پایگاه خبری جامعه ایده آل
تاریخ: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت: 12:22:44


http://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/41c5ec36f7dc7b01503f80d11534264c.gif

http://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/1292629eb417d32d4d06d37c9972b3df.gif

http://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/84b2488ef7bbd87ff45490e86203b529.gif

http://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/f465f69da6c92312814cfe6a796f179e.gif

http://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/1536577c8e30474f10938e6c16a741e9.jpg

http://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/e0d561a803d2b19db9d1d21a2d5e4cfa.gif

http://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/a0456bb9971b4c4fb889d0cbea5300fc.gif

http://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/f76759aa7d5af412a42d2cf2a058bdbd.gif

http://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/ce516690fd1692d32f60002f0db0964d.jpg

http://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/4c5764165ae2c63edddad6a3475716ab.gif

http://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/137aef71b8b778dc22a251150d191e07.jpg

http://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/ca7159130a9f46d77b2d721a834a4616.gif

http://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/31df47a0a36307bb66222066e8d4e005.jpg

http://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/bbb17b00fae428c0c85fa5a1ae1a2051.gif

logo-samandehi
به ارزش ها و باورهاي انقلابي باورهاي عميق دارم/پدرم گفت بهانه به دست کسي نده


کد خبر : 77 || تاریخ : ۱۳۹۴/۱۲/۱۱ ۱۰:۵۶

به ارزش ها و باورهاي انقلابي باورهاي عميق دارم/پدرم گفت بهانه به دست کسي نده



به ارزش ها و باورهاي انقلابي باورهاي عميق دارم/پدرم گفت بهانه به دست کسي نده

علي جنتي در تازه ترين گفتگوهاي خود تهاجم فرهنگي را يک واقعيت و نه توهم خوانده است، واقعيتي که جزو باورهاي مردم است.

