در اين متن تلاش شده بصورت اجمالي و با بهره گيري از نظرات صاحب نظران و مستندات مكتوب مرتبط، تحليلي كارشناسانه از تهديد يا فرصت بودن مد و مدگرايي در جامعه داده شود.
درخصوص اینکه آیا مد و مدگرايي یک تهدید است یا فرصت، ابتدا بايد تعريفي از مفهوم مد، جامعه هدف مد و تاريخچه اي از مد و پوشش در ايران داشته باشیم تا با داشتن اين مولفه بتوانیم تهديد يا فرصت بود مد را ترسيم كرد.
ابتدا این سوال مطرح است که مد چيست؟
متاسفانه تحليلي كه از مد درجامعه حاكم است برگرفته از رسانه هاي غربي است و حتي خيلي ها باور دارند مد در واقع چيزي جز حربه و حيله براي بالا بردن فروش نيست،با احترام به نظر اين دسته از افراد بايد بگویم مد در واقع آنچه رسانه هاي غربي تصوير سازي كرده اند مد به صرف بالا بردن فروش ايجاد نشده است
در واقع مد، الگويی براي پيروي و تقليد گاه ناآگاهانه براي يكه تازي در جامعه رواج پيدا ميكند و از ويژگيهاي آن، متغير بودنش است يعني از زماني به زمان ديگر، از طبقه اجتماعي به طبقه اجتماعي ديگر از فرهنگي به فرهنگ ديگر رواج مي يابد.در اين فرصت، امكاني براي تشريح فرهنگ غالب و مغلوب نيست اما همين قدر اشاره میكنم كه فرهنگ غالب كه بر رواج مد تاثير ميگذارد، فرهنگي است كه با داشتن انعطاف و تجميع خورده فرهنگ ها ادامه حيات ميدهد و از مكاني به مكان ديگر اثر ميگذارد.
مد مفهومي پيچیده است و تنها مُدغربی نیست، این گونه می توان بیان کرد که غرب هم تحت تاثير مد قرار مي گيرد.ظرفيت و قدمت پوشش در کشورهای آسیای شرقی، خاورمیانه، و... آنچنان غنی و با تمدن است که علاوه بر اینکه توسط طراحان این کشورها به دنیای مُد راه یافته و حتي استقبال بسیار خوبی از سوی مردمان این کشورها نیز روبرو شده، حتی توانسته به عنوان سبک ها و شیوه های نو و متفاوت پوشاک، بر سبک پوشاک عمومی مردمان کشورهای غربی و دیگر نقاط جهان تاثیر گذارده و بعضاً در شيوه مُد غربی تغییراتی اساسی ایجاد کرده است.
سوال دومي كه ما را به نتيجه نزديكتر ميكند اين است که چه كساني به سمت مد و مدگرايي كشش و گرايش دارند؟
چنانچه پیش تر نیز توسط كارشناسان گفته شده، غالباً جوانان و زنان بنا به دلایل خاص، گرايش بيشتری به مُد و لباس دارند اما امروز ميخواهم علاوه بر اين دو مخاطب هدف، گروه سومي رو هم بنا به شرايط و سبك زندگي و ورود تكنولوژي هاي جديد و نوظهور اضافه كنم.
دردهه های اخير نسل نوجوان و جوان کشور، گرايش بيشتري به مد پيدا كرده و به جرات می توان گفت گوي رقابت را از نسل جوان ربوده است.با مشخص شدن گروه هاي هدف كه هركدام بنا به دلايلي مشخص دنبال كننده مد هستندبه نظر پاسخ به سومين سوال (تاريخچه مد )ميتواند نتيجه گيري را آسان كند.
سوال سوم:تاريخچه ی مد چیست؟
با مراجعه به كتابهاي تاريخي مرتبط و مستندات موجود پي به راز پوشش در ايران باستان مي بريم و نحوه تغييرات را در دوران مختلف و بنا بر شرايط مختلف را به خوبي درك ميكنيم، اما نكته اي كه نبايد از آن غفلت كنيم فرهنگ غنی و چندهزارساله ايرانی است كه ميتواند منبع الهام و گنجينه گرانبهايی برای طراحان مُد و لباس كشور باشد و طراحان ميتوانند با بهره گيري از اين ظرفيت، چالش «بحران هويت» را به «هويت يابی» در گروه هاي هدف تغيير دهد.گرچه گسترش رسانه ای و فن آوری اطلاعات ميتواند فرهنگ ملی و بومی را تهديد كند، امّا استخراج و معرفی ظرفيت ها و توانمندهاي زيبای فرهنگ اقوام كهن ايرانی در زمينه البسه و پوشاك و تلفيق طرح ها و رنگ ها در توليد پوشاك تهديد در حوزه مد را می تواند به فرصت مبدل سازد.
امروزه مهندسی فرهنگ در لباس براساس زندگی به سبك ايرانی-اسلامی يك ضرورت اجتناب ناپذير است و متوليان امر بايد برای تثبيت هويت ايرانی از مبانی ذائقه سنجي و روان شناختی طيف های مختلف جامعه بهره برداری كنند و با اتخاذ روش های مناسب و رعايت اصول فنی در جهت برند سازی لباس ايرانی اسلامی گام بردارند. اميدورام خواندن اين مطلب به شما كمك كند تا بتوانيد تصميم بگيرد كه آيا واقعا مد و مدگرايي یک تهديد است يا فرصت؟!
