به همراه دو تن از مشاورانش یعنی جناب دکتر جلال دهقانی فیروزآبادی و همچنین جناب دکتر مجید غلامزاده همراه هستند که ۲۰ دقیقه تا ۲۵ دقیقه ایشان ارائه خواهند داد و دیدگاههایشان را در حوزه سیاست خارجی که میتواند خود یا به یکی یا دو تن از مشاورانش واگذار کند در سمت راست بنده هم سه تن از کارشناسان هستند که عبارتند از جناب دکتر سجادپور جناب دکتر متقی و جناب دکتر فواد ایزدی که رزومه آنها و زندگینامه کوتاهی از آنها را میبینیم و بعد صحبت را شروع میکنیم با بحثی که جناب دکتر زاکانی انشاالله ارائه خواهند داد. سیاست خارجی برای ما مهم است ، انقلاب اسلامی یک پیام جدید برای جهان داشت سوال: جناب دکتر زاکانی میشنویم ارائه شما و البته این پیشنهاد را هم دارم که هم کارشناسان و هم نامزد و به اتفاق مشاورینشان موضوعات را به زبان فارسی بگویند و از واژگان غربی استفاده نکنند چرا که در این دو جلسه گذشته برخی از بینندگان عزیز به ما تذکر دادند؟ تحریم برای ما مسئلهای است از طریق وسایل مختلف مثلاً ما امروز از طریق پالایشگاههای فراسرزمینی اساساً تحریم را به سخره گرفتهایم و یا از طریق مبادلات دانش بنیان امکان تحریم را برای خودمان ازش عبور کردهایم یا وقتی فرآورده را شما به جای خام فروشی قرار میدهید، انتهای زنجیره آن اصلاً تحریم پذیری برایش معنا ندارد. لذا این هژمونی را داریم میشکنیم و بر اساس آن یک باز طراحی نهایی و کارکردی را برای وزارت خارجه به اقتضای این توانمندیهای مورد نیاز در حوزه فرهنگ و اقتصاد و سیاست ما لازم داریم که این هم بسیار مهم است تحریم به عنوان یک موضوع ظالمانه امروز در دستور کار ما است گرچه تحریم را باید از خنثی کردن او شروع کرد و با توانمندیهای داخلی و خنثی نمودن او اساس تحریم را به سخره گرفت، اما در کنار او باید به دنبال شکستن شرایطی بود که ظالمان جهان سعی میکنند برای ما و دیگران ایجاد کنند نمونه همین تحریم ما در حوزه تخصصی خودمان مولیبدل را سال ۷۸ تحریم کردند تمام مراکز پزشکی و هستهای تعطیل شد دانشمندان ما ظرف ۲ تا ۳ ماه وقتی او را از طریق ژل ژنراتور احیا کردند. عملاً آنها امروز دارند به ما میدهند، چون اصلاً اثری ندارد تحریمشان همین حوزه کرونا و واکسن کرونا برای ما موضوعیت پیدا کرد همین در موضع بنزین قبل از اینکه ما را تحریم کنند ما از طریق خلیج فارس به یک توانمندی رسیدیم که آنها اصلاً معنادار نبود برایشان که بخواهند تحریم کنند یا همین در موقعیت همین سفری که ما به چین داشتیم در حوزه منابع مالی و تامین یوزانس برای امکانات داخلی، چون به هر حال حوزه مالی حوزه مورد نظر آنهاست برای تحریم ما توانستیم این سدها را بشکنیم و یک ظرفیتهای بزرگی خلق کنیم ما یک پیمان قریب ۱۳ میلیارد یورویی را تفاهمنامه نوشتیم و یک میلیارد و ۶۷۰ میلیون یورو را به قرارداد گرفتیم و ضمانتنامههای بانکی از چینیها دریافت کردیم یعنی کاری را که نشد بود ، کردیم و این کار میتواند برای سایر مجموعهها هم صورت بگیرد. لذا موضوع تحریم برای موضوعی است که راه حلش داخل کشور است و البته پیگیری از پیمانهای دوجانبه با سایر کشورها که از سال ۲۰۰۷ معمول شده و سایر توانمندیهایی که در سراسر جهان است و میتوان آن را به بهترین نحوی دنبال کرد و به بهترین نحوی میشود تامین منافع ملی و مصالح انقلابی خودمان را ما داشته باشیم البته قلدر مهابهای بینالمللی باید بدانند که اگر جایی گردنکشی میکنند و جایی زیاده خواهی میکنند ملت ایران اهل باج دادن نیست. باید یک رهبری جدیدی در عرصه بین الملل ایجاد کنیم امروز ۴۵ یا۴۶ سال قبل نیست، توانمندیهای امروز ما فوق العاده بالاست. ظرفیتهای ما فوق العاده عظیم است نقد کردن آنها که بر اساس توانمندیهای مواجهه عقلانی و درست مواجهه با توانمندیهای داخلی با تکیه بر مردم صورت میگیرد برای ما یک کارکردهای ویژهای دارد ما در آینده جهان باید یک نقش ویژهای داشته باشیم آن نظام دو قطبی و تک قطبی گذشت نظام یک به اضافه چند کشورهم پشت سر گذاشته شد امروز خبری ازش نیست ممکن است باز ادعایی برای او وجود داشته باشد. امروز نیازمند یک همگرایی منطقهای و بهرهمندی از ظرفیتهای بینالمللی هستیم یکی از ویژگیهای ممتاز شهید بزرگوار ما شهید رئیسی ویژگی ممتاز نقد کردن و حضور ما در بریکس و شانگهای بود به هر حال دو پیمان بزرگی که ظرفیتهای فوق العادهای برای ما میتوانند فراهم کنند . پس ما گام به گام در داخل کشور منطقه و مقاومت و تثبیت او و حرکت در مسیر جهان و جهانی کردن و در واقع موقعیت ممتازی را در جهانی شدن آینده برای خود فراهم کردن برای ما بسیار مهم است لذا ما به هیچ وجه نباید از یکی از این پارامترهای قدرت خودمان بخواهیم غفلت کنیم، باید آن را به بهترین نحوی داشته باشیم و یک رهبری جدیدی ما در عرصه بینالملل برای خودمان