ایجاد شعب دانشگاه دولتی، مدارس شبانه روزی و شبکه‌های بهداشت در استان‌ها
تاریخ: ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت: 11:15:52


https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/41c5ec36f7dc7b01503f80d11534264c.gif

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/1292629eb417d32d4d06d37c9972b3df.gif

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/84b2488ef7bbd87ff45490e86203b529.gif

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/f465f69da6c92312814cfe6a796f179e.gif

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/1536577c8e30474f10938e6c16a741e9.jpg

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/e0d561a803d2b19db9d1d21a2d5e4cfa.gif

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/a0456bb9971b4c4fb889d0cbea5300fc.gif

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/f76759aa7d5af412a42d2cf2a058bdbd.gif

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/ce516690fd1692d32f60002f0db0964d.jpg

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/4c5764165ae2c63edddad6a3475716ab.gif

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/137aef71b8b778dc22a251150d191e07.jpg

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/ca7159130a9f46d77b2d721a834a4616.gif

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/31df47a0a36307bb66222066e8d4e005.jpg

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/bbb17b00fae428c0c85fa5a1ae1a2051.gif

logo-samandehi


کد خبر : 83829 || تاریخ : ۱۴۰۲/۱۱/۲۸ ۰۴:۰۶                 مجلس و دولت

دستاورد‌های دوره اول و دوم مجلس شورای اسلامی؛

ایجاد شعب دانشگاه دولتی، مدارس شبانه روزی و شبکه‌های بهداشت در استان‌ها


نماینده دوره دوم، سوم و چهارم مجلس شورای اسلامی گفت: در دوره دوم ،مجلس دولت را موظف کرد که دانشگاه‌های دولتی را در مراکز استان ها و مدارس شبانه روزی راهنمایی و خانه های بهداشت را در تمام دهستان‌های ایران ایجاد کند.


ایجاد شعب دانشگاه دولتی، مدارس شبانه روزی و شبکه‌های بهداشت در استان‌ها

درس ها و عبرت های مجلس با نمایندگان ادوار

به گزارش جامعه ایده آل، علی یوسف پور، نماینده دوره دوم، سوم و چهارم مجلس شورای اسلامی در برنامه فی المجلس شبکه خبر درباره دستاوردهای نمایندگان در دوره های اول و دوم مجلس شورای اسلامی توضیح داد.

سوال: ایشان از یادگاری‌های انقلاب به حساب می‌آیند و از نمایندگان دوره‌های اول مجلس، متولد ۱۳۳۴ هستند، یعنی یک سال از من بزرگترند و از حوزه انتخابیه فارسان، اردل، کیار و کوهرنگ ایشان رای آوردند، بعد از مجلس معاون پارلمانی وزارت نیرو، بنیاد مستضعفان و وزارت رفاه بودند و پنج سال هم رئیس هیئت مدیره شصتا از سال ۸۶ تا سال ۹۱، ولی من ترجیح می‌دهم که ایشان از خاطرات همان دوران دوم مجلس که جزو دوران‌های ابتدایی، دورانی که مجلس خیلی قدرتمند بود و هنوز دوران ابتدایی بود، یعنی دورانی که داشتند اصلا همه ارکان مملکت را شکل می‌دادند صحبت کنم، از خاطرات دور دوم مجلس که اولین دوره شرکت ایشان به عنوان نماینده مجلس بوده بپرسیم

 

علی یوسف پور: اگر اجازه بدهید از خاطرات بیاییم روی کارآمدی قوه مقننه، خب مجلس شورای اسلامی اولا در قانون اساسی بسیار اختیارات وسیعی دارد، یعنی شاید جزو قدرتمندترین مجالس دنیا باشد، خود مجلس می تواند در تمام امور قانونگذاری کند و در تمام امور نظارت کند، بعد یک نماینده به تنهایی می تواند سوال کند از وزیر.

یک نماینده به تنهایی می‌تواند تقاضای تحقیق و تفحص بدهد در تمام امور کشور، حالا ۱۰ تا نماینده می‌توانند وزیر را استیضاح کنند، بنابراین در قانون اساسی که این که حضرت امام می‌فرمایند مجلس در راس امور است، واقعا اختیارات بسیاربسیار وسیعی دارد، اما چرا در طول دوره‌های مختلف مجلس از آن راس اموری نزول کرده،  ببینید تمام دنیا که شما مطالعه بفرمایید همه دو تا مجلس دارند، یک مجلس سنا یا اولی ...حالا اسم‌های مختلف دارد و یک مجلس نمایندگان و آن مجلس نمایندگان همینی است که الان ما داریم، یعنی رابط است بین مردم و حاکمیت، مثلا نماینده کشاورزان دنبال مسائل کشاورزی است، دامدار دنبال مسائل دامداریش است، بقیه اصناف هم هستند و وظیفه نمایندگان این است که رابط بین مردم باشند و حاکمیت، بعد

یک مجلس سنا هست که این اولا تعدادشان کمتر است و دوره هایشان بیشتر است، و یک آدم هایی می توانند عضو شوند که طرف چند دور وزیر بوده، نماینده بوده، اصلا آخرین بازنشستگان فرض کنید نیروهای مسلح هستند، دیگر انجام می شود، تقریبا ساختار همه حکومت های دنیا را بررسی کردیم، واقعا آنهایی که دو مجلسی هستند کارآمدند، اکوادور، نمی دانم مکزیک که الان انتخاباتشان هست، این یک نقطه ضعف ساختاری است.