به گزارش شبکه خبری «نامه پرس»، علي جنتي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي با حضور در برنامه اين هفته شناسنامه به سوالات مجري برنامه پاسخ داد . متن زير حاصل گفت‌و‌گوي علي جنتي وزير فرهنگ و رنجبران تهيه کننده برنامه شناسنامه است:
شناسنامه: شما روحاني هستيد، در سال 52 از معمم بودن خارج شديد که به خارج از کشور رفتيد و در سال 58 هم که براي تبليغ حزب جمهوري اسلامي به کرمانشاه رفتيد معمم شديد. بعد از آن چه زماني ديگر لباس بر تن نکرديد؟ علت چه بود؟
جنتي: ابتداي سال 59 که قرار شد به عنوان مدير صدا و سيماي مرکز اهواز خدمت کنم؛ با شرايطي که در آن زمان صدا و سيما داشت و وضعيت خاصي که داخل صدا و سيما حاکم بود، مناسب نبود که با لباس طلبگي به آن جا بروم. لذا به وضعي که امروز هست درآمديم.
شناسنامه: در بحث هاي طلبگي هنوز حضور داريد؟
جنتي: متاسفانه فرصت پيدا نمي‌کنم؛ در دهه 60 در تهران گاهي در درس‌هاي مختلف اساتيد شرکت مي‌کردم وليکن از آن تاريخ به بعد به خصوص زماني که به استانداري خراسان رفتم، و بعد هم به حوزه بين الملل وزارت ارشاد متأسفانه ديگر فرصت پرداختن به اين مقوله را نداشتم.
شناسنامه: شاگرد بزرگواراني هم چون پدر بزرگوارتان، شهيد بهشتي، آيت الله خزعلي و آيت‌الله مقتدايي بوديد و از شاگردان مدرسه شهيد حقاني. فعاليت سياسي خود را هم از مدرسه حقاني شروع کرديد؟
جنتي: بله؛ عزيزان ديگري هم چون آيت الله جوادي آملي، آيت‌الله آذري قمي، آيت‌الله گرامي و آيت‌الله شهيد مفتح و بسياري ديگر از بزرگان نيز از اساتيد ما بودند. مبارزات ما از سال 47 آغاز شد؛ اولين بار که توسط ساواک شناسايي شديم سال 47 بود؛ تعدادي اعلاميه به شخصي سپرده بوديم که به اصفهان ببرد و تحويل شخص مورد نظر ما دهد، اين فرد نتوانسته بود فرد مورد نظر ما را در اصفهان بيابد، ناگزير بازگشته بود و در قم دستگير شد.
شناسنامه: آقاي کفعمي
جنتي: بله، ايشان لو داد از چه کسي اين‌ها را گرفته است و از همان زمان ما تحت تعقيب قرار گرفتيم؛ به تدريج بر پرونده ما در ساواک افزوده شد.
شناسنامه: ساواک هم در نهايت نتوانست شما را دستگير کند؛ من ‌خوانده‌ام که مطالعات بسيار عميقي هم در باب مسائل انقلاب و کارهاي فرهنگي نيز داشتيد. از همان نوجواني سرکلاس امام(ره) شرکت داشتيد و سخنراني‌هاي بزرگ امام مانند کاپيتولاسيون را درک کرده بوديد.در کتاب خاطراتتان خواندم. دکتر شريعتي اثرگذاري خوبي در قشر فرهيخته و دانشجو ايجاد کرده بود. در جايي اذعان داشتيد غذاي فکري که شريعتي به جوانان ارائه مي داد، غذاي ناب و خالصي نبوده است و برخي انحرافات در آن وجود داشت؛ چطور مي شود ايشان نگرش سطحي به اسلام داشته باشد و بتواند اين چنين جوانان را جذب کند؟
جنتي: شعارهايي که شريعتي مطرح مي کرد، شعارهاي انقلابي بود؛ در آن زمان، فضا، فضاي انقلابي بود آن زمان که عناصر چپ و مارکسيست در دانشگاه ها نفوذ داشت و فعاليت هاي تبليغاتي انجام مي داد؛ در چنين شرايطي فردي که به نام اسلام علم مبارزه و مقابله با رژيم را مطرح مي کند، به طور طبيعي جاذبه هايي خواهد داشت.
شريعتي بيشتر جامعه شناس بود، نمي‌توان گفت اسلام شناس به معناي کامل بود؛ به طور طبيعي ضعف هايي در گفتار و برداشت هاي وي از اسلام وجود داشت؛ برخي نکاتي که از سوي وي مطرح مي شد همانند نکاتي که در خصوص مرحوم مجلسي مطرح کرد، اين گونه تلقي مي شد که تمام روحانيت را زير سوال مي برد؛ در حالي که وي روحانيوني که اهل مبارزه نبودند را بيشتر مورد انتقاد قرار مي‌داد.
زماني که مرحوم شهيد محمد منتظري تمام کتاب هاي شريعتي را به حضرت امام (ره) دادند و ايشان مورد مطالعه قرار دادند، حضرت امام (ره) از نوع برخورد شريعتي با مرحوم مجلسي در زمان صفويه اظهار ناراحتي کرده بودند؛ شريعتي هر کسي را که شاهان سابق را به نوعي تائيد مي کردند، مورد نقد قرار داده است که مرحوم مجلسي نيز از جمله اين افراد هستند.
شناسنامه: نکته حضرت امام (ره) در اين مورد چه بود؟
جنتي: نکته حضرت امام (ره) اين بود که شخصيت مرحوم مجلسي شخصيتي والا و وارسته بود و خدمات وي به اسلام و تشيع بسيار ارزنده است؛ اين شخصيت از سوي شريعتي در بحث تشيع صفوي و تشيع علوي مورد نقد قرار گرفته است.
شناسنامه: بعد از فوت مرحوم شريعتي، آقاي ابراهيم يزدي براي دانشجويان خارج از کشور پيامي از حضرت امام (ره) بگيرد و تلاش داشت حضرت امام (ره) شريعتي را شهيد خطاب کند که حضرت امام (ره) اين کار را انجام ندادند؛ شما هم در ديداري که با حضرت امام (ره) داشتيد نقدي کرديد اگر اين کار انجام مي شد اثر بهتري مي گذاشت.
جنتي: نقد که نبود، ايشان در پيامشان فقط شريعتي ياد کرده بودند و اين در بين دانشجويان مسلمان اروپا تأثير منفي گذاشته بود، اثر بدي گذاشته بود آن‌ها مي گفتند اگر کسي هم که در راه خدا مهاجرت کرده است و ان جا از دنيا رفته است شهيد محسوب مي‌‍شود. لذا من عنوان کردم اتحاديه دانشجويان ايراني مقيم اروپا اندکي از پيام شما دلگير هستند و انتظار داشتند به عنوان شهادت از مرگ شريعتي ياد مي کرديد؛ حضرت امام (ره) روي ترش کردند و فرمودند مگر من همانند روشنفکرها هستم که بگويم شهادت، شهادت. شهادت شرايطي دارد.
شناسنامه: شما هم چيزي نگفتيد.
جنتي: من جرات نکردم ديگر حرفي بزنم.
شناسنامه: چطور شد به فکر مبارزه مسلحانه افتاديد؟
جنتي: سال 50 که حرکت مسلحانه آغاز شد، در ابتدا توسط چريکي هاي فدايي هاي خلق بود که بزرگ ترين عمليات آن ها در سياهکل بود و محکوم به شکست شد که رژيم آن ها را محاصره کرد و تعداد زيادي از آن ها کشته شدند. مجاهدين خلق نيز از سوي ديگر کار خود را شروع کردند و مبارزه آن ها نيز مسلحانه بود.
قبل از آن ها نيز حزب ملل اسلامي نيز حرکتي مسلحانه را آغاز کرده بودند، که حدود 55 نفر بودند که همه نيز دستگير شدند. در روحانيت و محيط حوزه اين حرکت ديده نمي شد؛ در آن زمان به همراه جمعي از دوستان حوزوي به اين فکر افتاديم که حرکت مسلحانه ايي را آغاز کنيم؛ به طور طبيعي به دليل نداشتن تجربه در اين زمينه تلاش مي کرديم خود را به مجموعه مجاهدين خلق نزديک سازيم تا از تجربيات آن ها بهره ببريم.
