پایگاه خبری جامعه ایده آل
تاریخ: ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت: 20:28:08


https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/41c5ec36f7dc7b01503f80d11534264c.gif

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/1292629eb417d32d4d06d37c9972b3df.gif

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/84b2488ef7bbd87ff45490e86203b529.gif

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/f465f69da6c92312814cfe6a796f179e.gif

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/1536577c8e30474f10938e6c16a741e9.jpg

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/e0d561a803d2b19db9d1d21a2d5e4cfa.gif

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/a0456bb9971b4c4fb889d0cbea5300fc.gif

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/f76759aa7d5af412a42d2cf2a058bdbd.gif

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/ce516690fd1692d32f60002f0db0964d.jpg

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/4c5764165ae2c63edddad6a3475716ab.gif

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/137aef71b8b778dc22a251150d191e07.jpg

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/ca7159130a9f46d77b2d721a834a4616.gif

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/31df47a0a36307bb66222066e8d4e005.jpg

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/bbb17b00fae428c0c85fa5a1ae1a2051.gif

logo-samandehi
این قهرمانان مظلوم و بی ادعا


کد خبر : 54 || تاریخ : ۱۳۹۴/۱۲/۱۱ ۱۰:۵۶

این قهرمانان مظلوم و بی ادعا



 این قهرمانان مظلوم و بی ادعا

 آن روز که این کشور برای دفاع از دین و ناموس و استقلال و امنیت و حیثیت مردمانش به سربازان شجاع و غیرتمند و به جانفشانی و ایثار و خون نیاز داشت، دلاورمردان این سرزمین گروه گروه عازم جبهه ها شدند تا متجاوز را از حریم کشور برانند.

آن روز که این کشور برای دفاع از دین و ناموس و استقلال و امنیت و حیثیت مردمانش به سربازان شجاع و غیرتمند و به جانفشانی و ایثار و خون نیاز داشت، دلاورمردان این سرزمین گروه گروه عازم جبهه ها شدند تا متجاوز را از حریم کشور برانند و ایران و ایرانی و دین و میهن سرافراز بماند.

خیل کثیری از آن دلاورمردان از کربلای جبهه ها به عرش خدا پر کشیدند و نزد پروردگارشان روزی خور شدند اما تعداد زیادی از آن رادمردان در هنگامه دفاع مقدس تیر و ترکش در بدنشان جای گرفت و گویا تقدیر الهی درباره اینان، چنان بود که نه یک بار بلکه به عدد، سالها، روزها و شاید ساعت های پس از جانبازشدنشان، شهید شوند و اجرها نزد خدا بیابند برخی دست هایشان از تن جدا شد، برخی پاهایشان قطع شد، برخی هم دست و هم پایشان را روی خاک جبهه ها جا گذاشتند، برخی چشم های نازک تر از گلشان به ترکش ناجوانمردان بعثی سوخت و تخلیه شد برخی صورتشان آماج آتش ترکش ها قرار گرفت، ترکش های گداخته گاه در نخاع بعضی از این سروقامتان جا گرفت و گروهی از این عزیزان دچار موج سهمگین انفجار شدند و اعصاب و روانشان به شدت تحت تاثیر قرار گرفت برخی نیز با بمب های شیمیایی اهدایی برخی دولت های غربی به صدام و سلاح های میکروبی ارتش بعث، جانباز شیمیایی شدند و خلاصه حالا چند هزار جانباز سرافراز که دعاها و نفس هایشان، برکت زندگی مردمان این آب وخاک است سالها است که با تحمل درد و رنج بسیار در بین ما زندگی می کنند و اگر چه برخی از این عزیزان «باخدا معامله کرده» و هم پیمان با اباالفضل العباس (ع) به خاطر محدودیت های جسمی و قطع عضو و نخاع توان هرگونه حرکتی را از دست داده اند مثل جانباز سرافراز ناصر دستاری که حتی وقتی دست دخترک 3 ساله اش زیر در صندوق گیر می کند و خون آلود می شود و با گریه از پدر کمک می طلبد این پدر به خاطر این که جانباز قطع نخاع گردنی است هیچ کمکی به دخترکش نمی تواند بکند و با چشم گریان به «هدیه» می گوید که دخترم مرا ببخش! اما این نمادهای غیرت و عزت یک ملت اگرچه بعضی هاشان 10، 20 و یا حتی حدود 30سال است که مجبورند روی تخت زندگی کنند آن هم با شرایطی که تنها خود جانباز و خانواده های آنان می دانند که چگونه شرایطی است و تنها ایمانی به استواری ایمان یاران سیدالشهدا می خواهد که بتوانند چنین وضعیت سخت و طاقت فرسا را تحمل کنند و مهمتر این که در همین شرایط بسیار سخت هنوز و همچنان این غیورمردان نه تنها الگوی صبر و ایمان و رشادت و تقوا بلکه الگوی جوانمردی، امید، خودسازی و الگوی زندگی برای دیگران هستند.