بتوانیم فراهم کنیم ماحصل این رهبری جدید یک شراکت است من عرضم این است که به هر حال امروز نقش تعیین کننده ایران و روسیه و چین در یک مثلث متساوی الاضلاع با شراکت معنادار آنها به ما نیاز دارند نیاز نیاز متقابل است نیاز از سر کرنش برای آنها نیست میتوانیم یک شرایط جدیدی را برای خودمان فراهم کنیم به اعتقاد بنده نقد کردن توانمندیهای میدان در یک دیپلماسی فعال و اثرگذار با ایجاد پشتوانههای اساسی خودمان میتواند برای آینده این کشور شرایط ویژه و اختصاصی ایجاد کند تا ما بتوانیم از همه ظرفیتهای جهانی و منطقهای استفاده کنیم و ایران را به لطف الهی در آن جایگاه با منزلت فوق العاده بالاتر از شرایط فعلی بنشانیم به نیت صلوات بر محمد و آل محمد. دیپلماسی جایگاه بسیار مهمی در قدرت ملی و سیاست خارجی دارد سوال: بفرمایید آقای دهقانی فیروزآبادی؟ دوم تعامل موثر و فعال همانطور که عرض کردم اصلاً انزوا و انفعال با ماهیت ایران سازگاری ندارد و نیاز داریم ما به یک تعاملی که موثر باشد فعال باشد مبتنی بر اصول عزت حکمت و مصلحت را که شما گفتید به نظرم شناسایی هویت و موجودیت منافع ملی ایران این هم خیلی مهم است، چون برخی از کشورها میخواهند تعامل داشته باشند به شرط اینکه نه هویت ما و نه موجودیت ما و نه منافع ملی ما را به رسمیت بشناسد که این اصلاً موضوعیت ندارد. احترام متقابل جایگاه برابر منافع متقابل و مذاکره نتیجه بخش فعال یعنی موضوع مذاکره را ما تعیین کنیم سطحش را ما تعیین کنیم نوعش را ما تعیین کنیم حتی زمان و مکان محل را هم ما تعیین کنیم و نتیجه بخش باشد مذاکره برای مذاکره فی نفسه موضوعیت ندارد و مطلوبیت ندارد اگر برای دفع الوقف یعنی آنجا هم هدفمند باشد و چانه زنی برای حداکثر امتیاز به فایده و کاهش بیشتر هزینهها که یک امر مهمی است نکته بعد روابط خارجی متوازن و متعادل متنوع تنوع بخشی به سند روابط خارجی ایران محدود کردن روابط خارجی به یک کشور و یک منطقه یک بلوک به نظرم با ظرفیتهای ایران سازگاری ندارد. سیاست نگاه به شرق، سیاست آسیاگرایی، سیاست نگاه به جنوب و همگرایی منطقهای که سیاست منطقه گرایی فعال و همسایگی فعال هم در اینجا قرار میگیرد نکته آخر بیشینه سازی ظرفیت و استفاده حداکثری از دیپلماسیهای مضاف حالا دیپلماسی اقتصادی را فرمودند، دیپلماسی عمومی و دیپلماسی شهری که یکی از مزیتهایی است که میتوانیم ازش استفاده کنیم و انشالله اولویت بدهیم به این مواردی که عرض شد. مجری: جناب دکتر سجادپور از شما شروع میکنیم بفرمایید خواهش میکنم؟ زاکانی: ممنونم از جناب آقای سجادپور ما موضوع نقد کردن را در چند سطح میتوانیم دنبال کنیم مثلاً در سطح مقاومت منطقه نقد کردنش به این است که ما یک پیوستگی اعتقادی داریم با مقاومت و همکاری و کمک حاج قاسم برای عدم افتادن سوریه به دست داعش گام اول بود، اما نقد کردن آن توسط وزارت خارجه برای حضور در عرصه سازندگی اتفاق نیفتاد عین همین قضیه راجع به عراق است عملاً ترکیه که دائماً متعرض سوریه بود یا در عراق گاهاً متعرض میشد او حضور جدیتری داشت، شرکتهای ترک فعال بیشتر بودند که این مسئولیت را باید بر عهده میگرفت وزارت خارجه که میتوانست این کار را انجام بدهد و نقد کردن به این معنا است که ما با قدرتهای بزرگ جهانی و منطقهای و نوظهور میتوانیم یک ارتباط و تعامل ویژهای برقرار کنیم و شراکت با آنها را اینجوری تعریف کنیم که مثل همین کاری که ما با چین کردیم و موضوعات مختلفی که است و یا نه حتی با دشمنان خودمان یک شرایط جدیدی را رقم بزنیم و در روابطمان حتی با دشمنان خودمان هم از سر عزت و با باورمندی به خودمان جوری حرکت کنیم که آنها احساس برتری نکنند و حتی بتوانیم با آنها مناسبات جدیدی را برقرار کنیم و نقد کنیم این نکتهای که ما داریم میگوییم که ما حلقه اولمان را داخل کشور میبندیم و بعد پیرامون خودمان و کشورهای همسایه و محور مقاومت و بعد قدرتهای نوظهور و خاص قدرتهای منطقهای خارج از این هژمونی ظالمانه آمریکا را هدف گذاری برای ارتباط میکنیم این ما را محدود نمیکند که با اروپا ارتباط برقرار نکنیم حتی آمریکا، اما کدام آمریکا آمریکایی که در موضع برابر بنشیند گذشته خودش را جبران کند و سیطره طلبی نداشته باشد با ذاتش سازگار است یا نیست آن حرف حرف بعدی است لذا موضوع ما موضوعی است که در واقع آنچه که در توانمندیهای ما است ما بتوانیم به بهترین نحوی نقدش کنیم در اختیار داخل قرار بدهیم در دو جهت یک جهت معیشت مردم است که امروز گره گشایی از او کار سختی نیست، یک جهت هم جهت پیشرفت و توسعه آبادانی ایران زیرساختهای ایران و تلاش و گسترش برای همچین مجموعهای است. لذا ما باید همه ظرفیتهایمان را بسیج کنیم بتوانیم در این دونیاز داخل کشور تمام ظرفیتهای منطقهای و جهانی خودمان را در خدمت بگیریم و دیگران را