برادر من که يک بار به دليل پخش رساله حضرت امام (ره) دستگير شده بود و 6 ماه محکوم شده بود در زندان با برخي از اين عناصر آشنايي پيدا کرده بود و از آن جا به مجموعه مجاهدين خلق وصل شده بود و هنوز هم عضويت پيدا نکرده بود اما با آن ها ارتباط داشت، "با آقاي عزت‌الله شاهي که بعدا به عزت مطهري اسمش را عوض کرد". يکسري نوشته ها و دست‌نوشته‌هاي مجاهدين خلق را در زمينه اقتصاد، درباره نهج البلاغه و برداشت از قرآن، سوره محمد(ص) را دريافت مي کرديم و به تدريج به دنبال تهيه سلاح رفتيم. در اين گروه شايد يک قبضه سلاح هم بيشتر به دست ما نيامد اما در هر صورت به دنبال اين امر بوديم؛ تصور مي کرديم از طريق مبارزه مسلحانه بايد راه را ادامه دهيم.
شناسنامه: در ادامه به سمت رفتن به خارج از کشور کشيده شديد؛ براي رفتن به خارج از کشور با آقاي رفسنجاني و مقام معظم رهبري مشورت کرديد.
جنتي: بله؛ در آن شرايط اخوي بنده هم دستگير شده بودند، برخي از دوستان نيز مانند محمد حسين طارمي دستگير شده بودند.بعدش آقاي محمدي عراقي دستگير شده بودند و دو سه نفر هم بيشتر از گروه نمانده بوديم. همه دوستان هم پيشنهاد کردند که برويد به خارج از کشور. بهترين گزينه براي ما خروج از کشور بود چرا که سرانجام کسي که دستگير مي شد يا اعدام يا حبس ابد بود؛ در نتيجه تصميم به خروج از کشور گرفتم؛ در آن زمان در ابتدا به ذهن من رسيد که با مقام معظم رهبري در اين خصوص صحبت کنم و از اين ايشان که در مشهد بودند استمداد بطلبم تا ايشان با توجه به آشناهايي که به منطقه سيستان و بلوچستان داشتند يک نفر را معرفي کنند تا کمک کند من به آن طرف مرز بروم که ايشان فرمودند من الان کسي را نمي شناسم. بعد خدمت آقاي هاشمي رفسنجاني آمدم که ايشان فردي را معرفي کردند و از طريق آن ما رفتيم زاهدان و از آن جا هم قاچاقي را پيدا کردند ما را به آن طرف مرز بردند.
شناسنامه: با شهيد محمد منتظري بسيار محشور بوديد؛ در مبارزات خارج از کشور نيز در سوريه و لبنان دو نفر اصلي يکي شما بوديد و يکي ايشان؛ از ايشان براي ما بگوئيد.
جنتي: شهيد منتظري بعد از يک دوره 3-2 ساله زندان، در حوزه به تدريس اقتصاد پرداخت. تعدادي از طلبه‌هاي جوان هم در دوره ايشان جمع شدند. اين که در حوزه اقتصاد تدريس شود امري نو بود؛ ايشان در زندان آموخته بود.بعدهم کتابي را شروع کرد.  بعد از شدت گرفتن اوضاع به خارج از کشور رفتند و در نجف مستقر شدند؛ بعد از نجف بالافاصله در سوريه و  لبنان بود و گاهي هم به افغانستان، پاکستان و گاهي در حوزه خليج فارس سفر مي کرد.
عمدتا نيز به فعاليت هاي مبارزاتي مشغول بودند و پيام هاي حضرت امام (ره)، کتاب هاي ايشان، را منتقل مي کردند و با شخصيت‌هاي مختلف نيز در تماس بودند. شهريور سال 54 مصادف شد با اختلافات دروني سازمان مجاهدين خلق؛ اين اختلافات ايدئولوژيک بود که جمعي از آن ها مارکسيست شده بودند و بسياري از عناصر مسلمان که در داخل سازمان مجاهدين خلق ارتباطشان با سازمان قطع شد و عمدتا به خارج از کشور آمدند و بيشتر به پاکستان مي آمدند.
تلاش شد اين عناصر حفظ شوند و در راه مبارزه قرار گيرند؛ اين ها از پاکستان به دمشق منتقل مي شدند که در اين ميان آن ها که پرونده سنگين داشتند آن جا ماندند و ابتدا آموزش‌هاي نظامي و سياسي ديدند و بعد هم به تدريج براي افرادي که وضعيت عادي داشتند مربي مي‌شدند.
شناسنامه: از افراد سرشناس چه کساني به سوريه و لبنان آمدند؟
جنتي: در طول نزديک به 4 سال که ما آن جا بوديم بيش از 60 نفر براي آموزش به خارج از کشور آمدند؛ شهيد محمد بروجردي از جمله آنها بود که در جنوب لبنان هم نزديک مرز اسرائيل که رفتيم ايشان هم بودند. شهيد مهدي باکري آمدند، سردار سرلشگر رحيم صفوي به همراه دوستش آقاي احمد فضائلي بودند که اين دو هم دست پر برگشتند زيرا مقداري اسلحه هم با خود به ايران آوردند، آقاي يونسي (وزير سابق اطلاعات)بودند، آقاي غرضي از جمله افرادي بودند که ثابت ماندند و آموزش‌هاي سياسي مي‌دادند. چون يک قسمت هم آموزش سياسي بود که در اين زمينه آقاي غرضي بيشترين نقش را داشتند.
شناسنامه: جايي اشاره کرديد که با فلسطيني‌ها بده و بستان داشتيد به طوري که آن ها آموزش‌هايي براي ما مي گذاشتند و ما هم به نوعي گاهي افرادي را براي آن ها به اسرائيل ميفرستاديم. از تبادلاتي که بين ايران و فلسطين بود نيز صحبت بفرمائيد.
جنتي: در اردوگاه‌هايي که فلسطينيان در اطراف دمشق داشتند، آموزش‌ها در آن انجام مي‌شد؛ آموزش تکميلي که آموزش استفاده از مواد منفجره بود يعني با استفاده از مواد دسترسي مواد منفجره را مي‌ساختند. بيشتر اين آموزش‌ها هم در لبنان داده مي‌شد. افراد آن جا مي‌آمدند و شرکت مي‌کردند و آموزش مي‌ديدند و بر مي‌گشتند.
خانم دکتر زهرا پيشگاهي فرد به همراه همسر خود آقاي شريف خاني  به آن جا آمدند در حالي که بچه شيرخواره‌اي نيز همراهشان بود.تحت آموزش‌هاي مختلف در سوره  لبنان قرار گرفتند و براي ورود به فلسطين اقدام کردند؛ اعلام آمادگي براي ورود به اسرائيل کردند. ما با مقام‌هاي فلسطيني صحبت کرديم و آن ها پيام‌هاي لازم و نقشه‌هايي را که لازم بود به داخل منتقل شود دادند و اينها بردند اين پيامها و بعد از گشت و گذاري هم که داشتند برگشتند.
شناسنامه: سال 55 با لباس مبدل و پاسپورت کويتي به ايران آمديد؛ در اين سفر علاوه بر ديدارها مختلف با افرادي از جمله شهيد بهشتي، ازدواج هم کرديد؛ ماجراي ازدواج خود را تعريف کنيد.
جنتي: در سال 55 تصميم گرفتم براي دريافت کمک هاي مالي و مشورت‌ها به ايران آمدم. البته پاسپورت کويتي نداشتم، پاسپورت يکي از کشورهاي حوزه خلج فارس بود؛ آمديم کويت و از سفارت ايران در اين کشور ويزا گرفتم و به عنوان تبعه خارجي وارد ايران شدم.و بعد که وارد ايران شدم تغيير لباس داده و به جاي لباس عربي لباس عادي خودمان را پوشيدم.
در اين فرصت با شهيد بهشتي، آقاي هاشمي رفسنجاني و شهيد قدوسي ديدار داشتم که مشورت هاي لازم و کمک هاي مالي را دريافت کردم. مقداري کمک هاي مالي هم نياز داشتيم که از مرحوم حاج تقي حاج ترخاني گرفتم که از قبل هم با ايشان در ارتباط بوديم.