شما ببینید حضرت آقا فرمودند که مجلس کارش ریل گذاری است، خب این ریل باید متغیر باشد، این ریل نمی تواند متغیر باشد، مثال می زنم ثابت کردن وقت اوقات شرعی، دولت آقای احمدی نژاد، موافق تثبیت بود، مجلس چی را تصویب کرده، تغییر را، بعد دولت آقای رئیسی موافق تغییر بود، دولت آمد چکار کرد؟ تثبیت کرد، خب این یعنی چه؟ ما یک ایران که بیشتر نداریم، یک خورشید هم که بیشتر نداریم، حالا تو بقیه امور هم همین طور است، یعنی قوانین انجام می شود، پس ما تو قوه مقننه یک ساختار ناقص داریم که باید به اصطلاح مجلس اولی، سنا داشته باشیم، ساختار عقلانی حکم می کند که ما یک مجلس دیگر هم داشته باشیم.

بعد ببینید شما تو این مجلس شورای اسلامی هر دوره دستکم دو سوم افراد عوض می‌شوند، خب افرادجدید می آیند دیگر یعنی تمام تجارب از بین می‌رود تو قضیه، دو سوم عوض می‌شوند، بعد شما ببینید مطالعه بکنید در هر دوره خود شما تشریف داشتید در هر دوره ۱۰-۲۰ نفر نماینده فعالند که مسلطند به مسائل کشور، چرا؟ چون ما تو روند انتخاب نماینده هم ناقص عمل می‌کنیم، تو کشور‌های دیگر حزب دارند،  کادر معرفی می‌کند، طرف بخشدار بوده، شهردار بوده، بعد نماینده، ولی تو ایران نه، طرف مثلا معلم است  یک دفعه رای می‌آورد، یا هم فرماندار است رای می‌آورد.

خب ایشان باید بیاید تو مجلس به مسائل کلان کشور مسلط باشد، می‌خواهد رای بدهد دیگر، یا اصلا ابزار مشورت را بلد باشد تو قضیه، یعنی شما در هر دوره می‌بینید که ۱۰- ۲۰ تا نماینده بیشتر تو صحنه نیستند، حالا من یک مورد دیگر که یک روز بیاییم نظرسنجی کنیم، فرق نمی‌کند چه جناحی هم حاکم باشد، هیچ تفاوتی نمی‌کند، چرا؟ بعد ازآن طرف دیگر، چون سیستم دولت ما دیوان سالاری دارد، چون ناکارآمد است، به اصطلاح مردم برای انجام کارهایشان رجوع می‌کنند به نماینده، چون خودشان به تنهایی بروند در ادارات محلشان نمی‌گذارند.

حالا تو بخش انجامش، بنابراین یک بحث پیگیری قضایا می افتد گردن نماینده ها، چرا؟ حالا من یک بحث دیگر در پرانتز باز کنم، ببینید قوه مقننه ما یک اشکالات ساختاری دارد و انتخاب نماینده، که به روش منطقی انجام نمی شود، تحت یک شرایط فضاسازی، جوسازی انجام می شود تو قضیه، بعضی شهرستان ها خیلی از طرف دیگر ببینید شما چون مجلس نتوانسته آن تو مسائل سیاسی مثلا فرض کنید قوانین ضدآمریکایی، ضداستکباری، نمی دانم انرژی اتمی خیلی مواضع خوبی داشته، اما تو بحث اصلاح ساختار کارآمد دولت موفق نبوده.

اولین پله برای توسعه و پیشرفت کشور طرح آمایش سرزمین است، با این که قبلا هم مطالعه شده، ولی تا حالا مصوب مجلس نداشتیم  و هیچ مجلسی پیگیری نکرده، حالا من به شخصه با آقای نوبخت و معاونینش به آقای میرکاظمی، به آقای منظور چندین بار زنگ زدم که چرا نمی‌آورید این را مجلس؟ چون الان ما باید بدانیم فرض کنید بلوچستان چی می‌خواهد بشود تو ۳۰ سال آینده؟ اصفهان چی می‌خواهد بشود؟ چهارمحال چی می‌خواهد بشود؟ همه استان ها.

مثلا گفتند چهارمحال و بختیاری گردشگری طبیعت، فقط اعلام کردند، بعد طرف می رود یک سکو درست می کند، جهاد می آید خرابش می کند، یک رستوران درست می کنند، می آیند خراب می کنند، پس طرح آمایش سرزمین را ما نداریم، یعنی کار رهاست، یک نفر میهمانی هم می گیرد، یک نفر می آید برایشان سفره را می چینید، نمی گویید هر کسی برود بردارد، انجام بشود.

مطلب بعدی ببینید که تو تمام دنیا یک الگوی مدیریت دارند، ببینید شما تو هنر هستید می دانیم برای این که یک آهنگ زیبایی تولید بشود، چه اتفاقی می افتد؟ می آیند آن هنرمند را آموزش می دهند بعد یک رهبر ارکستر می آید، این رهبر ارکستر بهترین سرود یا آهنگ را در می آورد، خب آمریکا مثلا الگوی چی دارد؟ مدیریت سرمایه داری، ژاپن چی دارد؟ ایثارگرانه، چین چی دارد؟ اقتدارگرایانه، براساس فرهنگ شان.

ما الگوی مدیریت نداریم، نه این که نداشته باشیم، در طول چند هزار سال سابقه تمدنی داریم، حتما ما الگو هم داشتیم، تو کشورها الگوی مدیریت را طراحی کردند به فرض مثلا تو چند هزار مدیر می آیند تربیت می کنند، حالا چه مدیر سیاسی، چه مدیر اقتصادی حالا انجام می شود، پس این چهارمین اشکال.

