درک صحیح از علت واقعی دشمنی قدرت های غربی با دانش هسته ای، موشکی و فضایی ایران، مستلزم نگاهی کلان تر به نظام سلطه جهانی و سازوکارهای حفظ اقتدار آن است. بسیاری از مردم گمان می کنند که مخالفت آمریکا و متحدانش با ایران، ناشی از نگرانی های نظامی و امنیتی است
درک صحیح از علت واقعی دشمنی قدرت های غربی با دانش هسته ای، موشکی و فضایی ایران، مستلزم نگاهی کلان تر به نظام سلطه جهانی و سازوکارهای حفظ اقتدار آن است. بسیاری از مردم گمان می کنند که مخالفت آمریکا و متحدانش با ایران، ناشی از نگرانی های نظامی و امنیتی است اما واقعیت آن است که اصل نگرانی غرب نه از جنگ و تهدید نظامی، بلکه از قدرت نرم نهفته در «دانش مستقل» است؛ دانشی که می تواند الگوهای سلطه را برهم بزند.
غرب می داند که هر کشوری که به سطحی از دانش بومی برسد که نیازمند وابستگی به آنها نباشد، از دایره تسلطشان خارج می شود. علم و فناوری، ابزار تولید ثروت، قدرت، و اقتدار است و کنترل این ابزار، کلید سلطه بر جهان. از همین رو، غرب همیشه تلاش کرده تا دانش را در انحصار خود نگه دارد و به کشورهای دیگر، تنها آنچه لازم است برای مصرف و عقب ماندگی، اعطا کند.
غرب از توان هسته ای مستقل ایران هراس دارد، نه از بمب اتم
غربی ها بارها در مذاکرات خود تأکید کرده اند که حتی با توقف کامل غنی سازی در ایران، نگرانی شان پایان نمی یابد، زیرا آنها می دانند که مشکل اصلی، مغزهای متفکر و زیرساخت علمی ایران است. آنها از نسل جدید دانشمندان ایرانی که با وجود تحریم و ترور، در حال شکستن مرزهای علم هستند، نگران اند. همان طور که ژنرال های صهیونیستی نیز در سخنان خود بارها تصریح کرده اند که "ما باید نگذاریم ایران حتی به آستانه دانش هسته ای برسد، نه صرفاً بمب."
برای آنها، کشوری مثل پاکستان تهدید جدی نیست چون تکیه اش بر دانش خارجی بوده است و توان بومی سازی فناوری را به طور کامل نداشته؛ اما ایران، با هزاران متخصص جوان، صدها مقاله علمی معتبر، دهها مرکز پیشرفته تحقیقاتی و سیاست های کلان برای اقتدار علمی، به الگویی متمایز بدل شده است. الگویی که می تواند دیگر کشورهای مستقل را نیز به حرکت در مسیر استقلال فناوری ترغیب کند.
دانش موشکی؛ گامی به سوی اقتدار ملی و استقلال فضایی
توسعه دانش موشکی ایران نه صرفاً پاسخی به تهدیدات نظامی، بلکه بخشی از یک راهبرد کلان برای حضور فعال در عرصه های نوین علوم، بهویژه فضا و ارتباطات پیشرفته است. موشک هایی که امروز ماهواره های ایرانی را به فضا میبرند، همان فناوریهایی هستند که در آینده نه چندان دور می توانند زیرساخت های کلیدی مانند اینترنت کوانتومی، ناوبری مستقل، و امنیت ارتباطات را برای ایران و متحدانش فراهم سازند.
در دنیای امروز، اقتدار فضایی یکی از پایه های اساسی قدرت ملی کشورها به شمار می رود. همان طور که آمریکا و چین به طور آشکار وارد رقابت فضایی شده اند، ایران نیز با تکیه بر دانش بومی، تلاش دارد وارد این باشگاه محدود شود. مخالفت غرب با فناوری موشکی ایران، در واقع مخالفت با دستیابی به دانش فضایی است، دانشی که در آینده، همان نقشی را ایفا خواهد کرد که نفت و سلاح در قرن گذشته ایفا کردند.