من نمي‌دانستم که تا چه مدتي در خارج از کشور خواهم ماند و از طرفي علاقه مند بودم که از ايران و با يک ايراني ازدواج کنم منتهي مشکل اين بود که نمي توانستم هيچ جا خود را معرفي کنم.
با توجه به شناختي که نسبت به برخي دوستان در زماني که تحت تعقيب بودم، پيدا کردم و در سونقر کليايي بودند به شهر کرمانشاه بيشتر رو آوردم تا در کرمانشاه موردي را براي ازدواج پيدا کرديم؛ بعد از اين که دسترسي پيدا کرديم و براي ازدواج اقدام کردم ديدم که فرد مورد نظر آمادگي هر گونه فداکاري را دارد و همراه من خواهد بود؛ من از اول هم به ايشان گفتم که اگر با من ازدواج کنيد ممکن است تا آخر نتوانيد به داخل ايران بياييد. قبول کردند اما نمي توانستيم پدر و مادر ايشان توجيه کنيم؛ در نتيجه يکي از دوستان، استاد موسي موسوي که نماينده مقام معظم رهبري در کردستان بودند، در اين امر وارد شدند و خواستگاري کردند و هر چه که پدر و مادر دختر مي گفتند که پدر و مادر ايشان که هستند و اين در حالي بود که پدر و مادر من در اسد آباد همدان تبعيد بودند، اما گفتند که پدر و مادر ايشان در خارج از کشور هستند و خودم را نيز به عنوان دانشجويي در بيروت معرفي کرديم؛ خانواده همسرم از روي اعتمادي که به آقاي موسوي داشتند قبول کردند؛ مراسم عقد در جمع بسيار کوچکي خوانده شد و ما به سرعت از کشور خارج شديم. و بعد همسرم به من ملحق شد.
شناسنامه: چند فرزند داريد؟
جنتي: 3 تا فرزند دارم.يک پسر و دو دختر.
شناسنامه: کجا به دنيا آمدند؟
جنتي: پسر اول من در سال 57 در دمشق به دنيا آمد.
شناسنامه: حاج خانم از اوضاع خواستگاري گلايه نمي‌کنند؟
جنتي: نه. در خاطرات من اين ماجراها بيان شده است.
شناسنامه: بعد از تبعيد حضرت امام (ره) به پاريس سفري به ليبي داشتيد تا با قذافي ملاقات داشته باشيد. در اين خصوص توضيحي بفرمائيد.
جنتي: شهروندان ايراني در فرانسه در بدو ورود اقامت 3 ماهه داشتند، ترس اين وجود داشت که بعد از 3 ماه نيز دولت فرانسه به حضرت امام (ره) براي خروج از فرانسه فشار آورد و به طور قانوني مي‌توانستند که اخراج کنند؛ بايد براي اين امر فکري مي شد؛ به دليل اين که افکار و سخنان حضرت امام (ره) در دنيا منتشر شده بود امکان اين وجود داشت که هيچ کشوري حاضر به اجازه اقامت ايشان در آن کشور نشود.از طرفي بسياري از کشورها با شاه هم ارتباط داشتند و نمي خواستند روابطشان را به هم بزنند. به اين دليل تصميم گرفتيم تا با برخي از کشورها صحبت کنيم که من به همراه آقاي غرضي تصميم گرفتيم با مقامات ليبي صحبت کنيم.
يک هفته ايي براي ملاقات با قذافي ما را معطل کردند؛ در آخرين لحظات بازگشت به فرانسه، در زماني که در فرودگاه بوديم، اجازه ملاقات داده شد؛ اما ما ديگر مهر خروج از ليبي بر روي پاسبورتمان خورده بود و نمي خواستيم با اين وضعيت برويم زيرا همين اتفاق براي امام موسي صدر هم افتاده بود که او را از فرودگاه و زماني که مهر ليبي بر پاسبورتش خورده بود برگردانده بودند. با نگراني به ملاقات با قذافي رفتيم چرا که امام موسي صدر در گذشته در آن کشور ناپديد شده بود به خصوص اين که مهر خروج از ليبي بر پاسپورت هاي ما خورده بود.
اين وضعيت بسيار نگران کننده بود و ترس اين وجود داشت که به سرنوشت امام موسي صدر دچار شويم؛ ما را به پادگاني که قصر قذافي در آن بود، بردند و بعد از چند لحظه ايي قذافي آمد و مسئله مطرح شد؛ قذافي از اين ورود حضرت امام (ره) استقبال کرد و گفت اصلا لزومي ندارد که اين مدت هم تمام شود ما از همين زمان آمادگي داريم که پذيراي ايشان باشيم. اعلام آمادگي هم کرد که ما هم مي توانيم به شما پول و هم اسلحه بدهيم که ما اعلام بي نيازي کرديم و گفتيم احتياجي نداريم.
شناسنامه: از امام موسي صدر چيزي نپرسيديد؟
جنتي: نه؛ امکان طرح چنين مسئله ايي در آن شرايط وجود نداشت؛ با اين گزارش و با خوشحالي به پاريس خدمت حضرت امام (ره) رسيديم؛ حضرت امام (ره) با بي اعتنايي بيان کردند قذافي قابل اعتماد نيست. تعبير صحبتشان به اين مضمون بود که با طناب قذافي نمي‌شود به چاه رفت.  سخن حضرت امام (ره) همانند آب سردي بر بدن ما بود چرا که با تمام تلاش هايي که صورت گرفت و سختي ها که تحمل شد، با چنين پاسخي از سوي حضرت امام (ره) مواجه شديم؛ البته حضرت امام (ره) آينده ايي را مي ديدند که بر ما پوشيده بود.
شناسنامه: در ابتداي انقلاب رئيس صدا و سيماي خوزستان شديد؛ چطور اين پيشنهاد به شما شد؟
جنتي: آقاي غرضي استاندار خوزستان شده بود. آقاي غرضي به شوراي سرپرستي آن زمان که آقاي دکتر هادي، موسوي خوئيني‌ها و اقاي حداد عادل وآقاي غضنفرپور بودند پيشنهاد داد که من مدير صدا و سيماي خوزستان شوم؛ به اين دليل که پدر من نيز در اهواز در دادگاه انقلاب فعاليت مي کردند علاقمند به حضور در کنار ايشان بودم، در نتيجه اين پيشنهاد را پذيرفتم.
شناسنامه: ماجراي نماز جمعه را پدر بزرگوار شما تعريف کردند؛ اعلام از طريق راديو و تلويزيون از طريق شما انجام شد؟
جنتي: بله؛ در زماني که ايشان مي خواستند نماز جمعه را در دانشگاه برگزار کنند خبر رسيد که گروه‌هاي چپ و مارکسيست ها در دانشگاه سنگر بندي کردند تا نمازگزاران را مورد هجوم قرار دهند؛ نزديک به زمان ظهر بود که مستقيم به استوديو رفتم.
شناسنامه: خودتان پشت ميکروفن رفتيد؟
جنتي: بله،اين امر را اعلام کردم و از مردم خواستم در دانشگاه حضور پيدا کنند و با اين افراد مقابله کنند؛ جمعيت بسيار عظيمي به سوي دانشگاه به راه افتادند؛ با حضور مردم اقدام آن ها ناموفق شد و افراد فرار کردند.
شناسنامه: بعد از اين عضو شوراي سرپرستي صدا و سيما شديد؛ شما از طرف شهيد بهشتي، از طرف شوراي عالي قضايي به همراه اقاي شيباني معرفي شديد. آقاي دکتر حسن روحاني از مجلس و آقاي غفاري و طارمي هم از دولت. در ديداري که با حضرت امام (ره) داشتيد، ايشان به طور ويژه در زمينه موسيقي به شما تذکر مي دهند که نظارت و توجه ويژه داشته باشيد. که شما ذکر کرده بوديد شايد امام نظر خاصي هم داشتنداما امام مي فرمودند که صداي علماي بلاد درنيايد.  در اين خصوص صحبت کنيد.