در گوشه گوشه این وطن چنین رادمردانی در شهر و محله و همسایگی ما زندگی می کنند و چه زیبا خدا را «بندگی» می کنند در همین مشهد عزیز خودمان در آسایشگاه ها و خانه های زیادی این راست قامتان از سهند و سبلان و دماوند استوارتر گرچه بر ویلچر و تخت نشسته و دراز کشیده اند اما هنوز و همچنان منشاء اثر و برکت اند، «غلامحسین صفایی» خودمان که او نیز جانباز قطع نخاع گردنی است بعد از آن همه توفیقاتی که داشته و در کنار انبوه فعالیت های فرهنگی که روی همان ویلچر برقی متحرکش انجام می دهد، 11سال از عمرش را صرف نوشتن یک کتاب با عنوان «صفات مومنین و صالحین» کرده است کتابی که آن را با کمک دهان و لب و دندان هایش به رشته تحریر درآورده است و حالا من این بنده حقیر خداوند با افتخار تمام می نویسم که به بوسه بر دست جانبازان این دلاورمردان به عباس ابن علی (ع) اقتدا کرده افتخار می کنم و البته بر بی ادعایی هایشان بسیار غبطه می خورم و از مظلومیت شان نیز بسیار رنجیده خاطرم آخرمظلومیت از این بالاتر که کارمند یک اداره به «معصومه بدری» همسر جانباز «ناصر دستاری» که فقط خواسته بود به خاطر شرایط خاص که در آن لحظات برای همسرش در خانه اتفاق افتاده بود کارش را سریع انجام دهد، ناجوانمردانه گفت «مگر برای همسرت دعوتنامه نوشته بودند که به جبهه برود؟!» آیا مظلومیت از این بالاتر که در این کشور که امنیت و استقلال و عزتش مدیون خون شهدا و جانفشانی جانبازان و دلاورمردی رزمندگان آن روزهای سخت است برخی از همین جانبازان و رزمندگان، این روزها حتی برای تامین معیشت و دارو و درمان خود در مضیقه باشند؟ و برخی غارتگر و چپاول گر و مفسد در نظام اقتصادی کشور اختلال به وجود آورند و اختلاس کنند و چند هزار میلیاردی بخورند و چپاول کنند و درحالی که هنوز گردن کلفت یکی از این چپاول گران و غارتگران بیت المال به طناب دار مجازات آشنا نشده است، متاسفانه برخی از جانبازان هنوز به خاطر سختی های فراوان، و گاه مشکلات عدیده دارو و درمان، غریبانه در گوشه و کنار این کشور پس از تحمل رنج و درد به یاران شهیدشان می پیوندند.

صبوری زینب های زمانه ما

اما نکته مهم دیگر برکت وجود بزرگوار زنانی است که در کنار همسران جانبازشان با عشق و صبوری که وصفش به زبان و قلم نمی آید مومنانه و عاشقانه برای شوهران جانبازشان هم همسرند آن هم همسری بسیار مومن و عاشق و صبور و وفادار هم بلکه مادرند که با دلدادگی وعاشقی هرچه تمام تر به خاطر حس لطیف و رأفت زنانه ای که دارند برای این عزیزان، مادری هم می کنند هرجا و هر وقت که لازم باشد چه روز چه شب و چه نیمه شب ها که لب های این جانبازان از تشنگی خشک می شود اما دل بزرگشان روا نمی دارد کسی را بیدار کنند و این بزرگوار زنان با خدا معامله کرده زینب کیش هم همسرند برای شوهران جانبازشان و هم پرستار آن هم بهترین پرستارهای روی زمین، پرستاری با عشق، پرستاری با همه وجود، پرستاری با یک دنیا اخلاص پرستاری نه یک سال و دو سال بلکه گاه 30سال آن هم از همسری که به خاطر محدودیت ها، همه کارهای شخصی او را باید این «زنان بهشتی خو» انجام دهند و این بزرگوار زنان علاوه بر این ها بخش عمده ای از وظیفه پدر بودن را نیز برعهده دارند و تنها خدا می داند که این «زینب کیشان» آزاده و وارسته، زنانی که این چنین عمر، جوانی و تمامی امیدها و آرزوهایشان را در عین عشق و وفاداری و اخلاص به پای زندگی بهشتی با جانبازان نثار کرده اند چه جایگاه و مقامی و چه اجر و پاداشی در بارگاه الهی و عرش کبریایی دارند.

خداوند برکت وجود، نفس و دعاهای این بزرگوار زنان را از این سامان نگیرد.

منبع:روزنامه خراسان



کلمات کلیدی


captcha