پنجمین اشکال که باعث می شود کار مجلس فشل بشود و مجلس هم نتواند کارش را انجام بدهد، دولت ایران یک دولت فربه است، یعنی ما پنج میلیون کارمند دولتی داریم و شش میلیون کارمندهای شرکت های دولت، یعنی شما هر چقدر پول در می آورید.

سوال: پنج میلیون؟

یوسف پور: بله ، پنج میلیون کارمند رسمی دولتند و شش میلیون هم شرکت های دولتی، مثل فرض کنید شرکت ایران ایر.

سوال: این پنج میلیون درسته؟ چون دو میلیون و ۲۰۰ هزار نفر من شنیده بودم.

یوسف پور: نه، ممکن است حالا رسمی‌ها باشند، قراردادی‌ها و اینها هم هستند، حالا مقایسه بکنیم اصلا فرض کنید سه میلیون شما مثلا، خب این چه اتفاقی می‌افتد، دولت هرچه پول در می‌آورد باید ۹۵ درصدش را بریزد توی گلوی اینها، الان شما بودجه عمرانی امسال با سال قبل، رقمش یکی است در صورتی که تورم باعث شده این بودجه نصف بشود ، حالا چه اتفاقی می‌افتد؟

خب دولت ژاپن ۱۲۵ میلیون جمعیت دارد، ۳۰۰ هزار کارمند دارد، دولت پاکستان که همسایه ماست ۲۲۵ میلیون جمعیت، ۸۰۰ هزار کارمند دارد، بنابراین این بدنه دولت ناکارآمد، فربه، بعد مردم وقتی کارشان انجام نمی‌شود این بار کجا خراب می‌شود؟ خراب می‌شود سر نماینده ها، یعنی ما نماینده بودیم بعضی وقت‌ها ۲۴ ساعت اصلا نمی‌خوابیدیم، یعنی این قدر مراجعه کننده زیاد بود یا روز‌های دوشنبه اینجا بود بعد می‌رفتیم حوزه‌های انتخابیه، بعد ازآن طرف دولت آمده ۸۰ درصد اقتصاد دولت تصدی گر است شما مقام معظم رهبری ۱۰ سال است که تاکید می‌کند که واگذار کنید، سخنرانی نوروزی همین را گفتند، با کارگزاران گفتند.

دوباره چند روز پیش با فعالین اقتصادی گفتند، اما انجام نمی‌شود، چرا؟ برای اینکه کارآیی و خطابش با مجلس است، انجام می‌شود، شما ببینید مثال ساده، الان ۲۵ سال است می‌خواهند تا تیم استقلال و پرسپولیس را واگذار کنند، نکردند. هر روز یک بهانه در می‌آورند و از سال ۷۲ تا الان ما هیچ مقام آسیایی تو باشگاه‌ها نیاوردیم، چون سیستم دولتی است، خب مجلس باید چکار کند؟ قانون تصویب کند ظرف شش ماه اگر وزارت ورزش دو تا تیم را واگذار نکرد، این بیاید در اختیار دادگستری، دادگستری واگذار کند.
مجلس می‌تواند این کار را بکند، ولی نکرد، چرا؟ چون مجلس منفعل کارشناس‌های دولت است، یعنی دولت کارشناسانش تفوق دارند بر مجلس، چه جور تفوق دارند؟ الان سه سال است، چون رشته من لیسانس مهندسی مکانیک خیلی به خودرو علاقه دارم، سه سال ما از بیرون به مجلس می‌گوییم که واردات خودروی دست دوم آزاد شود، قیمت خودرو تو ایران ۱۰ برابر و ۱۵ برابر کشور‌های همسایه است، من توی سال گذشته چندین بار رفتم افغانستان،  خب پراید قیمت دلاریش می‌شود دو هزار و ۵۰۰ دلار، با پول آزاد می‌شود ۱۵۰ میلیون تومان، چرا باید ۳۰۰ تومان باشد؟ بعد یک ماشین ناامنی است، این همه که پراید واقعا آدم کشته به قول مردم.
 
سوال: صدام نکشته.
 
یوسف پور: صدام که هیچ چی، چنگیزخان هم نکشته، بنابراین خب الان سه سال است مجلس قانون تصویب کرده که خودروی دست دوم وارد بشود، ولی دولت اجرایی نمی‌کند، نماینده‌ها می‌توانند از وزیر سوال کنند، برای چی شما اجرایی نمی‌کنید؟
من یک مطلب دیگر را بگویم مثلا ایران استثنایی‌ترین کشور تو ترانزیت دارد، یعنی چهارراه دنیاست، شما ببینید آمریکا با هر کشوری که دشمن بشود اولین کاری که می‌کند چکار می‌کند؟ تحریم هواییش می‌کند، نمی‌گذارد هواپیما رد بشود، چون خیلی آسان هم هست، یک ناور می‌گذارد تو دریای سرخ یا مدیترانه، ولی ایران نمی‌تواند، می‌دانید چرا؟ چون تمام هواپیما‌ها که از اروپا می‌خواهند بروند به هند و چین و ژاپن باید از روی ایران رد بشوند، می‌خواهند تغییر مسیر بدهند باید صدهزار دلار از شمال مثل روسیه و آسیای میانه و مثل فنلاند و اینها می‌خواهند بروند پایین باید از این جا بروند.
 