جنتي: اين سوالي بود که از سوي ما مطرح شد؛ مسئله موسيقي از جمله مسائلي بود که در ابتداي انقلاب بسيار مطرح بود؛ امام (ره) حدود اين مسئله را مطرح نکردند وليکن اذعان داشتند که به گونه ايي عمل نشود که سر و صداي علماي بلاد برخيزد؛
شناسنامه: حتي يک جا بيان کرديد که يک ميان برنامه پخش کرديد که کمي موسيقي‌اش تند بوده سريع حاج احمد آقا زنگ زدند.
جنتي: بله. معلوم بود که امام(ره) برنامه‌ها را رصد مي‌کردند.
شناسنامه: حالا با اين اوضاع فکر مي کنيد آن زمان که شما در شوراي سرپرستي بوديد کسي جرأت داشت درباره تک خواني زنان با حضور امام و با اين تأکيدات امام(ره)حرف بزند و چيزي پخش کند؟
جنتي: آن زمان اصلا چنين بحثي مطرح نبود.به ذهن هم نمي آمد کسي بيايد و چنين چيزي را مطرح کند.
شناسنامه: الان چه طور است که علي آقاي جنتي مي گويند تک خواني زنان اگر مفسده‌اي نداشته باشد ايراد ندارد، با توجه به اين که اين تجربياتي که شما داريد هرکسي ندارد. بالاخره شما از زبان امام شنيديد حتي مي‌گوييد شايد امام خودشان هم نظراتي داشته‌اند اما براي اين که صداي علما درنيايد گفته‌اند اين کارها نشود. چه طور شما در سال 92 اين حرف را مي زنيد؟
جنتي: اينجا هم که من مستقيما انگيزه‌اي براي بيان اين مطلب نداشتم. بعد هم ديگر ما به دليل برخي از همين ملاحظات  اصلا تا به حال اجازه تک خواني به خانم‌ها در جمع آقايان که مطلقا داده نشده است. به هيچ وجه در اين يک سال و اندي علي رغم شايعاتي که انجام شده اجازه داده نشده است. دو مورد گروه‌هاي خانمها بوده است که در بين آن نيز خواننده زن بوده است فقط اين دو مورد براي خانم‌ها اجرا شده است.
شناسنامه: يعني اصلا براي غيرخانم‌ها اجرا نشده است؟
جنتي: نخير اجرا نشده.
شناسنامه: سال 66-63 استاندار خوزستان شديد؛ در زماني که جنگ بود پذيرش اين مسئوليت بسيار سخت بود؛ اين مسئوليت را به دليل دوستي با آقاي ناطق پذيرفتيد؟
جنتي: با آقاي ناطق رفاقت و روابط دوستانه داشتيم و ايشان نسبت به من محبت داشتند وليکن با توجه به شناخت من نسبت به استان خوزستان و آمادگي براي حضور در منطقه جنگي و کمکي در جهت پشتيباني از جبهه اين مسئوليت را پذيرفتم؛ اين مسئوليت بسيار سنگين بود؛ از طرفي همانند باقي استانداران کشور بايد مسائل و مشکلات مردم استان را حل مي کرديم در کنار اين نيز جايي بود که منطقه جنگي بود و از اين استان جنگ آغاز شده بود.بمباران هاي زيادي که مي شد. برخي از شهرها مانند دزفول مرتب بمباران مي شد و بايد از نزديک مي رفتيم و تفقدي از آسيب ديدگان صورت مي گرفت. خود رزمندگان مرتب مکان هايي را براي فعاليت خود مي خواستند.
شناسنامه: نخستين تجربه شما در زمينه وزارت ارشاد بعد از پايان استانداري خراسان معاون بين الملل وزارت ارشاد بود؛ در زمان آقاي خاتمي بود؟
جنتي: نه؛ در زمان آقاي لاريجاني بود؛ در ابتداي حضور آقاي لاريجاني در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي من به عنوان معاون بين الملل شروع به کار کردم.
شناسنامه: در وزارت ارشاد آقاي مهاجراني نيز همکاري داشتيد؟
جنتي: بله؛ از سال 71 تا 77 در وزارت ارشاد بودم؛ 3سال ابتدايي را به عنوان معاون بين الملل وزارت ارشاد فعاليت مي کردم؛ بر اساس پيشنهادي که خدمت مقام معظم رهبري داده شد، قرار بر اين شد کليه دستگاه هاي خارج از کشور که فعاليت فرهنگي دارند مثل مجمع تقريب مذاهب، مثل مجمع اهل بيت، مثل سازمان تبليغات اسلامي حوزه بين المللي‌شان، با معاونت بين الملل ارشاد يکي شود تا از پراکنده کاري جلوگيري شود.
از سال 74 سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي از ادغام نهادهاي مختلف با معاونت بين الملل تشکيل شد؛ از آن زمان که آيت‌الله تسخيري رئيس سازمان شدند من به عنوان قائم مقام و معاون انتشارات تبليغات سازمان فعاليت مي کردم؛ در آن دوره نيز من بيشتر در شوراي معاونين وزارت ارشاد شرکت داشتم.
شناسنامه: بعد از خارج نشين شدن آقاي مهاجراني با وي در ارتباط بوديد؟
جنتي: نه؛ به هيچ وجه ارتباط نداشتم.
شناسنامه: نظر شما در خصوص وي بعد از اين که به خارج رفتند چيست؟
جنتي: آقاي مهاجراني در دوره ي ابتداي فعاليت خود با توجه به توصيه هاي مقام معظم رهبري مسير را طي مي کرد؛ به تدريج آقاي مهاجراني با نوع سياست هايي که در حوزه فرهنگ از سوي مقام معظم رهبري ابلاغ مي شد، زاويه پيدا کرد؛ اين امر سبب شد شخص مقام معظم رهبري نسبت به وزارت ارشاد مسئله پيدا کردند؛ در ادامه به تدريج نمايندگان مجلس اين زاويه را احساس کردند.
** در روزهاي پاياني انتخابات 76 با ناطق همکاري کردم
شناسنامه: در سال 76 ستاد آقاي ناطق يا آقاي خاتمي بوديد؟
جنتي: در ستاد کسي نبودم؛ در روزهاي آخر با آقاي ناطق نوري همراهي داشتم.
شناسنامه: به ايشان راي داديد؟ فکر مي‌کرديد راي نياورند؟
جنتي: بله؛ فکر نمي‌کردم راي نياورند.
شناسنامه: چطور شد که سفير ايران در کويت شديد؟ مدت طولاني هم بوديد. دو دوره.
** سال 84 به هاشمي راي دادم
جنتي: بله. با توجه به اين که در حوزه بين الملل فعاليت مي کردم و با وزارت خارجه مانوس بودم، در زمان دکتر کمال خرازي اين پيشنهاد به من شد؛ با توجه به آشنايي که از قبل از انقلاب با کويت داشتم اين مسئوليت را پذيرفتم و حدود 4 سال در اين مسئوليت در کويت بودم، تا سال 81. که دوره بعدش از سال 85 باز مجددا نزديک به 4 سال رفتم.
شناسنامه: سال 84 به چه کسي راي داديد؟
جنتي: به آقاي هاشمي راي دادم.
شناسنامه: چطور شد که معاون سياسي وزارت کشور دولت آقاي احمدي‌نژاد شديد با توجه به اين که اصولا کساني در اين پست قرار مي‌گيرند که راي آنها به رئيس‌جمهور باشد؟
جنتي: در آن زمان در ستاد آقاي هاشمي فعاليت مي‌کردم؛ اعتقاد قلبي من اين است که بعد از انتخابات هر کسي رئيس‌جمهور شود، چه من به او راي داده باشم و چه نداده باشم، نياز به وجود من باشد بايد کمک کنم؛ در آن زمان آقاي پور محمدي به عنوان وزير کشور انتخاب شد و اين پيشنهاد را وي داد و با آقاي احمدي نژاد نيز هماهنگ شده بود. چون بر اساس دستور العمل که آقاي احمدي‌نژاد ابلاغ کرده بود همه وزرا بايد معاونينشان را هماهنگ مي‌کردند ان هم معاون سياسي که مهم هم بود.
