به گزارش شبکه خبری ایرانیان، یکی دیگر از برنامه های تخصصی چهل شاهد برگزار شد. بر همین اساس این هفته چهل شاهد با حضور عبدالجبار کاکایی از شاعران پیشکسوت انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به موسیقی و شعر اختصاص داشت. در ابتدای این نشست عبدالجبارکاکایی گفت: تحلیل شعر انقلاب نیازمند بررسی پایهها و زمینههای شکلگیری شعر انقلاب از سالهای پیش از انقلاب است. همزمان با روی کار آمدن پهلوی دوم، حوزه فرهنگ و هنر به ویژه حوزه ادبیات رو به افول نهاد؛ اما طرح اندیشههای انسانهای بزرگی چون علامه اقبال لاهوری و دکتر علی شریعتی زمینه ساز احیای سنتها و فرهنگ ملی شد و در اغلب شاخههای هنری مثل سینما، تئاتر و موسیقی طبل بازگشت به هویت جمعی به آرامی نواخته شد و در چنین شرایطی شعر زمینه و بستری بوجود آمد که بعضی از منتقدان در تحلیل آن شعر متعهد یاد می کنند. کاکایی در ادامه افزود: گویندگان این شبکه ذهنی و زبانی که در اواخر دهه 40 و اوایل 50 تشکیل شد. عموما جبهه چپ بودند و شاعرانی که گرایش به بلوک شرق و انقلابهای آمریکای جنوبی و نوعی نظام نشانه شناسی و سمبلیکی که بیان مخالف خوانی نسبت به وضع موجود بود، داشتندو تعابیری چون آفتاب، شرق، جنگل ستاره دریا و تعابیری که نظام نشانه شناسی خاصی را در شعر رفته رفته ایجاد می کرد زمینه ساز جنبشهایی شد که به انقلاب سال 57 رسید. این شاعر توانمند کشورمان در ارتباط با ساختار شعری نیز اظهار داشت: کسانی که پایه گذارن دوبیتی و رباعی بعد از انقلاب بودند و غزل را به طرز گسترده ای در سراسر کشور گسترش دادند غالبا معلمانشان همین چهرهها بودند. شاعران انقلاب مضامین جدید را در قالبهای سنتی تلفیق کردند و آن را توسعه دادند و تبدیل به یک شبکه ذهنی و زبانی کردند. مولفه اصلی تکنیکی شعر انقلاب تلفیق زبان نو با قالب سنتی بود. اما مولفه دوم که می توان گفت از نظر اهمیت بیشتر مورد توجه منتقدان قرار گرفته است مولفه محتوایی بود. ارجاع به تاریخ دین و مذهب ، سمبل سازی و استفاده از تلمیحات مذهبی و دینی و میراث ادعیه، زیارت عتبات و مجموعه دستاوردهای محتوایی از شعر مذهبی ما و به علاوه نیم نگاهی به عرفان بخش محتوایی شعر انقلاب را تشکیل میدادند. که این عرفان کابردی و عملی تدریجا با آغاز جنگ گسترش یافت و شاخه اصلی شعر انقلاب ما شد مانند نگاه به شهادت و این اتفاقی بود که بیش از اینکه در شعر انقلاب افتاده باشد در شعر عرفانی ما رخ داده است. شعر انقلاب با گرایش به عرفان این مضامین را به خدمت گرفت. وی در ادامه افزود: نظام نشانهشناسی زبان و شعر پیش از اینکه بوسیله بچههای انقلاب فراهم شود و در کنار هم قرار بگیرد در شعرها و سرودها شکل گرفته بود. شعر انقلاب به بهترین وجه به وظیفه خود عمل کرد و نیازهای عمومی جامعه را پاسخ داد. الهامات واستخدام کلمات و بکار گرفتن مفاهیم از سپهر واژگان زمانی بود که به آن دهه شصت اتلاق میشود. نوحهها و شعرها و سرودها چنان اثر بر فرهنگ مردم در دهه شصت گذاشت که در وصیت نامهها ماندگار شد و در حافظه مردم شکل گرفت. ما در قد و قواره هشت سال دفاع مقدس شعر گفتیم. کاکایی با اشاره به نهضت بازگشت به خویش، گفت: در احیای قالبهای سنتی یک اتفاق تکنیکی جدید افتاد که وجه ممیز ادبیات دوره انقلاب از ادبیات دوره بازگشت ادبی بود. گاهی عمدی و از سر عناد شعر انقلاب را بازگشت ادبی مقایسه میکنند و آن را یک بازگشت ادبی