خب پس شما دولت صفوی از این ترانزیت استفاده کرد شد، جزو قدرت‌های اقتصادی، هزار تا کاروان سرا ساخت، ما الان چیه ما هواپیما ترانزیت هست، جاده هست، راه آهن هم هست، درست است؟ آمدند از ۶۰۰ میلیون تن باری که تو ایران است، تو دولت آقای روحانی ۵۰ میلیون تن بار با قطار حمل شده، که کم هم بوده، عمدتا فیش سنگ و اینها بوده، توی دولت آقای رئیسی متاسفانه شده ۳۵-۴۰ میلیون تن، سرعت واگن ۵ بوده که خیلی کم بوده، آن وقت مجلس ما تو برنامه هفتم تلاش کردیم که آقا راه آهن از تصدی گری دست بردارد، بگوید که لوکوموتیو دست منه، حتی مقام معظم رهبری هم چند بار فرمودند که شما کل این ها را واگذار کن به مردم، تو نظارت و برنامه ریزی کن، اما واگذار نمی کند، مجلس این جا چکاره است؟ بعد ما تلاش کردیم که تو برنامه هفتم بیاوریم که دولت تصدی گری در امر راه آهن را رها کند اما مدیران راه آهن آمدند مجلس را مغفول کردند، همان قبلی را تصویب کردند، این جا چیه؟
 
پس مجلس منفعل است، در صورتی که مقام رهبری تو عالی ترین مقام، چندین بار گفتند، این که حالا شما تجربه هم نداشته باشید، مطالعه هم نداشته باشید، وقتی که رهبر می گوید این دیگر خیلی روشن است دیگر، باید انجام بدهید، پس مجلس در کلان کار منفعل کارشناس های دولت است، این دو تا مثال را به خاطر این زدم که وقت تان گرفته نشود، این یک بحث است که واقعا ما باید یک تغییر ساختار بدهیم، بعد از آن طرف چون توی کشورهایی که مجلس دارند، حزب دارند، ولی خب تو ایران فرهنگ حزب جا نمی افتد.
اگر ما می خواهیم ادامه کار بدهیم، باید طراحی کنیم دو تا سه تا حزب ثابت و قوی انجام بشود، الان شما ببینید هر دوره یک اسامی جدید وارد می شود، که آن احزاب دولت ساخته اند، که دولت حاکم می شود و می آید حزب درست می کند.
 
سوال: یا اعضای هیئت انتخاباتند که بعدش ناپدید می شوند.
 
یوسف پور: احسنت، یا یک دفعه طلوع می کنند بعد هم انجامش می دهند، این مقدمات هم باید طراحی بشود که در درازمدت ما چکار کنیم که آن فردی هم که معرفی می شود برای مجلس به اصطلاح حساب شده، مثلا ما این جا نماینده داشتیم اصلا گواهینامه رانندگی نداشت وقتی آمد مجلس، تازه رفت برای گرفتن گواهینامه رانندگی، این بحث کلیات است، اما راجع به خود دولت هم که من اشاره کردم که مجلس به خاطر همین که آن کارآمدی لازم را ندارد و دوره به دوره هم که گذشته هی ضعیف تر شده، چرا؟ چون تصمیم گیران اول انقلاب که شهید بهشتی و بزرگان بودند، اینها یک دید وسیعی داشتند نسبت به معرفی افراد، مثلا فرض کن عسگراولادی درست است موتلفه بود اما سعی می کرد از اصولگرایان همه را تحت پوشش بگیرد.
 
الان نماینده های تهران چند تا شاخص است که در صورتی که نماینده های تهران همیشه لوکوموتیو حرکت مجلس بودند یا نماینده شهرهای بزرگ مثل اصفهان و مشهد و شیراز و تبریز و اینها، اما چون این گروه های سیاسی که بعدا به وجود آمدند خیلی کوتاه بین، به اصطلاح دنبال باندبازی بودند و رفیق های خودشان را می آوردند، در صورتی که نماینده مجلس باید در ویژگی های هوش بالا، عقلانیت، ابتکار و بعد شجاعت بالا، نماینده زمانی می تواند حرف بزند که در جیبش را ببندد، اگر در جیبش را بست، می تواند در دهنش را باز کند، حالا برویم روی بحث خاطرات.

سوال: نه اول بگویید که شما چرا از دوره چهارم به بعد دیگر کاندیدا نشدید؟

یوسف پور: چرا شدم.

سوال: رای نیاوردید؟ یا صلاحیت تان رد شد؟

یوسف پور: رای نیاوردم.

سوال: از همین حوزه؟

یوسف پور: نه از یک حوزه دیگر.

سوال: از کدام حوزه؟

یوسف پور: از حوزه بروجن لردگان، حالا به شما می گویم، البته انتخابات مجلس دعواست دیگر، یا می خوری یا می زنی، ببینید ما دور دوم که آمدیم مجلس، حضرت امام اگر یادتان باشد این قدر تاکید می کردند که بروید برای محرومان کار کنید، هر وزرایی را باهاش ملاقات می کرد، حتی به وزیر نفت می گفت بروید، بعد که ما آمدیم مجلس دیدیم که هیچ سازوکاری نیست، پول نفت تو مراکز استانهاست و همان جا خرج می شد، ما آمدیم چکارکردیم؟

سوال: شما حتی ۳۰ سال هم نداشتید تو دوره دوم؟

یوسف پور: بله، ۲۸ سالم بود، من قبلش تو جهاد بودم سال ۵۸، بعد تو سپاه بودم، از سپاه هم ولایتی‌ها آمدند دنبالم، استخاره کردیم، خوب شد الحمدلله، ما آمدیم مجلس چکارکردیم؟ ما ۲۸ سالم مان بود، آمدیم دیدیم هیچ سازوکاری نیست، چون استان ما هم استان محرومی بود خیلی شاخص بود، ما اولین کاری که کردیم یک فراکسیونی که درست کردیم به نام فراکسیون مناطق محروم، حدود ۱۶۰ تا نماینده عضوش بودند، این خیلی قدرت بزرگی می‌شود، بعد چکار کردیم، آن موقع آقای میرحسین نخست وزیر بود، پیشنهاد دادند که یک معاونت یا یک دفاتر مناطق محروم ایجاد کنیم، ایشان هم توجه کردند و آقای جلیل بشارتی، او را گذاشتند که خیلی آدم دلسوز و عاشق کار بود، بعد که آقای رفسنجانی باز آمد، باز ما همین پیشنهاد را دادیم و انجام شد، بعد ما چکار کردیم؟

