زهرا چیذری_تاريخ شفاهي شیوه تازه ای در تاریخ نویسی است که به شرح و شناسایی وقایع، رویدادها و حوادث تاریخی بر اساس دیدگاهها، شنیدهها و عملکرد شاهدان، ناظران و فعالان آن وقايع میپردازد. در این شیوه ارجاعات معمول و خط به خط به منابع کمتر دیده می شود و تاریخ از بیان یک راوی است که خود در صحنه حضور داشته است. کتاب دولت یاد هم در همین مسیر به کوشش دکتر محمدامین ناصح باجمع آوری یادداشتهای باقیمانده از میرزا ذبیحالله ناصح تالیف شده است. کتاب دولت یاد، طيف قابل ملاحظهاي از مسائل مختلف شهر بيرجند و بعضاً نواحي پيراموني را عمدتاً در حدفاصل اواخر دورۀ قاجاريه تا پايان حكومت پهلوي اوّل به گونهای مستقل و منسجم در قالب دوازده فصل كلّي، سه يادداشت ضميمه و دو پيوست در بر دارد. همچنین یادداشتهای پراکندة دیگری نیز از میرزا ذبیحالله ناصح مربوط به وقایع ملی شدن صنعت نفت تا رویدادهای مربوط به اوایل دهه 1340 شمسی نیز موجود است که به صورت ضمیمه در کتاب مزبور ارائه شده است. آنچه پیش رو دارید حاصل گفتگوی ما با دکتر محمد امین ناصح مولف و مصحح کتاب دولت یاد است؛ کتابی که تلاش کرده تا با روایت یکی از شاهدان وقایع تاریخ معاصر بخشی از تاریخ این سرزمین را واکاوی کند و هم اکنون با عرضه به بازار نشر در دسترس تاريخ دوستان قرار دارد. بیان بخشی از تاریخ از زبان یک راوی شیوه ای است که تحت عنوان تاریخ شفاهی چند سالی است بیش از پیش معمول شده و از این مسیر برهه ای از تاریخ از نگاه یک شاهد عینی نقل و بررسی می شود. این تاریخ شفاهی در دنیا چه پیشینه ای دارد و از چه منظری مورد توجه قرار دارد؟ «تاريخ شفاهي»[1] یکی از شیوههای نوين پژوهش در رشتۀ تاریخ است که به شرح و شناسایی وقایع، رویدادها و حوادث تاریخی بر اساس دیدگاهها، شنیدهها و عملکرد شاهدان، ناظران و فعالان آن وقايع میپردازد. گرايش تاریخ شفاهی در قالب چهرۀ امروزین آن، برای نخستینبار در سال ۱۹۴۸ میلادی (1327 شمسي) در دانشگاه کُلمبیا بنیان نهاده شد و سپس با تشکیل انجمن تاریخ شفاهی در سال ۱۹۶۶ میلادی (1345 شمسي) و نیز بنای بخش تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد در سال ۱۹۶۷ میلادی (1346 شمسي)، اين شاخۀ نوين، گسترش روزافزوني يافت و بهعنوان رويكردي جدی در محافل پژوهشی و تاریخی جهان شناخته شد و مورد پذیرش واقع گرديد. خوشبختانه در سالهاي اخير، دورههاي تحصيلات تكميليِ اين گرايش در دانشگاههاي ايران نيز گشايش يافته است و نشريات مرتبط در باب تاریخ شفاهی مقالاتي منتشر نموده و تاكنون سلسله همايشهايي جهت معرفي بيش از پيش اين شاخۀ نوين دانشگاهي برگزار شده است. در اين رويكرد از تاريخپژوهي، چون از ارجاعات معمول و خطبهخط به منابع مکتوب كه گاه ميتوانند براي خواننده، کسالتبار جلوه نمايند، كمتر نشاني هست، طبعاً افراد مورد رجوع برای کسب اطلاعات ميبايست همراستا با شاخصههاي علم رجال، از جهات مختلف، مورد وثوق، دستاندرکار و صاحب اطلاع بوده تا دادههای حاصله از ضريب اطمينان كافي و بار خبریِ مطلوب برخوردار باشند. بهديگر سخن، اعتبار اطلاعات مأخوذه با ميزان اعتبار مؤلّف و تصنيفات احتماليِ وي و نيز حدود اشراف او بر مسائل مطروحه ارتباط مستقيم دارد. لذا پرداختن به مسائل تاریخی و فرهنگی، ملزوماتی را میطلبد که در رأس آنها، میزانِ مدخلیت فرد در موضوع و اطمینان از اشراف کاملِ وی بهحواشی آن و از سویی شیوة انعکاس مطالب است تا نهایتاً منجر به نگاه تکبعدی و احیاناً جانبدارانه به مسائل پیچیده و چندجانبة فرهنگی و اجتماعی نشود. مطالعات تاریخ محلی از چه نظر دارای اهمیت است؟ تاریخ محلی (Local History)، گرایشی از تاریخ معاصر برای بازسازی گذشته در مقیاسی محلی- منطقهای است و به زندگی مردم عادی که کمتر مورد توجه بوده، عنایت ویژه دارد تا از این رهگذر، نمود گذشته از حیث مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی و فرهنگی ملموستر گردد. در ایران نیز این حوزه به عنوان شاخهای از رشتة تاریخ در دورة دکتری مطرح است. در ارزيابي كيفي شهرنامهها، ملاحظات چندي بايد مورد توجه قرار گيرد كه شايد مهمترين آن، ميزان اطلاع مستقيم نگارنده از موضوعات مطروحه و حضور وي در تحولاتِ مورد اشاره باشد. طبعاً اگر شخصي بهنقل رويدادهايی از تاریخ معاصر بپردازد كه وي اساساً زمان وقوع آنها را درك نكرده و يا حوزۀ شغلي او، امكان ورود به بسياري از مسائل عمدۀ شهري و پشتصحنۀ وقايع را ايجاب نمينموده، در سنديت اظهارات مطرحشده جاي تأمل باقي ميماند! بهاين جهت، پرداختن به مقولۀ تاريخ محلي ايران، مؤلفههايي را ميطلبد كه لزوماً با شاخصهاي موردنياز جهت ورود به مباحث تاريخ ملي، قابل تطبيق نيست. شرق ایران و خراسان جنوبی در چه دروه هایی و چرا مورد توجه بوده است؟ ولایت «قُهستان» از دورة سلجوقي و قرون پنج و شش هجري كه به دومين قطب سياسي اسماعيليان بدل شد، در تحولات تاريخي ايران جايگاهي يافت. از زمان صفویه، با به قدرت رسیدن خاندان امارت (خزیمه/ عَلَم) در بخشهایی از ولایت قُهستان قدیم (نواحی جنوبی خراسان و نیز منطقة حساس سیستان)، تشکیلات حکومتی، تأسیسات نظامی و همچنین سازمانهای اداری چندی در بیرجند شکل گرفت. از دوران صفوي و افشاري، مرز شرقي كشور، رفتهرفته آبستن رويدادهايي شد كه در دورۀ قاجار بهدليل رقابت قدرتهاي بيگانه و گاه اوضاع متزلزل سیاسی کشورمان و در همین اثنا، استقلال سرزمینهای افغانستان و سپس پاکستان بهاوج خود ميرسد و در اين ميان، حاكمنشين بيرجند به كانون اين توجهات اجتماعي و تجاري یا بعضاً منازعاتِ سياسي در طول مرز شرقي ايران بدل ميشود. لاجرم حاكمان اين منطقه نيز در تعامل با دفاتر نمايندگي دوَل انگليس و روسيه مستقر در بیرجند و از سويي فرمانبرداري از دستورات حكومت مركزي، در صدد حراست از تماميت ارضي و يكپارچگي مرز شرقی ایران بودهاند. رونق تجارت مرزي، گشایش برخی شعبات بانکهای خارجی و نيز مأموريتيافتن دورهايِ نمايندگان ايراني و خارجي به شهر بيرجند، استقرار بخش قابلی از سربازان انگلیسی در بیرجند و حومه در جریان جنگ جهانی اول، گشایش فرودگاه نظامی، لولهکشی آب شُرب؛ در كنار گشايش نخستين مدارس نوين شرق كشور در اين ناحيه به همت حاکم وقت منطقه، مجموعاً مقدمات ارتقاي سطح اجتماعي و فرهنگي در مناطق جنوبي خراسان بزرگ و بخشهایی از سيستان و بلوچستان را موجب شد و این شهر کویری را با جلوههایی از تمدن روز بیش از سایر نقاط همجوار آشنا ساخت و به نقطهای راهبردی در طول نوار مرزی شرق بدل نمود. تاکنون چه تالیفاتی به بیان تاریخ شفاهی و محلی این خطه پرداخته اند؟ تاكنون در باب انعكاس تحولات تاریخ معاصر شرق ایران، آثار متنوعي ارائه شده است كه غالباً پس از انقلاب اسلامی در ایران بهرشتۀ تحرير درآمدهاند. در ميان كل آثاري كه به تحولات بيرجند معاصر ميپردازد، شايد بتوان به چند اثر جامع و قابل اشاره نمود كه مؤلفین در خلال تحریراتش، توفيق يافتهاند بهطور متمركز و همزمان، بهچند موضوع مختلف در قالب فصول متنوع اثرش بپردازند و از رهگذر تدوين شهرنامهاي مقبول، خواننده را با اوضاع محليِ بیرجند از جنبههاي گوناگون آشنا سازند. كتاب بيرجندنامه، اثر زندهياد دكتر جمال رضايي (متولد سال 1305 ش) نمونة موفقی از شهرنامهنويسي است كه در آن، مؤلف به مدد دانشِ مردمشناسیِ بومی و با روششناسي علمي و بهدور از جانبداري ويژه، اطلاعات مفیدی را براي پژوهشگران علاقهمند به ارمغان آورده است. شادروان دكتر محمدحسن گنجي (متولد سال 1292 ش) نيز از اوايل دهۀ 1370 شمسي، يادداشتهاي شخصي خود را در باب جغرافياي تاريخي بيرجند، اغلب بهشكل تحريرات پراكنده مندرج در مجموعهمقالات چندي ارائه نمود كه مجموعاً براي معرفي اوضاع اجتماعي اين شهر كويري در دهۀ نخست قرن جاري مفيد افتاد؛ چراكه ايشان از نيمۀ سال 1309 شمسي؛ یعنی حدود 18 سالگی بهقصد ادامه تحصيل از بيرجند خارج شده و تا پايان عمر در تهران ساكن بود و طبعاً يادداشتهاي محلّیِ وي، به انعكاس مشاهدات شخصي او تنها در همان دهه ميپردازد. بهعلاوه مکاتبات «هیل»[2] (رئیس بانک شاهی شعبة بیرجند) که روایت مقبولی از وقایع این حاکمنشین در اواسط دهة 1280 شمسي (1910 میلادی) میباشد، در اواخر دهة 1370 شمسي توسط مرحوم دکتر گنجی در قالب کتابی با عنوان نامههایی از قُهستان ترجمه و منتشر گردید که در نوع خود حاوی اطلاعات ارزشمندی است. همچنین باید از کتاب امیران مرزدار - که ترجمهای از اثر دکتر پیروز مجتهدزاده در سال 1378 شمسی میباشد- یاد کرد. در این کتاب نیز به پیشینة حاکمان بیرجند و اهمّ رویدادهای سیاسی مرتبط با آنان در مرزهای شرقی ایران در خلال سدههای اخیر اشارات مفیدی شده است. درباره راوی کتاب دولت یار بفرمایید. چه نکات جالبی در زندگی وی شما را بر آن داشت تا این کتاب را تالیف کنید؟ مرحوم میرزا ذبیحا... ناصح (متولد 1274 ش) در رديف دانشآموختگانِ معدودِ دورۀ نخست مدرسۀ متوسطة شوکتیه ميباشد که پس از فراغت از تحصيل، به پيشنهاد مؤسس آن، براي تدريس در اين مدرسه برگزیده شد و بهتدريج مسئولیت نظامت آن را پذيرفت و پس از مدتي، کفالت و سپس مديريت دبيرستان شوکتیه بر عهدۀ ايشان قرار گرفت. انتخاب وی توسط حاکم وقت بیرجند جهت پایهگذاری سنگ بنای نخستین دبستان شهر قاین در سالهای پایانیِ عهد قاجار نیز در زمرة خدمات آموزشی و مدیریتی وی قرار دارد. او به موازات مسئولیتهای آموزشی و اداری، تا نیمة دهة 1310 شمسی برای چند دوره به عنوان عضو منتخب و سپس رئیس انجمن شهر بیرجند خدمت نمود. در ادامه، رياست دانشسرايِ نوپایِ مقدماتيِ پسرانِ بيرجند به او واگذار شد. بهعلاوه در سالهاي 1319 و 1320 شمسي برای مدتي، كفالت فرهنگ بيرجند نیز بر عهدۀ وی قرار گرفت. بهعلاوه آنگونه که از شواهد برمیآید، ايشان از نخستين عكاسان آماتور شرق ايران بوده و اغلب عكسهاي قديمي كه تاكنون در كتابهاي مرتبط با بيرجند در موضوعات مختلف منعكس گرديده، روزگاری توسط ايشان برداشته شده و در آتلیة شخصی وی ظاهر گردیده و با توضيحات مكتوب او همراه است. مرحوم ذبیحا... ناصح در حدفاصل سالهاي 1331- 1326 شمسي، مديركل فرهنگ استان سيستان و بلوچستان شد. بناي برخی مدارس نخستين آن استان مرزی، محصول دوران مديريت فرهنگي اوست. در همين دوره بود كه وي به دريافت نشان ملیِ خدمت از وزارت فرهنگِ وقت نائل شد. سالهاي بازنشستگي ایشان در مشهد مقدس سپري گرديد و در اواخر عمر به پیشنهاد بنگاه فرانکلیین (ترجمه و نشر کتاب) به تأليف و چاپ كتابي بهنام بلوچستان همت گماشت و همزمان نيز به تدوين مجموعه خاطرات و يادداشتهاي زندگي خود مشغول بود تا اينكه سرانجام در اواسط سال 1345 شمسي در آن شهر براي هميشه آرام گرفت. پس از درگذشت ایشان، توسط جمعی از شاگردان پیشین او، مجلس بزرگداشتی در دانشگاه آریامهر (صنعتی شریف) با حضور وزیر وقت فرهنگ برپا شد و یک دهه بعد نیز به پاس خدمات فرهنگی و مدیریتی ایشان در جنوب خراسان، مدرسة راهنمایی در شهر بیرجند به یاد وی نامگذاری شد. ظاهرا یادداشتهای از مرحوم ناصح هم به جای مانده است. این یادداشتها بیشتر در چه قالبی و موید چه نکاتی است؟ تقریرات شخصی شادروان ذبیحا... ناصح عمدتاً روایتگرِ خاطرات ایشان از دوران خدمات فرهنگي در شهرهاي بيرجند و زاهدان میباشد. از یادداشتهای بهجا مانده از آن مرحوم چنین بر میآید که ایشان بهجهت ارتباط شغلي با امراي منطقه و رؤساي ادارات دولتي، از كيفيت پیشرفت امور اداری شهر اطلاع کافی داشته و بهعلاوه به دليل تدريس فارسی به افسرانِ قشون متفقين در بيرجند، بيش از سايرين در جريان اوضاع و احوال شهر و ارتباطات داخلی و خارجی آن قرار ميگرفت. خوشبختانه ايشان بهرغم اغلب همقطاران خود، در ثبت وقايع روزانۀ زندگي خويش و انعكاس رويدادهاي مهم منطقه، اهتمام جدّي داشته و یادداشتهایی را در حوزههای مختلف به رشتة تحریر درآورده که اينك تقریرات مزبور، منبع راهگشايي براي بازآفرینیِ حال و هواي بيرجند بهویژه در اواخر دورۀ قاجار تا پايان دورۀ پهلوي اوّل میباشد. براي مزيد استحضار خوانندگان گرامی، نخستين دفتر روزانهنويسي[3] ايشان بهسال 1296 شمسي و آغاز اشتغال آموزشی در شهر بيرجند باز ميگردد كه در آن تاريخ، به ظنّ قوی، تنها روزانهنويس بوميِ آن ديار محسوب ميشدهاند. سبك روایت مطالب در یادداشتهای بهجا مانده از مرحوم ناصح بهگونهايست كه خواننده در لابلاي قرائتِ مسائل جدّي، با خاطراتي مرتبط از راوی که به سبک و سیاق خودزندگینامهنویسی[4] نزدیک است، مواجه ميشود كه خوانش متن را از روندي يكنواخت مصون ميدارد. در دل همين خاطرات ساده و بيپيرايه، اطلاعات ارزنده و گاه انحصاري براي علاقهمندان به پيگيري رويدادهاي محلي و ادبیات عامه در سرحدّات شرقي ايران قابل بهرهبرداري است كه اغلب براي نخستينبار مورد