** احمدي‌نژاد فشار فوق‌العاده‌اي به پورمحمدي آورد تا مرا از معاونت سياسي وزارت کشور برکنار کند
بعد که آقاي احمدي نژاد فهميد ما با آقاي هاشمي همراهي داشتيم بر آقاي پور محمدي فشار فوق‌الاده‌اي وارد کرد که ما را کنار بگذارد؛ آقاي پور محمدي تا يک سالي مقاومت کردند وليکن من راضي به فشار بر آقاي پورمحمدي نبودم و خود قبول کردم که کنار بروم.
شناسنامه: مگر امکان دارد آقاي احمدي‌نژاد از ابتدا خبر نداشته باشد که در ستاد آقاي هاشمي فعاليت داشتيد؟
جنتي: ممکن است اطلاع نداشته باشند؛ به هر حال بعد از انتصاب ما حساسيت نسبت به ما ايجاد شد در حالي که طول آن مدت، تمام سخنراني‌هاي من دفاع از مواضع دولت بوده است.
شناسنامه: دوباره به کويت رفتيد؛ گفته مي‌شود در سيستم وزارت خارجه مرسوم نيست که سفيري که دو دوره يک جا بوده دوباره دور سوم بفرستند. اما شما را فرستادند.
جنتي: اکنون اين گونه نيست البته ما خيلي کارهاي خلاف عرف بين المللي انجام مي دهيم که يکي نيز اين امر است که تعدادي از سفرا دو يا سه بار به يک ماموريت در کشور فرستاده شدند؛ ممکن است يک نفر به عنوان کارشناس يا نفر دوم در يک کشوري باشد و در دوره بعد به عنوان سفير برود و هيچ مشکلي هم ندارد و کاملا متعارف است ولي در دوره دوم که قرار شد من بروم آقاي احمدي نژاد اصرار بر رفتن من به کويت بود؛ در حالي که با توجه به اشرافي که به برخي ديگر از کشورهاي حوزه خليج فارس داشتم، با اصرار آقاي احمدي نژاد به کويت رفتم.
شناسنامه: سال 88 نيز کويت بوديد؟
جنتي: بله؛ تا سال 89 کويت بودم.
شناسنامه: در انتخابات 88 به چه کسي راي داديد؟
جنتي: در اين انتخابات راي مخفي بود؛ قرار بود راي ها عنوان نشود.
شناسنامه: در باقي انتخابات نيز راي مخفي بود ولي بيان کرديد.
** در سال 88 به احمدي‌نژاد راي ندادم
جنتي: به آقاي احمدي نژاد راي نداديم.
شناسنامه: فتنه بزرگ سال 88 شما را هم نگران کرد؟
** از 19 هزار راي ايراني‌هاي مقيم کويت 11 هزار نفر به احمدي‌نژاد راي دادند
جنتي: اخباري از گوشه و کنار دنيا مي‌شنيديم که در مقابل سفارت‌خانه‌ها تجمع کردند؛ در مقابل سفارت خانه ايران در کويت نيز اين تجمع وجود داشت؛ ما چند روز درگير اين وضعيت بوديم و همواره با مقامات امنيتي در تماس بوديم که افرادي که اعتراضي دارند نيايند به سفارت نزديک شوند. پليس کويت نيز همکاري و هماهنگي لازم را داشت.
در انتخابات آن دوره از بين 19 هزار نفر ايراني که در کويت بودند و در اين انتخابات شرکت کردند 11 هزار نفر به آقاي احمدي‌نژاد راي دادند؛ به هر حال افرادي که آقاي موسوي راي داده بودند معترض بودند.
شناسنامه: به دليل ارتباطي که در گذشته با آقاي موسوي داشتيد تلاشي براي آرام کردن فضا نکرديد؟
جنتي: ارتباطي با داخل کشور به آن معنا نداشتيم.
شناسنامه: در سال 89 خبري مبني بر کشف شبکه جاسوسي ايران در کويت منتشر شد؛ هم زمان با پايان دوره سفارت شما بود؛ اين مرتبط با دوره سفيري شما بود؟
جنتي: ارتباطي نداشت. خبرهايي که در ويکي پديا در خصوص زندگي نامه من وجود دارد به اشتباه نوشتند که من را بازگرداندند؛ اصلا اين گونه نبوده است؛ ماموريت هاي من معمولا در دوره هاي اخير در وزارت خارجه 3 ساله بوده است و گاهي بر حسب انتخاب فرد جايگزين تمديد مي شد؛ من مدت 6، 7 ماه هم مدتم را آقاي متکي تمديد کرده بودند.
شناسنامه: آن جريان شبکه جاسوسي چه بود؟
جنتي: اين معمولا جرياناتي هستند که تلاش دارند دولت کويت را بترسانند که ايران دارد در آن جا دخالت مي‌کند ؛ تا کنون چندين بار اتفاق افتاده است که برخي اتباع خود را بازداشت مي‌کنند و بعد عنوان مي‌کنند با برخي عناصر در داخل ايران مرتبط بودند و جاسوس هستند؛ کويت مطبوعاتي دارد که همواره مخالف ايران قلم مي‌زدند و اين مطبوعات به اين قضايا دامن مي‌زدند؛ تا امروز نيز تمام موارد ثابت شده است که ايران دخالتي نداشته است؛ مقامات کويتي نيز به اين امر اعتراف دارند.
شناسنامه: چه شد که آقاي روحاني شما را براي اين سمت انتخاب کرد؟
جنتي: زماني که آقاي روحاني به عنوان رئيس‌جمهور انتخاب شدند و به دنبال انتخاب اعضاي کابينه خود بودند، افراد متعددي براي وزارت‌خانه‌هاي مختلف از جمله وزارت ارشاد مطرح بودند؛ به دليل اين که 12-10 سال در وزارت امور خارجه فعاليت مي‌کردم، علاقه داشتم به عنوان يک کارمند يا مدير در وزارت امور خارجه ادامه فعاليت کنم  با اين که بازنشسته بودم و "در مرکز تحقيقات کار پژوهشي و تحقيقاتي آن هم در حوزه سياست خارجه به خصوص خاورميانه و کشورهاي عربي انجام مي دادم"
در نهايت اقاي روحاني بعد از بررسي‌هاي مختلف با افراد متعدد به من وزارت ارشاد را پيشنهاد کردند و من نيز به شدت ابا و امتناع داشتم چرا که کم‌و‌بيش با مشکلات و حاشيه‌هاي اين وزارت خانه آشنا بودم؛ آقاي روحاني بر پذيرش اين سمت از سوي من اصرار فوق‌العاده داشتند. به آقاي روحاني گفتم که حاضر به پذيرش مسئوليت در برخي وزارت‌خانه‌هاي ديگر هستم.
شناسنامه: کجاها را گفتيد؟
آمادگي پذيرش مسئوليت وزارت ارشاد را نداشتم
جنتي: مثلا وزارت کشور وليکن آمادگي براي حضور در وزارت ارشاد نداشتم وليکن تنها گزينه آقاي روحاني بعد از بررسي‌ها من بودم.
شناسنامه: قبل از شما با چه کساني در خصوص پذيرش اين مسئوليت صحبت شد؟
جنتي: با افراد ديگري صحبت شده بود، شايد ضرورت نداشته باشد در اين برنامه عنوان شود.
شناسنامه: ارتباط با مجلس چگونه است؟
جنتي: ارتباط ما خوب است و مشکلي با مجلس نداريم.
شناسنامه: يعني ارتباط آن ها خوب نيست؟
جنتي: نه؛ برخي از دوستان در مجلس بر برخي نکات بحث دارند که همواره اعلام آمادگي کرديم و به کرات در کميسيون فرهنگي حضور يافتيم.
شناسنامه: برخي از روزنامه ها که حالا طرفداران و هم نظر با دولت هستند، هر از چند گاهي بحث استيضاح شما را کليد مي‌زنند؛ قصد دارند شما را از موضع استيضاح دور نگه دارند يا مي‌خواهند وضعيت مجلس و دولت را تيره نشان دهند.
