با یه دوست عزیز و متخصص درباره یه خیانت عاطفی صحبت میکردم که ایشون در دفاع از این رفتار غلط، جمله ای گفت،

خیلی از مَردا خیانت میکنن و هیچکس هم متوجه نمیشه و زندگی ای هم بهم نمیریزه!

شنیدن این جمله از یه فرد متخصص و دقیق که شغلش درمان خیانت هست برای من یه پیام تکان دهنده داشت،

به نظر میرسه خیانت عاطفی در این جامعه عادی شده! آیا همینطوره؟

آنقدر عادی و قابل پذیرش که یه متخصص درمانگرِ خیانت در دفاع از یک رفتار ناشی از خیانت چنین جمله ای میگه!

در طی چند سال اخیر تعداد زیادی از آدمها رو دیدم که بخاطر خیانت آسیب خوردن و رابطه هاشون از بین رفت. با توجه به این تجربه ها و اتفاق اخیر احساس خطر کردم و این سوالات در ذهن من شکل گرفت که، آیا دنیای پیرامون من تغییری کرده؟ چیزی عوض شده که رفتاری که آسیب زاست و در همه ی دنیا به عنوان یک رفتار بیمارگون شناخته میشه در جامعه من آنقدر تعدد پیدا کرده که به راحتی دیده میشه. دربارش حرف زده میشه. و سوگهای زیادی رو در غم از دست دادن اعتماد در روابط شاهد هستیم.

احساس کردم بایستی دست به واقعیت سنجی بزنم. آیا این فرضیه درسته که خیانت تبدیل به یک رفتار مد روز شده. یعنی فراوانیش به حدی زیاد شده که به عنوان یک مد دیده میشه؟

پرفورمنس آرتی رو طراحی کردم و به خیابون رفتم تا از واکنشها و نظرات مردم عادی مطلع بشم. بعد از 2 روز اجرای پرفورمنس آرت خیابانی به نام "سوگ خیانت عاطفی" و مشاهده و ثبت واکنشهای افرادی که در مسیر حرکتم بودن، از میزان برقراری ارتباط مخاطب با موضوع خیانت عاطفی به این نتیجه رسیدم که بررسی بیشتر و دقیق تری لازم دارم چون ظاهرا موضوع به همون اندازه که حس میکردم جدیه. این شد که به فکر راه اندازی یک کمپین افتادم.

و کمپین سوگ خیانت عاطفی در 27 اسفند 94 در یک نشست خبری رسما معرفی و آغاز شد.

هدف این کمپین پاسخ به این سوال است که آیا خیانت عاطفی در جامعه ما عادی شده است یا خیر؟

روش کمپین برای پاسخ به این سوال گرد آوری نظر اقشار مختلف جامعه است و افراد می تونن پاسخشون رو به این سوال از طریق ارسال پیام نوشتاری یا صوتی یا تصویری به کانال تلگرام با آدرس فلان ارسال نمایند، پس از سه ماه کمپین گزارشی از نظرات اقشار مختلف جامعه را به صورت یک مستند تصویری ارائه خواهد نمود.

گام بعدی کمپین وابسته به پاسخ بدست آمده از این نظرسنجی می باشد. اگر پاسخ نظرسنجی مثبت باشد یعنی خیانت عاطفی آنقدر فراوانی پیدا کرده است که به چشم اکثریت مردم دیده شده است و این یعنی یک زنگ خطر بسیار بزرگ برای سلامت روان جامعه زیرا در هر جامعه ای میزان سلامت روان فرد فرد جامعه با میزان سلامت روان کل جامعه همبستگی دارد و این بدین معنی است که اگر تعداد زیادی از افراد جامعه دچار بحران سوگ خیانت عاطفی باشند هر یک از دیگر افراد جامعه بالقوه در معرض این آسیب می باشند، زیرا وقتی یک خیانت عاطفی توسط فردی تجربه می شود اولین اتفاقی که در ساختار روان او می افتد بر هم خوردن تعادل هیجانی و فکری می باشد، بنابراین فرد خیانت دیده می تواند گلوله ای از خشم باشد که هر لحظه قابلیت شلیک شدن دارد و هر شلیک او می تواند فرد یا افراد دیگری را از دایره تعادل روانی خارج سازد. بنابراین شیوع رفتار خیانت کردن و خیانت دیدن به نفع تعادل روان و در نتیجه به نفع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه نیست. زیرا فردی که از نظر هیجانی نامتعادل است به دلیل اینکه به اعتمادش به افراد خدشه وارد شده است توانایی تصمیم گیری واقع بینانه و متعادل را از دست خواهد داد. چنین فردی با هر میزان از دانش ناچار است مدتی برای درمان روان آسیب دیده خویش دست از فعالیت های معمول خود بردارد و به درمان خویش با کمک متخصص روانشناس و مشاور خانواده بپردازد و این یعنی فرد خیانت دیده حداقل چندین ماه نیاز به مراقبتهای ویژه و اورژانسی برای احیای روان آسیب دیده ی خویش دارد. اگر در نظر بگیریم که در یک جامعه 100 نفره تعداد افرادی که خیانت دیده اند 1 نفر باشند و اگر این یک نفر در یک خانواده به طور متوسط 3 نفری زندگی کنند و در یک محیط کاری به طور متوسط 5 نفره کار کنند، یعنی با آسیب دیدن هر یک نفر 6 نفر دیگر در معرض آسیب قرار دارند، و این یعنی به ازای هر یک درصد آمار خیانت، حداقل 6% از جامعه در معرض آسیب روانشناختی هستند. با توجه به آمارهای ارائه شده توسط رئیس انجمن مددکاری در تاریخ فلان در سایت فلان  آمار خیانت مردان ...% اعلام شده است اما هنوز آماری درباره خیانت زنان اعلام نشده است. با توجه به اینکه آمار بالا بر اساس تعداد طلاقهای بر اثر خیانت گرفته شده است و ما می دانیم که بسیاری از روابط پس از خیانت دیدن منجر به طلاق نمی شود اما آسیب های روانشناختی ناشی از خیانت در روابط وجود خواهند داشت و بر میزان سلامت روان اعضای خانواده و اطرافیان ایشان موثر خواهد بود، از هر 100 نفر در جامعه آماری بالا حداقل 70 نفر خیانت دیده اند و در حال سپری کردن مراحل طبیعی سوگ خیانت عاطفی هستند. با توجه به اینکه مراحل طبیعی سوگ روانشناختی برای هر فرد بر اساس ویژگی های فردی مربوط به ژنتیک و محیط تربیتی و زندگی وی متفاوت می باشد و تنها می توان حداقلهای زمانی را تخمین زد و حداکثرها بسته به میزان مقاومت افراد در پذیرش واقعیتهای تلخ و میزان توانمندی روانشناختی ایشان در بازگشت به زندگی متعادل متفاوت می باشد و گاها ممکن است سالها فردی درگیر هیجانات منفی و مخرب ناشی از سوگ خیانت عاطفی باشد.

بنابراین اگر پاسخ سوال کمپین مثبت باشد جای بسی تامل و تعجیل در درمان یک آسیب اجتماعی بسیار مخرب و برهم زننده تعادل روان اجتماع وجود دارد و انتظار مسئولین ذی ربط، متخصصین روانپزشکی، روانشناسی و مشاوره، اساتید و هنرمندان برای رسیدگی و درمان این آسیب اجتماعی به روشهای واقع بینانه و مناسب روز به پا خیزند.