اشاره قرار گرفتهاند. بیگمان بخشهایی از اطلاعات منحصر به فردِ مندرج در این اثر تاریخی از جمله گزارشِ دقیق استقرار مدارس جدید شهری و روستایی، روایت کامل جریان لولهکشی آبِ بیرجند، پیشینة فعالیتهای ورزشی و برنامههای تربیتبدنی و نیز روند شکلگیریِ ادارات دولتی که نخستینبار برای خوانندگان منعکس میشود، خواهد توانست بر خلاءهای اطلاعلاتیِ چندی در باب تاریخ معاصرِ خراسان جنوبی پرتو افکند و در شناخت واقعبینانهترِ تحولات اجتماعی در بیرجند و حومه مؤثر افتد. - انگیزة شکلگیری کتاب دولت یاد چه بود؟ انگیزة تصحیح و تدوین کتاب «دولت یاد» به روزی پائیزی از سال 1389 شمسی باز میگردد که در یکی از خیابانهای جانبی دانشکدة جغرافیای دانشگاه تهران با شادروان استاد دکتر محمدحسن گنجی، چهرة ماندگار علمی مواجه شدم. پس از احوالپرسی و مرور کوتاهی بر چند خاطرة شنیدنی از استاد، ایشان خطاب به بنده (دکتر محمدامین ناصح) فرمودند که از استادم میرزا ذبیحا... ناصح یادداشتهای جالب توجهای در مورد بیرجند قدیم باقی مانده که مدتها پیش بخشهایی از آنها را دیدهام. ایشان در دوران تحصیل حق زیادی بر گردن من داشتهاند. چون امروز تقریرات مزبور حاوی اطلاعات تاریخی است، به شما توصیه میکنم آنها را از طریق آقای دکتر محمدرضا راشد محصل ردیابی نموده و در خصوص تدوین و انتشار تقریرات آن مرحوم که بزرگ فامیل شما نیز محسوب میشوند، همت گمارید. از این رو چند ماه بعد در مشهد با جناب آقای دکتر راشد (استاد بازنشستة گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد) قرار ملاقاتی گذاشتم. پس از روایت ملاقات استاد گنجی برای جناب دکتر راشد، ایشان نیز بر اظهارات مرحوم دکتر گنجی راجع به ویژگیهای تقریرات مزبور صحّه گذاشته و یادآور شدند که بنا به اطلاعات ایشان، در نیمقرن اخیر بخشهایی از آن مطالب در جایجای کار به مرور از بین رفته و لذا تدوین آنها در شرایط کنونی دقت نظر و شکیبایی زیادی میطلبد. لذا مقرر شد وضعیت دقیق یادداشتهای مزبور را از طریق فرزند مرحوم ناصح در تهران جویا شوم. متعاقباً در تهران جناب آقای دکتر ناصح (فرزند مرحوم ناصح) را در مطب ملاقات نموده و ایشان نیز پس از ملاحظة سوابق تألیفات منطقهایِ اینجانب و کارنامة پژوهشی بنده و از سویی ابراز تمایل اینجانب مبنی بر آمادهسازی یادداشتهای بهجا مانده از پدرشان، در این زمینه اظهار خوشوقتی نموده و جهت کمک به روند تصحیح و تدوین آنها که برایشان حکم تکلیف داشت، قول مساعد دادند. این گونه بود که یادداشتهای چندگانة مزبور شامل دفاتر روزانهنويسي، تقريرات خصوصي و نيز تحريرات پراكندۀ دوران مأموريت ايشان در استان سیستان و بلوچستان به همراه یک آلبوم عکس قدیمی در اختیار قرار گرفت. متأسفانه فصولی چندی از یادداشتهای مزبور پس از مرگ راوی مفقود شده یا به تدریج صفحات چندی از آنها از بین رفته بود. با حسن اعتماد آقای دکتر ناصح، یادداشتهای باقیمانده و نسخ موجود که بعضاً بازنویسی مجدد یکدیگر بود، با هم به طور تطبیقی مورد مقایسه قرار گرفت تا ضمن رعايت وفاداري به متن در چارچوب سنت قديمِ تاريخنگاريِ محلي، اين اطمينان حاصل شود كه نكتهاي از اشارات نويسنده