هوش مصنوعی، کوانتوم و عصر جدید رقابت علمی
امروز ایران، اگرچه هنوز فاصله هایی با مرزهای پیشرفته علوم دارد، اما در بسیاری از حوزه ها همچون هوش مصنوعی، نانو، پزشکی، انرژی های نو و فیزیک کوانتومی گام هایی مؤثر برداشته است. پیشرفت هایی که در دل تحریم و با تکیه بر تلاشهای درونزا بهدست آمده، این پیام را به جهان مخابره می کند که نظام های سلطهگر نتوانسته اند مانع حرکت ملت ایران شوند. این همان چیزی است که سردمداران غرب را نگران می کند: الگو شدن ایران برای ملت هایی که خواهان رهایی از استعمار نوین هستند.
به خصوص ترکیب علوم نوین مثل هوش مصنوعی با فناوری موشکی و فضایی می تواند مزیت هایی شگرف برای ایران ایجاد کند. کشوری که بتواند سامانه های دفاعی خود را با تحلیل های هوش مصنوعی تقویت کند یا ارتباطات امن کوانتومی را برای مناطق تحت نفوذش فراهم آورد، نه تنها امنیت خود را تضمین کرده بلکه نقشه جدیدی از روابط بین الملل ترسیم خواهد کرد.
ضرورت آگاهی بخشی به مردم؛ علم، ابزاری برای عدالت و عزت ملی
از دیگر نقاط قابل تأمل، فاصله بین این پیشرفت های علمی و درک عمومی جامعه است. متأسفانه بخش بزرگی از مردم از دستاوردهای علمی ایران مطلع نیستند یا آنها را جدی نمی گیرند، چرا که مشکلات اقتصادی و ناهماهنگیهای مدیریتی بر زندگی روزمره آنها سایه افکنده است. در چنین شرایطی وظیفه رسانه ها، نخبگان، معلمان، دانشگاهیان و دلسوزان کشور است که به درستی و بدون اغراق، این پیشرفت ها را تبیین و تشریح کنند. باید این درک عمومی ایجاد شود که هر گامی که در جهت استقلال علمی برداشته می شود، به معنای امنیت غذایی، رفاه اقتصادی، عزت ملی و آینده ای روشنتر است.
نخبگان شهید؛ ستارگان خاموشی که ایران را زنده نگه داشتند
در کنار توجه به پیشرفت های علمی، نباید از نقش شهیدان عرصه دانش غافل شد. شهیدان فخری زاده، علی محمدی، شهریاری و رضایی نژاد، نمونه هایی هستند از صدها دانشمند مؤمن و فداکار که نه برای شهرت و مقام، بلکه برای اعتلای ایران عزیز جان خود را فدا کردند. آنها می دانستند که علم بدون استقلال، بردگی است و دانش بدون ایمان، بی ثمر.
یاد و راه این بزرگان باید همواره در فضای علمی کشور زنده نگه داشته شود تا نسل جدید بداند که پیشرفت کشور آسان به دست نیامده است و باید با روحیه ای جهادی و نگاه تمدنی، این مسیر را ادامه داد.
ایران در آستانه دوران طلایی علم
ایران امروز، با همه مشکلات مدیریتی و اقتصادی، در موقعیتی حساس قرار دارد. از یکسو فشارهای دشمنان برای توقف این مسیر علمی، و از سوی دیگر انتظارات به حق مردم برای ملموس شدن ثمرات علم در زندگی روزمره شان. راه برون رفت از این دوگانه، در یک جمله خلاصه می شود: اتصال علم به زندگی. مسئولان باید با برنامه ریزی دقیق، زمینه بهره برداری عمومی از دانش بومی را فراهم آورند تا هم مردم طعم شیرین پیشرفت را بچشند و هم نسل جوان انگیزه بیشتری برای ادامه راه داشته باشد.