میخوانند و آن را تحقیر میکنند. در شعر انقلاب در نهضت بازگشت به خویش، قالبهای سنتی زبانی به استخدام شاعر درآمد و زبان نو شده و تجدید حیات یافته پس از نیما در آثار هوشنگ ابتهاج، منوچهر نیستانی، حسین منزوی و سیمین بهبهانی کم کم شکل متعدلی از ممزوج کردن زبان نوین و جهان جدید در قالبهای سنتی اتفاق افتاد و انقلاب اسلامی این اتفاق را تشدید کرد و توسعه داد. در نشست تخصصی چهل شاهد کاکایی به بررسی دقیق چهل سال کارنامه شعر پرداخت و سخنان وی برای بسیاری از حاضرین جذابیت داشت. وی در ادامه این جلسه گفت: به جای تحلیل و تشریح ادبیاتی که باعث افتخار و میراث فرهنگی و معنوی جامعه ایرانی است به حدی در تداوم وتکرارش به جُنگهای نازل و سطحی رسیدیم که همین جُنگهای نازل اسباب تمسخر ادبیات جنگ شده است. محققی از دانشگاه هاروارد که فارسی زبان است با توسل به یکی از این جُنگها که سراینده آن شعرها اغلب بیست و یکی دو ساله بودند به تمسخر شعرها و نگاهشان به جنگ پرداخته بود وآنها را ادبیات نازل و بی معنایی در مقابل آثار دهه چهل دانسته بود. توسعه دادن اجباری ادبیات جنگ به دورههای بعد به جایی رسیده است که در سبک غزل پست مدرن و غزل فرم در کنگرههای شعر جنگ، شعر عرضه میشود و شاعر با کلمه شهید و قداست و معنویت شهید بازی زبانی میکند و بیش از اینکه مخاطب در معنویت اثر غرق بشود این آثار روح را آزار میدهند.آوردن مضامین شعر انقلاب به زمان جدید و خارج کردن آن از پروسه زمانی به نظر من خیانت به موضوع مقدسی است که در لباس خودش به بهترین شکل ممکن عرضه شده است. امروز زمان تشریح و بررسی علمی این اتفاق است کم نظیر در دنیا است. وی با اشاره به نقش احساسات انسانی، اظهار داشت: امروز مدیران فرهنگی ما از این فرازهای احساسات انسانی دفاع مقدس می گریزند. اگر بخواهیم تعریف جامعه شناسانه و انسانشناسانه از انسان ایرانی عرضه کنیم انسان ایرانی توامان سوگ و حماسه است و شعر انقلاب و دفاع مقدس به تمامی پاسخ گوی احساسات مردم بود. دستاوردهای تکنیکی شعر انقلاب آنقدر زیاد و قابل اعتنا نبود که ما قائل به ایجاد مکتب ادبی باشیم.یک مکتب ادبی هم تاثیر محتوایی و هم تاثیر تکنیکی فوق العاده ای دارد و شاخصها و مولفههای فراوانی دارد که شعر انقلاب دارای این ویژگی نیست که از آن به عنان مکتب شعری یاد کنیم. این امر چیزی از ارزشهای شعر انقلاب کم نمیکند چون به رسالت خود با بهره گیری از در قالبهای پیش از خود عمل کرده است. کاکایی با اشاره به اینکه سه نوع قرائت در ارتباط با شعر انقلاب وجود داردِ گفت: یکی قرائت طبیعی است و دریافت طبیعی مولدین آثار فرهنگی و هنری که توسط کسانی رخ داده است که در آن دوران حضور داشتند و قرائتی است که از اصل ماجرا دریافت میشود. این قرائت طبیعی با حذف، اضافه وگزینش تبدیل به قرائت رسمی شد و فقط به جنبه حماسی و تهییج و تحریک آن میپردازد و جنبه انسانی برای آن مهم نیست و این قرائت دوم است که درپوسترها مینویسد که در مورد این موضوعات باید شعر گفت و قرائت سوم قرائت نسلی است که تاریخ جنگ را مطالعه میکند، نقد و نظرها را میشنود و آنرا تحلیل میکند. قرائت طبیعی قابل احترام است و باید در فرهنگ انقلاب و دفاع مقدس حفظ شود. باید به قرائت سوم که قرائت نسلهای بعد از جنگ اعتنا شود است و این شاعران مورد توجه قرار گیرند. قرائت رسمی کیفیت و اعتباری نخواهد داشت و بیشتر به دو قرائت دیگر لطمه وارد میکند.