تقویت حضور نظامی امریکا در مناطق نفتی تنها به یمن محدود نمی‌شود و امریکا این اقدام را در سوریه نیز انجام داده و پایگاه‌های نظامی خود را در اطراف حوزه‌های نفتی مستقر کرده است.

امریکا با این اقدام دو جرم بین المللی را به طور توامان مرتکب می‌شود: یعنی از یک سو با نقض اصول و قوانین بین المللی به استقرار پایگاه نظامی دست می‌زند و از دیگر سو به سرقت منابع نفتی کشور تحت اشغال دست می‌زند حال آنکه مردم این کشور‌ها بیش از هر کس دیگر برای تامین نیاز‌های اولیه و ضروری خود به به این منابع نیاز دارند.

امریکا از منابع نفتی اراضی تحت اشغال هم برای تامین نیاز‌های سوخت خود و هم اینکه از درامد‌های حاصل از آن برای تقویت نیرو‌های مزدور تحت امر خود استفاده می‌کند.

بازگشت نظامی امریکا به غرب آسیا و حضور نظامی در یمن واکنشی به حضور چین است

اهداف امریکا از تقویت حضور نظامی در جنوب و سواحل یمن

در حالی که بنا بود امریکا به حضور نظامی خود در غرب آسیا (خاورمیانه) پایان دهد و یا حداقل آن را کاهش داد تا بتواند حضور نظامی خود را در شرق آسیا برای مهار چین افزایش دهد، اما طی ماه‌های اخیر امریکا کوشیده است حضور نظامی خود را در غرب آسیا تقویت کند که بخش عمده آن به سواحل یمن مربوط می‌شود.

چین قبل از اینکه پای امریکا به شرق آسیا برای مهار این کشور بیفتد پیشدستی کرده و پیش از خروج امریکا از غرب آسیا به تقویت حضور خود در این منطقه اقدام کرده است و دامنه ابرپروژه جاده ابریشم جدید موسوم به یک جاده و یک کمربند را به این منطقه کشانده است و با خیلی از کشور‌های این منطقه حتی عربستان که زمانی از متحدان کلیدی امریکا بود، توافقات راهبردی منعقد کرده است.

بر این اساس به نظرمی رسد یکی از اهداف امریکا از بازگشت مجدد به منطقه مهار نفوذ و حضور چین در این منطقه و مانع تارشی بر سراه اجرای توافقات راهبردی چین با کشور‌های عربی این منطقه از جمله عربستان است و برهمین اساس امریکا در جریان نشست اخیر گروه ۲۰ در هند کوشید طرح ایجاد پل ارتباط ریلی و دریایی میان هند و اروپا را به واسطه کشور‌های عربی حوزه خلیج فارس و همچنین رژیم صهیونیستی مطرح کند تابلکه آن را جایگزین طرح یک جاده و یک کمربند چین بکند.

بخشی از تلاش‌های امریکا برای تقویت حضور نظامی خود در سواحل دریای سرخ و ایجاد پایگاه در جنوب یمن در این چارچوب قابل ارزیابی و تحلیل است.

موقعیت ویژه یمن امریکا و رژیم صهیونیستی را به وسوسه انداخته است

اهداف امریکا از تقویت حضور نظامی در جنوب و سواحل یمن

در مراودات بین المللی و منطقه‌ای اهمیت ژئوپلتیکی، ژئواستراتژیکی و ژئواکونومیکی یمن بیش از پیش افزایش یافته است. یمن موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد و بسیار چشمگیری دارد که آن‌را از نظر استراتژیک برای عبور کشتی‌هایی که از خلیج فارس و اقیانوس هند می‌آیند حیاتی می‌سازد.

در واقع یمن راه دسترسی به آسیا و خاورمیانه است. ۱۴ نقطه استراتژیکی در جهان وجود دارد که ۷ نقطه از آن در خاورمیانه است، تنگه بوسفر، داردانل، کانال سوئز، تنگه جبل الطارق، تنگه باب المندب، تنب بزرگ و تنب کوچک و تنگه هرمز و جزیره ابوموسی. خاورمیانه با پنج دریای مهم جهان مدیترانه، خلیج فارس، دریای سرخ، دریای سیاه و دریای خزراحاطه شده ضمن اینکه قدرت‌های فرامنطقه‌ای دنیا خلیج فارس را قلب زمین و قلب انرژی جهان می‌نامند.

تجربه نشان داده است که امریکا همواره از دریچه منافع رژیم صهیونیستی به غرب آسیا نگاه می‌کند و همواره منافع و ملاحظات این رژیم را بر منافع خود ترجیح می‌دهد. از این منظر این رژیم تلاش می‌کند در جزایر راهبردی یمن همچون سقطری حضور داشته باشد تا بتواند از یک سو ضریب امنیت دریایی خود را افزایش دهد و از دیگر سو از این مناطق برای به مخاطره انداختن امنیت دیگران استفاده کند.

از این دید استقرار نیرو‌های امریکایی در سواحل یمن و تلاش برای ایجاد پایگاه نظامی در مناطق جنوبی این کشور در امتداد سیاست و منافع رژیم صهیونیستی قرار دارد.

از دیگر سو افزایش حضور نظامی امریکا در جنوب یمن همزمان با جدی‌تر شدن مذاکرات یمن و عربستان برای پایان دادن به جنگ این احتمال را تقویت کرده است که امریکا با پایان جنگ موافق نیست و از این طریق در مسیر تلاش‌های عربستان برای برون رفت از جنگ یمن سنگ اندازی می‌کند. احمد کاظم زاده