باهاشون مشارکت کنیم و در مقابل زیاده خواهیهای دیگران محکم بایستیم از سر عزت به طبع شرایط امروز جهانی و منطقهای شرایط دیگری است و اساساً مثل گذشته نیست وقتی هانتینگتون میخواهد تقسیم بندی منطقهای کند و اعلام میکند در غرب آسیا برتر ایران است در اوراسیا روسیه است مثلاً در اروپا آلمان است نمیتواند گذر کند و عبور کند از اینکه قدرت ایران را نبیند ممکن است که یک معارضی هم داشته باشد ولی قدرت برتر ایران است تازه این قبل امروز که از این جهت من معتقد هستم که دیپلماسی فعال و تلاشگر میتواند چه کار کند میتواند تمام ظرفیتها را نقد کند برای ما حتی کشورهایی که مخالف ما هم هستند به دنبال روی بیایند این نقد پذیری را داشته باشند و ما ازشون میتوانیم استفاده کنیم. مجری: متشکرم جناب آقای دکتر ایزدی شما بفرمایید؟ برجام حاصل یک رویکرد و تفکر است زاکانی: برجام حاصل یک رویکرد است، حاصل یک تفکر است که ظرفیتهای داخلی و خودباوری نسبت به این ظرفیتها را ندارد خودش را در راستای نظم موجود علاقه دارد تعریف بکند و تلاش کند که نظم موجود را بپذیرد تا بتواند حداقل یک حیات ذیل این نظم موجود داشته باشد یا یک فعالیت پیرامونی کشور خودش را هم حداقل ازش بپردازد این تمام تفکری است که با او برجام خلق شده و این خلاف آن کنشمندی است که ما زیردستیها را تنظیم میکنیم و فکورانه منطقه و جهان را تحلیل میکنیم و نقش دیگران را برای خودمان تنظیم میکنیم نگاه کنید در سوریه حاج قاسم هنرش این بود که نیروی هوایی روسیه را به تعبیر حضرت آقا در خدمت نیروی زمینی ما گرفت نه نیروی زمینی ما در خدمت نیروی هوایی روسیه این خیلی مهم است که آدم از کدام منظر دارد چه کار میکند در برجام این نبود یک بحث این است ناظر به آن خداباوری و شناخت اولیه است نکته دوم نگاه غلط به تقسیم بندی جهانی است و هنوز در آن تفکر تک قطبی و یک به اضافه چند حرکت کردن است که دوران جهان دارد از آن عبور میکند و سرعت تحولات منطقه و جهان افزایش پیدا کرده، نکته سومی که وجود داشت عدم تحمل و کار کارشناسی بود ما در کمیسیون برجام بررسی کردیم و دیدیم که کار کارشناسی دقیقی صورت نگرفته حتی وزیر محترم خارجی وقت هم اعلام کرد که برجام را نخوانده خب این خیلی بد است خود همین برای برخی از دوستان الان برخی از نامزدهای عزیز هستند که در کمیسیون ما بودند اظهار نظر میکردند سوال میکردیم که این اظهار نظر مبتنی بر چی انجام میدهید برجام را خواندهاید میگفتند که ما نخواندهایم ما تعجب میکردیم کسی که برجام را نخوانده چرا دارد اظهار نظر میکند این موضع کارشناسی و اشراف نسبت به موضوعات نکته چهارم نکته اعتماد متقابل و ایجاد شرایطی که در مقابل پیشنهادات سست و بیپایه آنها در داخل ایران شکل گرفته بود آنها معتقدند تنها را اینجاست و اعتماد کرده بودند در حالی که بنده اولین سوالم از آقای عراقچی این بود که شما با دشمنتان قرارداد بستهاید پیمان بستهاید با دوستتان پیمان بستهاید من یادمه ایشون آنجا گفت با دشمن من گفتم نه من برجام را خواندهام من با برادرم هم اینطور پیمان نمیبندم، چون شما هرچی به ما مربوط است را نقد گذاشتهاید هرچی مربوط به آنها است را نسیه گذاشتهاید نسیهای که تاریخ نشان داده که آنها زیر بار نقدش نمیروند چه برسد به نسیهای که بعداً وعده بدهند برای آینده لذا ما در کمیسیون برجام سعی کردهایم بدون سوگیری ذهنی، اما با این پیش فرضهای صحیح سراغ این سند برویم و گزارشی را ارائه کردهایم که امروز مفتخریم که این گزارش بند بندش مورد صحت آن فکر و آن نظر و آن جهتگیری را اعلام میکند و نکته آخرم هم این است که امروز ایدئولوژیکترین سیاست خارجی در دنیا مربوط به آمریکا است که ما را متهم میکند اوست که یک جانب گرایی را دنبال میکند و به همه ظلم میکند و مبتنی بر شرایطش به هیچ وجه حاضر نیست جنایتهایی را که حتی در غزه اتفاق میافتد اسرائیل جانی دارد مردم عزیز غزه را به شهادت میرساند حاضر نیست که کوچکترین امتیازی و امکانی برای توقف او داشته باشد البته الان کم کم دارد میفهمد که راهی جز این ندارد و باید در واقع در این مسیر حرکت کند به نظرم حرکت حرکتی است که یک اشکال دیگری هم وجود داشت و آن هم این بود که واقعاً شناخت نوع مناسبات تعاملی را هم دوستان عزیزی که این مسیر را رفتهاند نمیدانستند من یادم است وزیر محترم خارجه آمد داخل مجلس گزارش داد به ما گفت ما حدود ۱۰ نفر بودیم یکم بیشتر از ۱۰ نفر عددی که از مجموعههای خارجی بیان شد بالغ بر ۲۳۰ تا ۲۳۵ نفر شدند من همان جا خدمتشان عرض کردم اینجا که موضوع طناب کشی نیست که کسی فکر کند که مثلاً ۱۰ نفر یک طرف هستند ۲۳۰ نفر هم یک طرف و آن ده نفر زورشان به آنها رسید، چون این را به عنوان یک موضوع ممتاز میگفت همین موضوع را آقای صالحی در کمیسیون بیان کرد گفت ما چند نفر