آن زمان ۱۹ تا مرکز استان دانشگاه نداشتند، ما قانونی تصویب کردیم؛ دولت موظف است دانشگاه‌های دولتی ایجاد کند، بعد قانونی تصویب کردیم که توی تمام دهستان‌های ایران، مدرسه شبانه روزی راهنمایی ایجاد بشود، در شهرستان، دبیرستان شبانه روزی، در مراکز استان که دانشگاه و مثل مدارسی که تیزهوشان هم انجام شد، یعنی الان بچه‌های عشایر و روستایی به راحتی می‌آیند، می‌روند دانشگاه، ما حتی در چهارمحال و بختیاری روستایی داریم که هنوز راهی ندارد، برای این که بین دو تا صخره است نمی‌شود، اما بچه‌های فوق لیسانس و دکتری دارند با استفاده از همین مدارس.

پس شبکه مدارس شبانه روزی را هم در کل کشور ایجاد شد، بعد شبکه‌های بهداشت، خانه‌های بهداشت، برق رسانی، جاده، یعنی کل کار‌های زیربنایی که دور دوم و سوم و چهارم که ما بودیم تشکیل شد و خود آقای هاشمی هم خیلی توجه ویژه به این کار داشتند واقعا، حالا ضمن این که انتقادی بودند، و این کار‌های زیربنایی انجام شد، ولی حالا مایه تاسف است که تو دوره‌های بعد الان بزرگترین مشکل مملکت چیه؟ اقتصاد است دیگر، آن چه ما پیشنهاد دادیم آقا یک فراکسیون اقتصادی درست کنید، فراکسیون می‌گوید یک دو سه، این ۱۰ تا مشکل کشور است.

یک بانک‌ها مثلا، بروید بانک‌ها را اصلاح کنید، دو مثلا یه گمرکات، سه این که دولت تصدی گری دارد، ما فراکسیون محیط زیست داریم اینجا، فراکسیون ورزش داریم و اینها اما فراکسیون اقتصادی نداریم، درصورتی که دوره نهم این طرح‌ها را همه را نوشتم دادم به مرکز پژوهش‌های مجلس، ولی توجه نکردند به قضیه.

سوال: دور نهم؟

یوسف پور: بله، دوره نهم که منم کاندید بودم رای نیاوردم، خب این ما در دور سوم، چون اکثریت با، جالب است آن موقع می‌گفتند جناح چپ یا بعد شدند اصلاح طلب، ما جناح این طرفی بودیم، چون اقلیت بودیم خیلی کاری نمی‌توانیم بکنیم، بعد مصادف شد با رهبری مقام معظم رهبری، خوب این‌ها قبل از اینکه آقا رهبر بشود ۸۰ نفر آمدند، استیضاح آقا را امضا کردند، که بیایند در مجلس استیضاح کنند ، با اینکه در کنج هم بودند، خیلی هم اختیار نداشتند که بعد حضرت امام فهمیدند و بسیار برخورد کردند با آن ۸۰ نفر. شش ماه بعد آقا شد رهبر، خیلی برایشان مایه تعجب بود، ما یک کاری که می‌کردیم می‌نشستیم دو ساعت، سه ساعت با آقایون صحبت می‌کردیم و توجیهشان می‌کردیم که به اصطلاح اقناع کنیم .

مثلاً یکی می‌گفت که ما می‌گفتیم که حضرت امام نمره ۱۰۰ می‌آورد، توجیه ما این بود بعد از امام کی ۲۰ می‌آورد از آخوندها یا روحانیون کی ۲۰ می‌آورد ،خود آقا هم که فرمودند خب بیا یک آخوند به ما معرفی کن، میگفتم که آقای خامنه‌ای مثلاً حتی طرفدار بعد یه کاری که قرار بود که انجام شود آمدند همه قشرهای کشور با آقا بیعت کردند ، اگر یادتان باشد می‌آمدند تهران، بعد مجلس تعلل کرد، ما آمدیم با کمک دوستان یک بیعت نامه نوشتیم، خوب قانون مجلس این است که اگر نصف به اضافه یک باشد از تریبون مجلس قرائت می‌شود، بعد چون هیئت رئیسه مجلس مخالف بود می‌رفتند دوباره اتاق پشتی، همین جا افرادی را می‌آوردند زیر حد نصاب. خلاصه ما سه روز هر کاری کردیم نتوانستیم این را به حد نصاب برسانیم یک نطق تهیه کردیم و آمدیم پشت این تریبون.