جنتي: از هدف آن ها اطلاع ندارم؛ بالاخره بر اساس برخي اظهارات اين امر را بيان مي‌کنند؛ اخيرا يکي از نمايندگان مجلس اظهار کرده بودند که قرار است فردا استيضاح فلاني را تقديم هيئت رئيسه کنيم؛ اين امر منشا پرداختن برخي مطبوعات به اين مطلب شده بود. حالا يکي بيايد بگويد امضاکنندگان به حد نصاب رسيده است يکي بگويد نرسيده. يکي بگويد مطرح نيست.
شناسنامه: آيا دفاع و اشاعه ارزش هاي انقلاب را در برنامه خود داريد؟
جنتي: قطعا اين گونه است؛ هم در برنامه‌ايي که به مجلس ارائه دادم و هم در سخنراني که در مجلس انجام دادم و هم در تمام اظهارات و مصاحبه‌هاي خود به اين امر اذعان دارم؛ من همواره به اين نکته پاي فشرده‌ام که نسبت به ارزش‌هاي انقلاب و باورهاي انقلابي خود نگاه عميق داريم؛ به خصوص در حوزه فرهنگ اعتقاد عميق دارم که سياست‌هاي مقام معظم رهبري در حوزه فرهنگ در بخش‌هاي مختلف بيان کردند بايد دقيق اجرا کنيم.
آقاي روحاني نيز بر اين نکته تاکيد دارند که ممکن است مقام معظم رهبري نسبت به برخي از وزارت‌خانه‌ها نظر خاصي نداشته باشند وليکن نسبت به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و مساله فرهنگي عنايت خاص دارند بنابراين تمام توجهات ايشان بايد مورد توجه قرار گيرد.
شناسنامه: چه روش‌هايي را پيش روي داريد؟ زيرا اين حرف در مقام صحبت آسان است. شما هم که فرد بسيار باتجربه هستيد.
جنتي: مقام معظم رهبري اين را تبيين کردند؛ ايشان بارها فرموده‌اند که ما جبهه فرهنگي انقلاب داريم که بايد از اين عناصر مومن و پايبند به ارزش‌هاي انقلاب در اين زمينه بهره ببريم به خصوص نيروهاي جواني که وارد اين صحنه مي‌شوند حالا چه در حوزه سينما چه هنرهاي نمايشي و ... اين افراد بايد از سوي وزارتخانه مورد حمايت قرار گيرند.
برخي در آن طرف قرار دارند که ممکن است با انقلاب زاويه داشته باشند، ايشان با اينکه اين افراد کار خود را بکنند بحثي ندارند وليکن روي اين که ما جبهه‌اي را که با انقلاب زاويه دارند حمايت کنيم بحث است. که آن را هم طبق سياست‌هايي که ايشان ابلاغ مي‌کنند دنبال مي‌کنيم.
ما در حوزه سينما مواردي که در سال 89 مقام معظم رهبري در ديدار با مديران حوزه سينما مطرح کردند، تمام را به سازمان امور سينمايي ابلاغ کرديم که دقيقا در حوزه‌هاي متخلف و بخشها عمل کنند؛ در حوزه هنرهاي نمايشي همين است. در حوزه  کتاب نکاتي که ايشان در طول دو دهه مطرح فرموده‌اند و همه نيز تدوين شده است دقيقا مورد توجه است ممکن است گاهي اشکالي جزئي در کتابي پيدا شود. وقتي در سال 92، شصت و شش هزار عنوان کتاب چاپ مي کنيم که بيش از 50 درصد آن چاپ اول هستند ممکن است در 5 تا کتاب هم مشکلي بوده که از زير دست ويراستار يا بررسي کننده در برود. اين ها به نظرم قابل اغماض است.
شناسنامه: به نظر خود در اين مدت در اين مسير موفق بوديد؟
جنتي: اقدامات فوق‌العاده خوبي صورت گرفته است؛ در حوزه کتاب قبل از ما حدود4-3 سال هيئت نظارت بر کتاب نداشتيم؛ در طول اين دوره 21 نفر از شخصيت‌هاي علمي، فرهنگي و فرهيخته به شوراي عالي انقلاب فرهنگي معرفي و تائيد شدند تا در اين زمينه شروع به فعاليت کنند.
شوراي پروانه ساخت فيلم، شوراي پروانه نمايش فيلم و در تمام حوزه‌ها افراد اهل نظر تعيين شدند؛ من کار را به اهل آن واگذار کردم همانگونه که در سخنراني خود در مجلس براي راي اعتماد اين امر را متذکر شدم. در حوزه معاونت‌ها و چه در حوزه مديران معمولا کساني هستند که هم داراي فکر خاص هستند و هم بدون گرايش خاصي وهم اهل نظر هستند.
شناسنامه: در جايي اذعان کرديد فرهنگ بايد از مسائل سياسي و امنيتي جدا شود؛ مي‌دانيد که عرصه نظامي و امنيتي در عرصه فرهنگي متمرکز شدند و در اين زمينه فعاليت مي کنند؛ صحبت شما را چگونه مي توان معنا کرد؟
جنتي: به ياد ندارم چنين تعبيري کرده باشم. من هيچ جا يادم نمي آيد.اما اين که نبايد به مسئله فرهنگ نبايد نگاه امنيتي داشته باشيم را بيان کردم؛ بايد بر اساس معيارهاي ارزشي که مسئله فرهنگ دارد به اين مسئله نظر شود.
شناسنامه: تا چه ميزان به تهاجم فرهنگي معتقد هستيد؟
** تهاجم فرهنگي را يک توهم نمي‌دانيم و يک واقعيت است
جنتي: در سخنراني خود در مجلس در جريان راي اعتماد داشتم اين مسئله را مطرح کردم؛ تهاجم فرهنگي را يک توهم نمي‌دانيم بلکه يک واقعيت است. مقام معظم رهبري نيز بيش از دو دهه بر اين مسئله تاکيد دارند؛ اين امر جزء باورهاي ما است و امري است که به آن عمل مي شود و به دنبال مقابله با آن هستيم.در طي اين مدت کتاب هاي بسياري براي مجوز انتشار وارد شدند که احساس کرديم در اين چارچوب مي گنجد، در نتيجه مجوز چاپ به آن ها داده نشد.
شناسنامه: در خصوص مميزي کتاب دو نقل قول متفاوت از شما عنوان شده است؛ مميزي قبل از نشر بايد به مميزي بعد از نشر منتقل شود و بعد از چند روز عنوان کرديد بردن مميزي به بعد از نشر صلاح نيست؛ کدام يک از اين دو نظر اشتباه بوده است؟
جنتي: گفته نشده است صلاح نيست. در ابتداي ورودم به وزارت ارشاد بر اساس بعضي از اظهارنظرهايي که آقاي روحاني هم در دوران مبارزات انتخاباتي‌شان داشتند من بيان کردم مميزي قبل از نشر را مي‌توانيم حذف کنيم و به دست ناشرين سپرده شود؛ ناشرين بر اساس قوانين نشر مميزي کنند؛ بعد از نشر در وزارت ارشاد مميزي شود؛ فرد به دليل آگاه بودن از قوانين رعايت ضوابط را انجام مي‌دهد تا بعد از چاپ از سوي وزارت ارشاد گفته نشود فلان صفحه حذف شود و فلان قسمت بايد تغيير کند و...
ناشرين اين امر را نپذيرفتند و برخي اذعان داشتند که وزارت ارشاد قصد دارد سانسور را از خود به ناشرين منتقل کند؛ در نتيجه ما خود طبق ضوابط نشر خودمان وظيفه داريم اين کار را بکنيم . و هيئت نظارت که ما به شوراي انقلاب فرهنگي معرفي کرديم براي اين بود اين وظيفه را انجام دهد. بعد از 2 ماه اعلام کرديم تمام ضوابط مميزي نشر را قبول داريم و بر طبق قانون اعمال مي کنيم و تا کنون نيز به اين نحو اعمال شده است.
شناسنامه: راه حل همان راه حل قديمي است که انجام مي شود؟
** مميزي‌هاي کتاب به همان شکل قديم انجام مي‌شود
جنتي: بله؛ همان راه حلي که در گذشته انجام مي شد؛ البته هيات نظارت بر کتاب مباحثي را درون خود داشتند؛ بايد به برخي از نهادها که شناخته شده هستند، مجوز داده شود تا خودشان اگر شوراي کتاب دارند که مورد اعتماد هستند آن شورا اگر تصويب کرد تصويب وزارت ارشاد تلقي شود.