بودیم سه نفر، اما مقابل ما یک تیم بزرگی بود که حتی از روانشناس دائماً به چهره من نگاه میکرد یادداشت میداد دست مذاکره کنندهاش، اما ما فکر میکنیم که اصلاً معادلات جهانی ساده است همانطور که ما فکر میکنیم آن هم مجبور است مثل ما فکر کند، نه او خاستگاه خودش را دنبال میکند جوری عمل میکند که نهایت بهره را برای دهها سال و صدها سال ببرد لذا ما باید برگردیم از این تجربه بزرگ عبرت بگیریم و دنبال کنیم برجام را نقد کنیم جناب آقای سجادپور فرمودند برجام امروز نقد کردن میخواهد ما کارهایمان را انجام دادهایم و الان آنها متهم هستند که باید کارهایشان را انجام بدهند و باید هم انجام بدهند. سوال: متشکرم جناب دکتر متقی بفرمایید خواهش میکنم؟ در قرارداد با چین، نماینده دولت بودیم زاکانی: ما از کوچکترین مخرج مشترکمان استفاده میکنیم کارهای بزرگی تعریف میکنیم و میتوانیم کارهای بزرگ را با ارادهای که داریم به دیگری تحمیل کنیم مهم این است که ما خودمان را باور کنیم ما برای یک کمربند، یک راه، به چین دعوت شدیم آن جا که رفتیم دنبال شد که این قرارداد ۳۳۰ دستگاه واگنی که از سال ۹۶ صورت گرفته بود را ما برویم و ادامه تمدید آن را با حمایت دولت شهید رئیسی عملیاتی کنیم اولاً ما مستحضر به پشتیبانی دولت بودیم ما شهرداری تنها نبودیم ما نمایندگی میکردیم دولت محترم را و نکته دوم این که موضع ما یک موضوع عزت طلبانه بود من به چینیها میگفتم که فکر نکنید ما اینجا نشستیم نیازمند شما هستیم، نیاز ما قدرت ما است اولاً، نکته دوم دارایی و امکان و قدرت ما است، نکته سوم موقعیت منطقهای و جهانی قدرت ما است شما مجبور هستید با ما شراکت کنید من به هیچ کدام از آنها نگفتم که ما از شما میخریم و میبریم گفتم هر کدامتان که میتوانید با ما شراکت کنید بیایید که ایران تبدیل به مرکز منطقهای بشود، بیایید اینجا ما شروع اش را میگیریم، اما نهایتاً باید انتقال تکنولوژی صورت بگیرد خودتان با ما شراکت کنید وگرنه ما از شما نمیخریم ما اصلاً مدلمان را تغییر دادیم و چینیها شاید اول باورشان نمیشد که با یک موضعی مواجه هستند که پشت آن موضع گرم و محکم است و نیامده التماس کند، از موضع شراکت با چینیها صحبت میکند. ما در نظام بینالملل نیاز به شریک داریم عمر خودمان و داشتههای خودمان سر جای خودش، ما نیاز به شریک داریم و میتوانیم مبتنی بر منافع خودمان تعریف ارتباط همان کاری که آنها دارند انجام میدهند او به دنبال منفعت خودش است، روسیه به دنبال منفعت خودش است، اما اینجا تلاقی منفعت و اشتراکی که وجود دارد به بهترین نحو میتوانیم یک بازی جدید تعریف کنیم و ظرفیتهای خودمان را به رخ بکشیم و امکان آنها را در مسیر خاستگاه خودمان به کار بگیریم همان کاری که عرض کردم حاج قاسم در سوریه به تدبیر حضرت آقا انجام دادند؛ لذا ما آمدیم در مجموعه شهرداری تهران ۱۵-۱۶ کشور را هدف گذاری کردیم گفتیم ما باید با این کشورها ارتباط برقرار کنیم که یکی از آن کشورها چین بود گفتیم چین از سه جهت به درد ما میخورد یکی در بخش سرمایهای، یکی در بخش تکنولوژی و یکی هم در بخش مراودات سیاسی، آن موقع، چون ما شهرداری بودیم مراودات سیاسی برای ما موضوعیتی نداشت به این معنا که بتوانیم به عنوان یک فعال و، اما موضوع تکنولوژی و موضوع ثروت چین برای ما موضوعیت داشت و از آن ما به بهترین نحو استفاده کردیم الحمدلله یک مسیر مشخص و درستی باز شد بنده به چینیها و به عزیزانی که بودند همیشه میگفتم که شما با ما باید شراکت کنید به هیچ وجه فکر نکنید که میتوانید بیایید و به ما به عنوان یک بازار یک جانبه نگاه کنید باید با ما مشارکت کنید و در منطقه غرب آسیا اگر میخواهید کاری کنید راهی ندارید جز این که با ایران مشارکت کنید بله کشورهای دیگر هم هستند بنده نفی آن را نمیکنم، اما اگر ما موضوع درستی انتخاب کنیم آن ۴۲۰ میلیارد دلار را هم میتوانیم در آن طرح ۲۵ ساله سرمایهگذاریاش را دنبال کنیم داخل ایران شدنی است ما به عنوان یک شهرداری تفاهمنامه ۱۳ میلیارد یورویی بستیم و عرض و طول دولت خیلی بیش از این حرفها است که بخواهد این گونه عمل کند. به اعتقاد بنده مهم این است که ما بتوانیم در راستای خاستگاه خودمان ظرفیتهای او را مکش کنیم با او شریک شویم این برای او هم یک محدودیتهایی ایجاد میکند برای اینکه برخی از اظهار نظرها و برخی از موارد ناصوابی که بعضاً مشاهده میشود را بخواهد دنبال کند. عرض کردم ما اگر از موقعیت سوق الجیشی خودمان استفاده کنیم و از پنجههای بلند و از افکار بلندمان بهره بگیریم و بر توانایی خودمان تکیه بزنیم آنها محتاج ما هستند و به بهترین نحوی میتوانیم یک بازی جدید در عرصه جهانی و بینالمللی تعریف کنیم الان هم که او در این مسیر خلاف نظم موجود جهانی اعتراضاتی را دارد، شرایطی هم دارد از آن میتوانیم به بهترین نحو استفاده کنیم. مجری: آقای دکتر سجادپور بفرمائید. وزارت خارجه باید چند سطح خودش را بالا بیاورد زاکانی: نگاه ما این جا جناحی نیست، موضوع منافع ملی است. ما معتقد هستیم که در برجام منافع ملی رعایت نشد، اولا این اراده نظام نبود، اراده نظام مذاکره بود، اراده نظام محصولش برجام نبود. این را تصحیح کنید، چون من در متن ماجرا هستم خبردارم این اراده نظام نبود، اراده نظام به این بود که این مذاکره انجام شود مثل یک تیم کشتی که کشتی گیر را میفرستند مربی کوچ میکند، اما کشتی گیر نمیتواند وسط صحنه آن چه که هست را در بیاورد و موفق از میدان به در رود. نگاه ما هم به وزارت خارجه ارتقا وزارت خارجه است وگرنه اگر در فرمایشات رهبر معظم انقلاب انصاف خوب چیزی است یک روی سکه تعریف و تمجید است و یک روی سکه هم کاستیها و ضرورت جبران کاستیها است. موضوع ما نقد منصفانه است، موضوع ما اصل خودانتقادی است. متنی که ما در برجام درآوردیم گزارش برجام، اوج انصاف است نقاط مثبت برجام را ذکر کردیم، نقاط منفی برجام را هم ذکر کردیم ما الان راجع به آینده حرف نمیزنیم که من تحلیل کنم، من راجع به گذشته دارم حرف میزنم، ر
زاکانی: امید دارم که بتوانیم امروز نکات مهمی را در حوزه سیاست خارجی ناظر به سیاست خارجی ایده محور مبتنی بر دیپلماسی منزلت طلبانه را در راستای ارتقاء جایگاه جهانی ایران در موقعیت کنونی را بیان کنیم، همکاران عزیزم کارشناسان عزیز و سرورانم جناب آقای دکتر دهقانی فیروزآبادی هستند استاد تمام روابط بینالملل، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و نظریه پرداز حوزه روابط بین الملل و سیاست خارجی و آقای دکتر غلامزاده که کارشناس حوزه بین الملل و فعال در حوزه دیپلماسی عمومی هستند، سیاست خارجی برای ما مهم است به واسطه اینکه انقلاب اسلامی یک پیام جدیدی را برای جهان داشت و آثار او را میشود در جهان مشاهده کرد، سیاست خارجی برای ما اهمیت دارد به واسطه موقعیت ممتاز فرهنگ اسلامی ایرانی و موقعیت ویژه جغرافیای سیاسی کشور و اهمیت منطقه غرب آسیا در جهان که به ما دیکته میکند که ما این سیاست خارجی را به عنوان یک اولویت اساسی و اول برای خودمان مد نظر داشته باشیم همین جا یاد کنیم از شهید حاج قاسم که مرد میدان بود و شهدای عزیز ما شهید آیت الله رئیسی و شهید امیر عبداللهیان که مرد نقد کردن این میدان در عرصه دیپلماسی و حرکت در مسیر مصالح انقلاب و منافع ملی بودند .جهان در حال گذار است، به ویژه الان در یک موقعیت جدیدی قرار گرفته یعنی نظم دو قطبی جهان تا قبل از سال ۱۹۹۱ و بعد از آن ادعای بوش پدر برای نظم نوین و بعد از آن خاورمیانه بزرگ در سال ۲۰۰۱ با ادعای بوش پسر و بعد ادامه او بعد از حمله به لبنان در سال ۱۳۸۵، ۲۰۰۶ با ادعای خاورمیانه جدید همه اینها با شکست مواجه شده و علی الخصوص بعد از طوفان الاقصی و عملیات وعده صادق یک صورت جدیدی در جهان و یک اعتبار مضاعفی برای مقاومت خواسته ایران اسلامی فراهم شده که اهمیت دارد که ما ایده خودمان را ایده پیشروانه خودمان را با یک کنشمندی و تقسیم کار برای دیگران و با یک کنشگری فعال در انجام امورات خودمان به بهترین نحوی در منطقه و جهان دنبال کنیم و آن منزلت بالای ایران را رتبهاش را بالا ببریم و در یک نقطه بالایی تثبیت کنیم لذا عناصر سیاست خارجی ما مبتنی بر یک ایده محوری و یک فعالیت در سطوح پنجگانه است که بتوانیم در این سطوح پنجگانه ظرفیتهای جدیدی خلق کنیم و ظرفیتهای موجودمان را تثبیت کنیم و در شرایط جدید جهانی یک جایگاه ممتازی را به خودمان اختصاص بدهیم اولویت اول سیاست خارجی ما ارتقاء کرامت انسانی و سعادت بشری است ما پیاممان برای کل جهان است، اما نکاتی که جناب آقای عابدی از قانون اساسی ذکر کردند که برجستهترینش نفی سلطهگری و نفی سلطه پذیری است و همین جا ما مبتنی بر ویژگیها در واقع توانمندیهای اختصاصیمان که مکتب امام و راهبری رهبر معظم انقلاب و پشتوانه مردمی ما است ما عمق استراتژیک را برای خودمان دنبال میکنیم و پیگیری میکنیم که به بهترین نحوی ما بتوانیم این ارتقاء کرامت انسانی و سعادت بشری را پیام آورش باشیم و از درون عمیقترین و فاصلهدارترین کشورها با خودمان بتوانیم به تعبیری یارگیری کنیم امروز در دانشگاههای آمریکا صدای مقاومت، اما از زاویه کرامت انسانی بلند است این آن عمق استراتژی این فکر است که باید تثبیت شود نکته دوم نقد کردن موقعیت جغرافیای سیاسی مان و اهمیت ایران در غرب آسیا است ما باید تمام توانمندیهای خودمان را به سمتی ببریم که نقطه آغاز حرکت خودمان را ایران کنیم در درون که به انسجام میرسیم ظرفیتهای درونی را جوری بسیج کنیم که دیگران را به خودمان نیازمند کنیم امنیت ما امنیت دیگران شود شرایط ما شرایطی باشد که دیگران در حفظ شرایط ما حفظ موقعیت خودشان