 سوال: نطق پیش از دستور؟

یوسف پور: بله گفتیم آقا در جایی که همه قشرهای ایران از عشایر و روستاییان گرفته و همه با رهبر بیعت کردند، مجلسی که خود را در راس امور می‌داند، حاضر به بیعت نیست و کی مخالف است، اینطور اشاره کردم این‌هایی که پشت سر من هستند ،هیئت رئیسه، مجلس شلوغ شد و یکی از اعضای هیئت رئیسه که آنجا نشسته بود حالا نمی‌خواهم اسم ببرم بلند گفت، من می‌روم شکایت می‌کنم، گفتیم که آقا اگر تو مردی برو شکایت کن، پرونده ات را می‌گذارم روی میز آگاهی، آنقدر تخلف داری، به هر صورت این بحث تثبیت رهبری بود. که این‌ها حتی یک سه فوریتی آوردند که انتخاب خبرگان را عقب بیندازند که آن هم تصویب نشد. اولین بار بود که سه فوریتی مجلس شد. این دور سوم تمام شد ، خیلی از نمایندگان به خاطر آن دوره سوم آن کارهایی که کرده بودند صلاحیتشان رد شده بود .

ماه آخر هم مجلس آشوب و به هم ریخته بود، هر روز سه نفر برای شورای نگهبان صحبت می‌کردند، بعد یک روز دو نفر آمدند که من پرونده تخلفشان را داشتم اما اکراه داشتم این را جایی مطرح کنم چون چندش آور است آدم بیاد بیخودی انجام بدهد، بعد این‌ها رفتند پشت تریبون، یکیشون لباس روحانیت تنش بود که اینکه آقا ما بیگناه هستیم و ما رو رد کرده‌اند ما هم خیلی عصبانی شدیم شب نشستیم تا ساعت ۳ یک نطقی تهیه کردیم که آقا شورای نگهبان ۶ گروه را رد صلاحیت کرده حالا مالی، اخلاقی و سیاسی یکی را هم ممکن است شورای نگهبان اشتباه کرده باشد، آقای شورای نگهبان بیا توضیح بده بازنگری کن بعد گفتم این دوتا آقایونی که گفته‌اند ما بی‌گناه هستیم این‌ها پرونده‌هایشان مالی و اخلاقی آقا مجلس ریخت به هم دعوا شروع شد، یک آقای اکرمی بود آن موقع نمی‌دانم نماینده سمنان بود یا تهران آمد داد و بیداد که شما مجلس را ریخته‌ای به هم ،گفتم من ریختم تو چرا می‌ترسی، گفتم خلاف کردند، این مجلس سوم تمام شد.

 بعد مجلس چهارم اکثریتش اصولگرا بود و شعار هم این بود که تبعیت از رهبری حمایت از هاشمی، این شعار بود، خوب ما وارد مجلس شدیم صدا و سیما یک ساختار بسته‌ای داشت و خیلی محدود عمل می‌کرد .

سوال: کدام سال بود ؟

یوسف پور: سال ۷۲ محمد هاشمی بود، مجلس را حساب نمی‌کرد آقای محمد هاشمی، برخلاف خود آقای هاشمی که روابط عمومیش قوی بود، محمد هاشمی خیلی بسته بود، فقط برای بودجه می‌آمد مجلس، یک بار برای بودجه آمد مجلس گفت مجلس پدر ما است، من از اینجا گفتم آقا شما فقط برای بودجه میای دیدن پدرت باز هم بیا . کاری ندارم ما آمدیم یک نامه دادیم به اینکه می‌گویم مجلس قدرت دارد، این است؛ من در یک برگه آ پنج نوشتم؛ بسمه تعالی جناب آقای ناطق ، من علی یوسف پور، تقاضای تحقیق و تفحص دارم در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران. بعد آقای ناطق متوجه نشد چیست، پاراف کرد رفت. رفتیم کمیسیون فرهنگی آقای تقوی رئیس کمیسیون بود و جواد لاریجانی هم نایب رئیس بود، بعد آقای تقوی گفت که آقای یوسف پور شما نمی‌توانید تحقیق و تفحص صدا و سیما را بروید برای اینکه زیر نظر رهبری است.

من گفتم که آقا من به قلبم برات شده که رهبری راضی است حالا شما تصویب کنید، اگر آقا گفت؛ نه، خوب می‌اندازیم در سطل، اگر هم گفت آره انجام می‌دهیم. بعد رئیس مجلس آقای ناطق رفت به اصطلاح از آقا پرسید، آقا گفت انجام بدهید، روی نیروی انسانی توجه کنید، خب می‌دانید وقتی کمیسیون تصویب می‌کند می‌آید صحن از رادیو قرائت می‌شود به محض اینکه از رادیو قرائت شد، صدا و سیما فهمید، نیم ساعت بعد معاونش سریع آمد به مجلس ، حالا ما آن موقع ریش می‌گذاشتیم، با اورکوت آمد سلام و علیک کردیم و گفت آقای یوسف پور می‌خوای بروی لندن ؟

گفتم : من لندن کاری ندارم . بعد دید که ما ریش داریم و اورکوت نگران بود ما برویم آنجا چشممان به پاچه زنان اروپایی بیفتد، گفت: آقا نه کشور مالزی زنان محجبه است، میخوای بروی آنجا ؟ گفتم :من مالزی هم کاری ندارم.  گفتم من نماینده سالی یک بار می‌روم شاه عبدالعظیم .

سوال:  آدم خطرناکی هستم ؟

یوسف پور: گفت خب پس چی می‌خواهی؟ گفتم به این محمد آقا بگو اخلاقش را خوب کند، خیلی اخلاقش خوب نیست، تند است، بعد مجلس آمد ۵ نفر را انتخاب کرد، مرحوم آقای پرورش، مرحوم آقای موحدی ساوجی آقای کوکن و یکی از نمایندگان اصفهان انتخاب کرد. حالا من یک نکته‌ای را لازم است از آقای پرورش بگویم آقای پرورش خیلی تیز و باهوش بود ، می‌دانید آقای افخمی آن موقع به ما چی می‌گفت، وقتی می‌رفتیم صدا و سیما می‌گفت که موساد دارد روی هنرمندان ما کار می‌کند ، کار گسترده و وسیع، خب نتیجه چه شد، پارسال شد دیگه شما دیدید خیلی از هنرمندان این سیستم تشکیلاتی بود که هنرمندان شدند به بحث تحقیق و تفحص خیلی توهین می‌کردند.