شناسنامه: چندين بار از فهرست ممنوع القلم ها صحبت کرديد در دوره دولت قبل. معاون فرهنگي شما اعلام کرده است سند مکتوبي در اين زمينه وجود ندارد و اين امر شفاهي بوده است؛ اين اذعان درست است؟
جنتي: منظور از مکتوب اين است که جايي نوشته نشده است که ليست کرده باشند بگويند اين مثلا 70، 80 تا آدم هر چه کتاب آوردند نبايد بپذيريم. چنين ليستي نبوده است. ما آن را که بحث کرديم گفتيم بله ما آن را قبول داريم يک سري از افراد هستند که اين ها آدم‌هاي بدنام و وابسته به رژيم گذشته هستند و شخصيت‌هايي هستند که مورد تأييد نيستند اما اين که شما بياييد يک مجموعه را فقط به خاطر اسمش رد کنيم مورد قبول نيست کتاب را بررسي مي کنيم؛ اگر محتوا مورد قبول ما باشد، تائيد مي شود.
شناسنامه: الان مثلا داريم کساني را که بر اساس ضوابط، نهادهاي امنيتي اين افراد را به شما ابلاغ کرده باشند؟
جنتي: بله؛ وجود دارد. منتهي سياست کلي اين است که محتواي کتاب بررسي شود لذا بسياري از کتاب‌هايي که در گذشته تنها به دليل نام مولف يا ناشر رد شده بود، مورد بررسي قرار گرفت و برخي با اصلاحات و برخي بدون اصلاحات مورد تائيد قرار گرفته است و اجازه چاپ داده شده است.
شناسنامه: مجوز به دفن دو فردي که موسيقي زيرزميني کار مي کردند در دوره شما خبرساز شد؛ ماجرا چه بود؟
جنتي: بارها در اين باره توضيح داديم وليکن برخي همچنان بر حرف خود پافشاري مي‌کنند؛ دو فرد اين گروه برادر بودند که با فرد ثالثي گروه موسيقي تشکيل دادند و نام گروه را سگ‌هاي زرد گذاشتند؛ اختلافاتي با هم پيدا کردند و نفر ثالث به اين دو نفر تيراندازي کرده بود و اين دو برادر را کشته بود.
بحث انتقال جنازه اين دو به ايران مطرح شد. نهاد غيردولتي در خارج کشور تحت عنوان انجمن قربانيان خشونت هزينه حمل جنازه اين افراد را پرداخت کرده بود و به ايران آوردند؛ ما را متهم کردند که 100 هزار دلار براي حمل اين جنازه‌ها به ايران هزينه کرديم که ما از اين امر بي‌خبر بوديم.
در دوارن وزراي گذشته توافقي با شهرداري تهران شده بود مبني بر اين که قطعه‌ايي به هنرمندان اختصاص داده شود؛ اين که چه کساني هنرمند شناخته مي‌شود و بايد در اين قطعه دفن شود شوراي شهر با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي هماهنگ مي‌کردند؛ اين افراد را از وزارت ارشاد استعلام کردند.
اين افراد قرباني خشونت بودند و والدين اين دو مقتول از افراد مورد تائيد وزارت ارشاد و سينماگر بودند،اعلام شد مي‌توانند در قطعه هنرمندان دفن شوند؛ دخالتي ديگري در اين داستان نداشتيم و باقي سخنان اتهامات ناروا است.
شناسنامه: پس صدور مجوز دفن آنها در قطعه هنرمندان بيشتر به خاطر پدر آنها بود؟
جنتي: خود اين خانواده هنرمند بوده است و اين که داغديده بودند، در نتيجه مجوز دفن اين جنازه در قطعه هنرمندان صادر شد.
شناسنامه: اين که از پدر شما در برخي محافل و مطبوعات نوشته مي‌شود، چه حسي پيدا مي‌کنيد؟
جنتي: خود ايشان معمولا با سعه صدر برخورد مي کنند. من از اين جهت که پدر من است ناراحت مي شوم. با اين که واکنشي نشان نمي دهم وليکن آدمي بر اساس علايق عاطفي خود دوست ندارد درباره پدر و يا برادرش از اين صحبت ها بشنود.
اختلاف‌نظر من و پدرم بسيار اندک است
شناسنامه: تا چه اندازه با پدر اختلاف نظر داريد؟
جنتي: بسيار اندک؛ برخي گمان مي‌کنند اختلاف سليقه ما بسيار است وليکن در واقعيت اينگونه نيست؛ گاهي در برخي مسائل سياسي اختلاف نظر وجود داشته است، مربوط به الان هم نيست مثلا در دو دهه گذشته ممکن است اختلافاتي وجود داشته است. در کمال احترامي که من نسبت به پدر دارم و محبتي که پدر نسبت به من دارند اين اختلاف نظر وجود داشت.
شناسنامه: چه اندازه پدر را دوست داريد؟
جنتي: اين واضح است؛ جداي از اين که پدر بنده است، از نظر معنوي مربي من هستند؛ اگر چيزي داشته باشم بخش عمده آن مرهون تربيت پدر است؛ زهد، تقوا، ورع و ساده زيستي و خصلت‌هاي والاي اخلاقي ايشان براي من قابل لمس و مشاهده است بنابراين براي ايشان احترام بسياري قائل هستم با توجه به اين که اختلاف سليقه‌هايي در برخي مسائل سياسي و يا فرهنگي وجود دارد.
شناسنامه: آخرين توصيه ايشان به شما چه بود؟
جنتي: به ياد ندارم؛ شايد زماني به من گفتند به گونه ايي عمل نکنيد که بهانه دست کسي بدهيد؛ اين نکته ايي بود که به ياد دارم به من گوشزد کردند.
شناسنامه: پدر بزرگوارتان اذعان داشتند در بحث هاي شما و پدر، والده از ما طرفداري مي کنند.
جنتي: ما به طور مرتب هفته‌ايي يک بار خدمت پدر مي‌رسيم و مباحث مختلف اجتماعي، فرهنگي، سياسي و... مطرح مي‌شود.
شناسنامه: تلاشي براي بازگشت اخوي به مسير انجام داديد؟
جنتي: بله؛ در دومين دفعه دستگيري و ورود به زندان، به عنوان عضو سازمان مجاهدين خلق دستگير شد؛ در زندان عملا همراه اين سازمان بود، وقتي او از اعضاي سازمان فاصله گرفته بود حتي زندانيان وي را بايکوت کرده بودند ؛ اين طور هم براي او مي شد زندان در زندان. بعد از آزاد شدن از زندان، او را به عنوان عضوي از سازمان مجاهدين خلق مي شناختند که تفکر آن ها را دنبال مي کرد.
در اواخر 57 و بعد سال 58 با وي رفت و آمد داشتم، يک مدت هم که بيشتر در اصفهان بود و در يک دوره کانديد سازمان مجاهدين خلق بود؛ "کانديد جنبش مجاهدين" بحث مي کردم با ايشان منتهي روش وي و برخي دوستان ما که بعد به اين سازمان پيوستند، اين بود که بعد از بحث طولاني مدت پاسخي از سوي آن ها نمي شنيديد؛ برادر من نيز اين گونه بود؛ اصولا استدلالي نداشتند و پاسخي نمي دادند. در قم مثلا از جمله افرادي که با من هم پرونده بود و جز گروهي بود که تشکيل داده بوديم، او هم زندان بود و بعد پيروزي انقلاب آزاد شد. يک بار در قم با ايشان صحبت کردم و گفتم در خارج زندان اين حوادث گذشته مجاهدين خلق اين برخوردها را داشتند اخرش گفت فرمايشي نداريد و رفت.
شناسنامه: ايشان از شما کوچکتر بودند؟
جنتي: حدود سه سال



کلمات کلیدی


captcha