را ببینند که یکی از آنها کریدور شمال و جنوب و موقعیتهای متفاوتی است که میشود درباره آن مطرح کرد و خود همین مسیر هم میشود شرایط را به سمتی برد که ماحصل آن سایر کشورها هم از این شراکت سود ببرند و این ارتباط متقابل با آنها برقرار شود داخل کشور هم تمام مناطق کشور بتوانند از این شراکت و از این اتفاق بزرگ بهره خودشان را ببرند و به بهترین نحوی بشود آن را انجام داد گام بعدی حوزه سیاست خارجی ارتباط همسایگی و عمق بخشی محور مقاومت است و ایجاد پیوستگی فرهنگی با ملتها است و ایجاد پیوستگی با همه دولتهای همسایه است و ما هیچ محدودیتی را نمیبینیم برای ارتباط حتی با عربستان و میتوانیم در بهترین موقعیت مبتنی بر منافع مشترک با یک دست پیشدار و فعال کارکردهای خودمان را در واقع دنبال کنیم میتوانیم پیمانهای دفاعی و امنیتی ببندیم منطقه را عاری از بیگانگان کنیم و ابتکارات صلحآمیز را روی میز بگذاریم ایران میتواند محور نقش آفرین در حوزه یمن، عراق، سوریه، لبنان، افغانستان، قفقاز و در منطقه غرب آسیا باشد و این مسئله و موقعیت سوم ما است، گام چهارم ما تعریف یک چهره جدید از ایران است در پس خوابیدن این غبار ظلم آمیزی که تبلیغ جهانی بر علیه ایران انجام داده ما باید این چهره جدید را در سطح جهان با دیپلماسی عمومی گردشگری حوزه دانش و فناوری حوزه اقتصادی به ویژه با بهرهگیری از ایرانیان خارج از کشور استفاده کنیم ایرانیان خارج از کشور فرصت هستند و به بهترین نحوی میتوانند در پیشرفت همه جانبه و اعتلای ایران شریک باشند و با آن ما بتوانیم به بهترین نحوی کارکردهایمان را دنبال کنیم، اولویت پنجم ما هم نقد کردن این عمق و نفوذ استراتژیک و اثرگذار است ما با یک دیپلماسی فعال و اثرگذار و با یک تقویت دیپلماسی اقتصادی و فرهنگی هم بهرهمندی خودمان را افزایش میدهیم و هم ماندگاری خودمان را بیشتر میکنیم این کاملاً معنادار است.
دهقانی فیروزآبادی: در تکمیل فرمایشات آقای دکتر عرض کنم یک دیپلماسی به نظر من تعریفهای مختلفی دارد، من بارها گفتم دیپلماسی یعنی هنر و فن اعمال مسالمت آمیز قدرت در روابط بینالملل است، ۲- دیپلماسی خودش مستقلاً یک عنصر قدرت است و مضاف بر این قدرت افزا است، به واسطه ایجاد هماهنگی و سازگاری و چگونگی به کارگیری سایر عناصر است، بنابراین دیپلماسی جایگاه بسیار مهمی دارد در قدرت ملی سیاست خارجی هم با حیات و ممات کشورها به ویژه ایران ربط دارد به نظرم چند نکته در این چند دقیقه عرض کنم، سیاست خارجی موفق و موثر کارآمد در دولت چهاردهم چند ویژگی دارد، یک سیاست خارجی کنشمند و کنشگر کنشمندی به معنای؛ فرصت سازی و کارگردانی نظام منطقهای و روابط منطقهای و روابط بینالملل است و تعریف نقش برای دیگران، کنشگر به معنای؛ استفاده بهینه از فرصتهایی که ایجاد شده و تبدیل تهدیدها به فرصتها و هم با ژئوپلوتیکی که ضرورت دارد که ایران یک کشور بینالمللی است گفتمان انقلاب اسلامی یک گفتمان فراملی است، بنابراین انزوا و انفعال با ماهیت جمهوری اسلامی ایران سازگار نیست دوم سیاست خارجی یکپارچه که در ادبیات روابط بینالملل مرسوم است که علی رغم همه اختلافات داخلی که وجود دارد کشورها در صحنه بینالمللی با یک زبان و با یک دست عمل میکنند و این نیاز به یک نوع وحدت درونی دارد که حالا ما ازش یاد میکنیم به اجماع سازی داخلی من بارها گفتهام بیش از ۵۰ درصد سیاست خارجی سیاست اجماع سازی داخلی است و یک شخصیت مورد اعتماد نظام سیاسی میخواهد که معتقد باشد به گفتمان انقلاب اسلامی بتواند اجماع در سطح نظام و در سطح دولت اولاً ایجاد کند. دوم اجماع ساختاری ایجاد کند، بین ساختارهای مختلف در سیاست خارجی ما یکی از سفرا که جدیداً میرفت میگفت من سه ماه سفارت را زدم در تهران برای اینکه نیاز داشتم به هماهنگی کارها که بروم در محل ماموریت آن را اجرا کنم و اجماع شناختی که شناخت ما همه متولیان امر سیاست خارجی از موقعیت ایران قابلیتهای ایران نظام منطقهای و نظام بینالملل به یک وحدت نظر برسیم و وفاقی شکل بگیرد که رئیس جمهور بتواند آن را پیش ببرد.
سجادپور: در فرمایشات جناب آقای دکتر زاکانی واژه نقد کردن بیش از بقیه واژهها بود یعنی به اصطلاح بسامد این واژه خیلی زیاد بود در انواع و اقسام مباحث پنجگانهای که مطرح کردید و مباحث دیگری که مطرح شد به نحوی این در فرمایشات جناب آقای دکتر فیروزآبادی هم مطرح بود سوالی که من دارم در مورد چگونگی نقد کردن است مخصوصاً در اینجا یک سوال پیوسته به این دارم که تا چه اندازه جناب آقای زاکانی معیشت مردم نسبت دارد با سیاست خارجی و نسبت این سیاست خارجی را و دغدغه معیشتی مردم را چگونه ارزیابی میکنید و چگونه میخواهید این دغدغهها با توجه به این ظرفیتهایی که گفتید که میخواهید نقد کنید اینها به اصطلاح عملی میشود یعنی آن راه عملی تبدیل این ظرفیتها این نقد کردنها برای ایجاد یک دگرگونی قابل حس در زندگی معیشتی مردم از رهگذر سیاست خارجی؟