سوال: راجع به آقای پرورش چه می‌خواستید بگویید؟

یوسف پور :همین را که گفتم جز هیئت تحقیق و تفحص بود، آقای کامران بود، آقای کوکن بود، بعد رفتیم تحقیق و تفحص را انجام دادیم و آمدیم پخش شد، شبکه یک روزی دو ساعت برای ما برنامه پخش می‌کرد که آقا این‌ها مرتجع هستند و چه هستند، بعدش هم یک سرود مرگ بر آمریکا می‌چکد خون جوانان ما میگذاشت . خلاصه یک هفته ادامه پیدا کرد ، بعد آقای مشکینی امام جمعه قم بود، آمد در نماز جمعه از ما دفاع کرد ، آقای جنتی در نماز جمعه تهران، دفتر آقا هم گفتند که برنامه را متوقف کنید، کردند بعد مجله سروش.

سوال:  برنامه‌های علیه شما را متوقف کنند ؟

یوسف پور : بله بعد مجله سروش دیده بودید که یک شماره کامل بر علیه ما مطلب نوشته بود، خود محمد هاشمی هم باز ول نمی‌کرد، مصاحبه کرده بود که آقا این‌ها مدرک ندارند، این‌ها هوچی‌گر هستند، ما اومدیم پشت این تریبون رفتیم، گفتیم جناب آقای هاشمی ما نجابت به خرج دادیم، نخواستیم اسم افراد را بیاوریم ،چون افراد دانش آموز دارند درست نیست ، حالا چون خیلی اصرار می‌کنید آقای ف میم معاون شما جرم پرونده کلاسه شماره دادگاه حقوقی تهران باقی مدارک هم برایت با پست می‌فرستیم، اما آقای هاشمی زمانی که شما در آمریکا به تحصیلات و تفریحات مشغول بودید، آنجا یک زن آمریکایی هم گرفته بود وقتی که آمد ایران طلاقش داد، اعضای تحقیق و تفحص یا زندان بودند یا فراری بودند یا در حال مبارزه بودند.

بعد ما آمدیم پایین آقای طباطبایی که الان امام جمعه اصفهان هستند، آن موقع نماینده بود، گفت که آقای یوسف پور شما خسته نمی‌شوید ۳ سال است . گفتم:  که ما لرها صبح که از خانه می‌آییم بیرون دنبال دعوا می‌گردیم دعوا درست شده برویم داخل، بعد تحقیق و تفحص بعدی بانک مرکزی بود، بانک مرکزی همین الان هم مشکلات دارد، من به شما می‌گویم ما که برگ تحقیق و تفحص بانک مرکزی را دادیم آقای ناطق سه ماه در کشویش نگه داشت، نمی‌گذاشت رد شود، هر کاری می‌کردیم امضا نمی‌کرد، بعد آقای ناطق رئیس مجلس بود، یک بار آمد در جلسه خصوصی که چهارشنبه‌ها بود آمد گفت هیئت رئیسه مجلس هفته قبل وقتی که با مقام معظم رهبری دیداری داشتیم دیدار خصوصی و آقا عصبانی شدند که چرا مجلس نظارت نمی‌کند؟ چرا مجلس وظیفه‌اش را انجام نمی‌دهد؟

صحبت‌های آقا را نقل قول کردند، چهارشنبه بود، من یکشنبه یک نامه دادم به آقای ناطق که آقا پیرو نقل قول جنابعالی از آقا لطفاً تحقیق و تفحص بانک مرکزی را رد کنید برود، رد کردند رفت و مجلس ۵ نفر را انتخاب کرد، ما ۵ نفر رفتیم با مرحوم نوربخش یک بار جلسه داشتیم، آن چهار نفر فقط یک بار آمدند و دیگر نیامدند با ۲۳ کارشناس رتبه یک ۹ ماه آنجا بودیم.

در جلسه اول، مرحوم نوربخش گفت که آقای یوسف پور یک قول تو بده یک قول هم من می‌دهم، گفتم بفرمایید، گفت: تو قول بده اگر می‌خواهی برای مجلس بنویسی، بنویس ، برای رئیس جمهور بنویسی، بنویس. حتی برای رهبر هم می‌خواهی نامه بنویسی، بنویس، اما این کار را رسانه‌ای نکن، پس معلوم است یک سری از خدا و پیغمبر نمی ترسند اما از رسانه می‌ترسند ، خلاصه آقا ما ۹ ماه آنجا بودیم ، وسط کار باز آقای ناطق یک جلسه‌ای گرفت و ما را دعوت کرد، فشار شدید که پس بگیر سه ساعت طول کشید، ما قبول نمی‌کردیم بعد ما گفتیم آقای ناطق الان اگر مثلاً زمان خشایار شاه هخامنشی بود و شاه عباس صفوی پادشاه قدرتمندی بودند می‌خواستند خزانه‌دار انتخاب کنند چه کسی را انتخاب می‌کردند؟ قاعدتاً شاه یک نفر مورد اعتماد خودش را انتخاب می‌کرده دیگر، گفتیم خوب آقای نوربخش مورد اعتماد شما است، اگر می‌گفت آره من یک چیزی را رو می‌کردم، نگفت.