ایزدی: آقای دکتر زاکانی شما در سابقه کاریتان زمانی که مجلس تشریف داشتید مسئول کمیسیون ویژه بررسی برجام شدید و متنی را تهیه کردید که متن خیلی کوتاهی هم نبود متن نسبتاً طولانی بود، چون توافق طولانی بود الان که ۸ تا ۹ سال از آن ایام میگذرد به نظر میرسد حرفهایی که شما زدید و یکی دو تا از نامزدهایی که الان برای ریاست جمهوری دارند اقدام میکنند حرفهای صحیحتری بوده نسبت به بعضی از خوشبینیهایی که آن زمان وجود داشت یعنی پیشبینیهایی که شما داشتید یا دغدغهها و دلواپسیهایی که شما داشتید به نظر میرسد صحیحتر بوده نسبت به بعضیها که در آن زمان وجود داشت برای رسیدن به تحلیل صحیح معمولا گفته میشود که افراد باید نسبت به دادههای مرتبط به آن موضوع اشراف کافی داشته باشند اشراف گسترده داشته باشند چیزی را از دست ندهند آن زمان خاطرتان است آقای کری در کنگره آمریکا حضور پیدا میکرد مخاطبین خودش که در کنگره بودند میگفت که برجام از نظر حقوقی الزام آور نیست اجرای آن الزام حقوقی ندارد . این یک گزارهای بود که شاید کمتر بهش توجه شد در کنار توجه به دادههای موجود نیاز است به نظر میرسد گزاره دوم رسیدن به تحلیل صحیح که آن فردی که دارد تحلیل میکند یک پیشینه تاریخی هم از موضوع داشته باشد یک پیشینه تاریخی هم از طرف مقابل داشته باشد اگر کسی به این موضوع توجه میکرد قطعاً باید به این نتیجه میرسید که آمریکاییها بدعهد خواهند بود، چون در تاریخشان هیچ توافق مهمی نبوده که اینها پایبند باشند به آن توافق اگر نسبت به برجام پایبند میبودند باید تعجب ایجاد میشد. مورد سوم هم موضوع عقبه فکری قوی است برای رسیدن به یک تحلیل صحیح عقبه فکری قوی یعنی فرد جهان بینی صحیح داشته باشد دنیا را واقعاً آنگونه که هست بشناسد نه آنگونهای که امید دارد، ایدئولوژی داشته باشد که بتواند به او قدرت تحلیل عمیقتر بدهد با بادهای تبلیغاتی خارجی نلرزد و یک مشکلی که در کشور است و خیلی وقتها بعضیها این را میگویند که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایدئولوژی زده است که این حرف گزاره گزاره صحیح نیست، چون اگر شما ایدئولوژی نداشته باشید آن وقت وارد چالشهایی میشوید که نمیتوانید به تحلیل درست برسید هم برای خودتان و هم برای کشور مشکل ایجاد میکند این مقدمه کوتاه را من عرض کردم خدمتتان که این سوال را بپرسم که در نهایت به نظر شما رئیس جمهور بعدی از تجربه برجام چه درسی باید بگیرد؟
متقی: ارزیابی من این بود که مطالب خیلی منسجمی تهیه شده و منسجم ارائه شد یک بحث خیلی جدی سیاست خارجی ایران در آینده چگونگی روابط با روسیه و چین است، این فرایند از ۴ سال پیش شروع شد و من به یاد دارم که آقای لاریجانی در آن مقطع زمانی مسئولیت لازم را برای همکاریهای اقتصادی و راهبردی با چین بر عهده داشتند و یک دفتری هم در دفتر مرکز مطالعات وزارت خارجه داشتند این یک واقعیت است واقعیتی است که نشان میدهد ساختار نظام جهانی دارد تغییر پیدا میکند حضرت عالی هم یک سفری داشتید به چین که این سفر خیلی بازتاب اجتماعی داشت و به قول خود شما مورد نقد زیادی قرار گرفت که آیا شهرداری میتواند چنین نقشی را در فضای قراردادها داشته باشد یا نه و تفسیرهای مختلفی به هر ترتیب در فضای رسانهای در این ارتباط ایجاد شد همکاریهایی که ما با چین داریم ناشی از جایگاهی است که چین در سیاست بینالملل دارد ما برخی از مواقع فکر میکنیم که چین باید مثل ما فکر کند و نظم منطقهای را ببیند یا نظام جهانی را تحلیل کند چینیها نوع نگاهشان عربستان نوع نگاهشان به امارات خیلی متفاوت است با نوع نگاهی که ما داریم میانجیگری که چینیها در رابطه با روابط ایران و عربستان انجام دادهاند در راستای صلحسازی و ثبات سازی در فضای منطقهای بوده، اما چین نوع ظهورش ظهور آرام است الگوی کنشش همراه با شکلبندیهای ساختاری نظام بینالملل است رئیس جمهور چین به این موضوع اشاره داشته که ما چالشی برای آمریکا منافع آمریکا و امنیت آمریکا نخواهیم بود رویکرد ایران یک رویکرد انقلابی است. یعنی چین از درون خود ساختار دارد ظهور پیدا میکند، ظهور ایران یک ظهور انقلابی است و نگاهش نگاه نقد ساختاری نظام بینالملل است ما با چینیها یک توافق داشتیم توافق ۴۲۰ میلیارد دلاری و این توافق یک توافق جامعی بود، اما چین به دلیل همان نقش ساختاری که در نظام بینالملل دارد به آن توافقش متعهد نبود، این که آمریکا متعهد نیست یک بحث خیلی جدی است من هم با شما کاملاً موافق هستم، با آقای دکتر ایزدی هم موافق هستم که در حوزه سیاست بین الملل تو باید مالت را قرص بگیری، اگر موازنه وجود نداشته باشد نتیجه آن توافق حاصل نمیشود، اما رویکردی که ایران دارد