بعد تحقیق و تفحص بنیاد مستضعفان انجام شد، با اینکه زیر نظر رهبر بود اما آقا گفت: بروید انجام بدهید. تحقیق و تفحص شهرداری تهران انجام شد که زمان آقای کرباسچی بود، تحقیق و تفحص بانک ملی و بانک صادرات. آقا شاید خیلی تعجب کنید که سال ۷۴ که ما تحقیق و تفحص بانک صادرات و ملی را انجام دادیم تراز این دو تا بانک منفی بود، الان می‌دانید چه اتفاقی افتاده الان تراز اکثر بانک‌ها منفی است ، بانک ملی دارایی‌هایش ۷۰ درصد بدهی‌هایش است یعنی اوج عدم بهره‌وری، این همه شما شعبه دارید، این همه شرکت دارید، چطوری اینطور می‌شود یکی از شعبش را بدهند به دامداران علوفه در آن بکنند حتماً سودآور ببینید واقعا بانک مرکزی وظایف خودش را انجام نداده.

شما می‌دانید این صندوق‌هایی که می‌گفتند که پول‌های مردم را می‌خوردند، قرض الحسنه‌ها کی باید روی آن نظارت می‌کرد، اسمش قرض الحسنه بود بانک مرکزی اما حالا من یک جملاتی شاید در این تریبون صحیح نباشد بگویم اما ببینید مثلاً یک بخشنامه بانک مرکزی کرده بود که آن زمان که باز کردن حساب ارزی ممنوع بود، این را بخشنامه که می‌کند، باید دشمنان ما کنند در صورتی که شعبه‌های خارجی ما را می‌توانستند پاکستانی‌ها، لبنانی‌ها و کویتی‌ها همه به این‌ها علاقمند بودند، بانک مرکزی ممنوع کرده بود ما باید دنبال این باشیم که ساختار قوه مقننه را اصلاح کنیم .

سوال : شما بعد در دوره‌های بعد هم دوباره کاندید شدید ؟

یوسف پور:  بله من در دوره نهم هم کاندید شدم آن هم با یک رای کمی ۱۳۰۰ تا ۱۵۰۰ تا رای دور قبل هم

سوال :دوباره در همان حوزه ؟

یوسف پور: بله دور دهم هم تهران ثبت نام کردم اما چون دوستان اصولگرا ما را در لیست نیاوردند، دیگر رفتم انصراف دادم ، دور یازدهم هم رفتم اصفهان، چون ما اصفهان دبیرستان بودیم و سپاه بودیم، اخویمان آنجا جز فرمانده‌ها بود و شهید شد، بعد دیگر ما گفتیم اگر جز پنج نفر نشدیم، انصراف می‌دهیم  ما جز ۱۰ نفر شدیم و رفتیم لنجان، لنجان خوب بختیاری‌ها زیادند.

حالا یک نکته‌ای که من آخر به شما بگویم در هر صورت این انقلاب با چند صد هزار شهید، مردم ۴۰ سال است دارند مقاومت می‌کنند ، الان بزرگترین خطری که  جمهوری اسلامی را در داخل تهدید می‌کند و حتی اسلام را ، من قبل از اینکه سپهبد سردار سلیمانی شهید شود در پارکی در تهران قدم می‌زدم، ورزش رفته بودم، چند تا از این جوان‌ها آمدند سوال کردند و گفتند که حاج آقا شما این آقای سلیمانی را می‌شناسید؟ گفتیم برای چی می‌خواهید ؟ گفتند که می‌شود ما را ببرید باهاش یک عکس بیندازیم، یک امضا بگیریم، خوب سلیمانی که کارش عدل رسانی نبود که چطور خودش را در دل این‌ها جا کرده بود؟ خوب بزرگترین تهدید چیست در داخل؟ کسانی که در لباس دین و اسلام و قرآن و مذهب ظاهر یک چیز است و باطن یک چیز فاسد، شما الان اختلاس‌هایی که انجام می‌شود، خطش را دنبال کنید، ببینید با کجاها انجام می‌شود، از خاوری که چفیه می‌انداخته، از آن آقایی که داماد فلان آقا است، انجام می‌شود.

این است که به این جوان‌ها می‌گویند که اسلام این است، ما این اسلام را نمی‌خواهیم، ما خودمان با خدای خودمان ارتباط داریم کار هم البته بسیار سخت است ،بسیار پیچیده است مبارزه کردن، این انقلاب البته با اقتدار دارد جلو می‌رود این اشکالات داخلی هم ما  همیشه در ایران نقطه ضعف داشته‌ایم اما همین نقطه ضعف به سرعت تبدیل به یک نقطه قوت می‌شود انشاالله .

سوال:  انشاالله شما خودتان چند تا بچه دارید؟

یوسف پور:من شش بچه دارم .

سوال :چند دختر و چند پسر؟

یوسف پور: ۳ به ۳

سوال:  بزرگه چند سالش است ؟

یوسف پور:  بزرگه متولد ۵۹ است .

سوال:  خوب فکر می‌کنید کدامشان علاقمند به سیاست است یعنی می‌خواهد نماینده مجلس شود یا بیاد مجلس؟

یوسف پور: هیچ کدامشان اتفاقا همین دختر بزرگه‌ام آن موقع‌ ۶ تا ۷ سالش بود یک بار به شوخی گفتم که سارا می‌خواهی که نماینده بشوی گفت مگه من دیوانه هستم نماینده بشوم .

سوال:  بچه‌ها چه کار می‌کنند؟

یوسف پور:  بچه‌های من هیچ کدام در سیستم دولتی نیستند،حالا یا کار فرهنگی می‌کنند و پسرها کار اقتصادی خصوصی می‌کنند.



کلمات کلیدی


captcha