یک رویکرد کاملا متفاوت است ما دنبال این هستیم که یک تغییرات ساختاری در نظام بینالملل ایجاد کنیم، چین دنبال این است که یک تغییرات در سلسله مراتب رفتار و الگوهای رفتار بازیگران را شکل بدهد با توجه به این که چین امروز خریدار اصلی نفت ما است و بسیاری از فضای اقتصادی ما در همکاری با چین معنا پیدا میکند آیا شما فکر نمیکنید چینیها کالاهایی که به ما بفروشند کالاهای خدماتی اصطلاحا در حوزههای غیر راهبردی است که قدرت راهبردی ما را زیاد ارتقا نمیدهد، هزینههایمان را بیشتر میکند ولی کالاهای خدماتی را به ما خواهد داد. با توجه به نقش چین در سیاست جهانی و با توجه به این که چین آن توافق ۴۲۰ میلیارد دلاری را به مرحله اجرا قرار نداد و با توجه به این که اولویت شهرداری در چارچوب هدایت و مدیریت شما مبتنی بر این همکاری نسبتاً فراگیر و گسترده با چین بوده شما آینده روابط ایران و چین را در فضای مربوط به آن سیاست همسایگی که به آن اشاره داشتید، عمق بخشی مقاومتی که به آن اشاره داشتید و به نوعی تحقق اهداف ایران در آن فضای تغییر در ساختار که خودش در ساختار باشد و بتواند یک نوع دگرگونیهای محدودی را ایجاد کند چگونه میبینید و فکر میکنید که آینده این همکاریهایی که شما شروع کردید با چین در حوزه شهرداری در فضای راهبردی چه معنایی میتواند داشته باشد؟
سجادپور: با عرض معذرت از اینکه تکیه میکنم روی دلیل حضور در این بحث ها، حضور بنده به لطف الهی و برکت ائمه اطهار به خاطر جنبههای علمی است و نه من نمایندگی سازمانی دارم و نه نمایندگی جناحی و پرهیز هم دارم از این که وارد این بحثها شوم منتها در بحث جنابعالی عبارتی شنیدم که هم نسبت به وزیرخارجه شهیدمان آقای امیرعبداللهیان احساس کردم انصاف لازم رعایت نشد، چون گفتید وزارت خارجه نقد نکرد در دو سال و نیم گذشته سکان وزارت خارجه با مرحوم امیرعبداللهیان بود ایشان هم نهایت نقد منطقهای و تلاش را کرد همین طور در مورد وزیر خارجه اسبقمان گفتید ایشان برجام را نخواند و امضا کرد، به نظر من این گزاره که نقل شده به عنوان یک چیز تبلیغاتی بسیار نادرست است، وزیر خارجه ما آقای دکتر ظریف از دقت حقوقی و دانش حقوقی بالایی برخوردار است، مضافا برجام را که یک پدیده فردمحور نبوده، کل نظام جمهوری اسلامی ایران در یک مقطع به این نتیجه رسیده که باید مذاکره کند، عدهای این مسئله را در داخل جنایی کردند حالا به هر دلیلی یعنی یک موضوع سیاست خارجی تبدیل به یک بحث جنایی شد، به علاوه یکی از دوستان در همین جا گفتند که الان سفارتخانههای ما محل استراحت هستند، تا جایی که ما شاهد هستیم هیچ سفارتخانهای محل استراحت نیست به نظر من چیزی که خیلی مهم است، میخواهم نظرتان را بدانم آیا انصاف بخشی از روانشناسی ما باید باشد یا نه، در این جا دو پدیدهای که به نظر من به نفع منافع همه جانبه کشور ما نیست مشاهده میشود در مورد سیاست خارجی، چون پیامی در مورد سیاست خارجی است، یکی وزارت خارجه ستیزی است و دیگری وزارت خارجه هراسی است و شاید پدیده سوم این است که وزارت خارجه را مقصر قلمداد کنند که من همه اینها را برخلاف فرمایشات مقام معظم رهبری در چند دهه گذشته میبینم اگر صحبتهای ایشان را در سمینار سفرا نگاه کنید همیشه اهمیتی که وزارت خارجه داشته مورد تاکید ایشان است ولی ما میبینیم برای مباحث داخلی غیرمنصفانه به دیپلماتهای ما که سرمایههای کشور ما هستند تعرضاتی میشود و آنها هم به لحاظ منافع ملی جواب نمیدهند یعنی این جور نیست که از عهده جواب برنیایند، چون دیپلمات حرف که میزند حرف کشور است و شخصی قلمداد نمیشود لذا از مباحث سیاست داخلی پرهیز میکند و ورود به این مباحث، ولی سوال من این است که این انصاف را چگونه میخواهید وارد کنید و چگونه میخواهید با مجموعهای به نام دستگاه دیپلماسی که آقای فیروزآبادی اشاره کردند اهمیت دیپلماسی این را از این حالتی که هر کسی به قول معروف هر جا راحت میخواهد بحث کند، از خود بحث برجام، برجام مگر بحث یک فرد بوده، برجام بحث کل نظام بوده و این طور نیست که کسی بتواند برود شخصی این کار را انجام دهد. به نظر من سوالی که باید پاسخ دهید رابطه تفکر شما با دیپلماسی عملی چیست؟ یعنی وزارت خارجه را چطور میبینید و همین طور توان ایجاد اجماع که اشاره کردند آقای دکتر فیروزآبادی، آیا اگر ما همه را این و اون بکنیم، دسته بندی کنیم و یک عده این طوری باشند و یک عده آن طوری باشند امکان اجماع وجود دارد یا ندارد؟ خلاصه کنم، با این که سیاست خارجی یک کار سه پایهای است از یک طرف یک کار عمیقا اجرایی است، از یک طرف یک کار عمیقا سیاسی است و از یک طرف عمیقا یک کار علمی است و توازن بین این سه پایه بسیار حائز اهمیت است ولی در قلب همه اینها به نظر من انصاف و نگاه متعادل وجود دارد نظرتان را در این زمینه میخواستم.