در میان صفحات اين دفاتر، مغفول نمانده باشد و ضمناً کمبودها و نواقص آنها احصا شد. پس از بررسی انجام شده مشخص شد که از 20 فصل اولیة کار، تنها قریب به نیمی از آن موجود است و در لابهلای فصول موجود نیز صفحات متعددی مفقود است که این خود مجموعاً قریب 50 درصد شماره صفحات اولیه را شامل میشد و میتوانست در مواردی موجب قطع رشتة کلام گردد. متعاقباً با بهرهگیری از مهر ایزدی و اختصاص صرف وقت زیاد به تصحیح و تکمیل نواقص آن از طریق پژوهش شخصی و نظامبخشی کار پرداختم و توضيحات و تعليقات مربوط را در جای خود درج نمودم تا سرانجام پس از اتمام مراحل آمادهسازی آن در هیأت جدید، با درج اسناد و تصاویر تاریخی مرتبط که از طریق رایزنی اینجانب با مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران در اختیار قرار گرفته بود، به مستندسازی اثر اقدام نمودم و نهایتاً حاصل کار را که برونداد چند سال کار مداوم بود، «دولت یاد» نام نهادم و در اوایل سال جاری جهت امور چاپ و نشر به مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران سپرده شد. این کتاب چه بخش هایی از تاریخ معاصر و تاریخ محلی بیرجند را تبیین می کند؟ کتاب دولت یاد، طيف قابل ملاحظهاي از مسائل مختلف شهر بيرجند و بعضاً نواحي پيراموني را عمدتاً در حدفاصل اواخر دورۀ قاجاريه تا پايان حكومت پهلوي اوّل به گونهای مستقل و منسجم در قالب دوازده فصل كلّي، سه يادداشت ضميمه و دو پيوست در بر دارد. البته یادداشتهای پراکندة دیگری نیز از ایشان مربوط به وقایع ملی شدن صنعت نفت تا رویدادهای مربوط به اوایل دهه 1340 شمسی نیز موجود است که به صورت ضمیمه در کتاب مزبور ارائه شده است. تحليل واقعبينانۀ وی از اوضاع سياسي و اجتماعي ايران در دوران اقتدار پهلوي دوم و انتقادات متهورانۀ وي به برخي امور جاريِ كشور و نهايتاً پيشبيني او از آيندۀ سياسي ايران؛ همزمان با بروز جرقههاي نخستِ اعتراضات عمومي در آغاز دهۀ 1340 شمسي، گواهي بر حُسن تشخيص و بينش روشن مؤلف میباشد! در بخش دیگری از یادداشتهای ضمیمه، تقریرات روزانة راوی پیراسته شد و از آن میان، موارد غیر شخصی و قابل استفاده برای عموم انتخاب و درج گردید. همچنین در ادامه، جهت اطلاع خواننده از ارتباطات درونفاميلي در خاندان وسیع ناصح، شجرهنامۀ خانوادگي همراه با پارهای توضیحات جنبی به نقل از روایت مرحوم ناصح پس از رفع نواقص آن و بروزرسانی توسط گردآورنده درج گشته است و هیأت آن از شرح تفصیلیِ روابط به قالب متعارف درختی تبدیل گشت. و سخن آخر حال که یادداشتهای مزبور پس از چندسال کار مداوم قابل ارائه به علاقهمندان به مطالعات تاریخ محلی گردیده، مایلم باور خویش را در مورد ضرورت حراست از تلاش پیشینیان و سعی در حفظ آن چنین ابراز دارم که: گرچه خدمات فرهنگي پيشكسوتان دلدادهاي كه سنگ بناي فرهنگ بالندۀ شهر بيرجند بهدست آنان نهاده شده است، همواره در حافظۀ تاريخيِ شهروندان حقشناس و مديران فهيم مثبوت میباشد ولی روايت مجاهدتهای آنان براي نسل جوان ما در حُكم وظيفه است تا اين آيندهسازان بهمدد آشنايي با پيشينۀ فرهنگي موطنشان بتوانند ضمن اشراف بر هويت ریشهدارِ این خطّه از میهن، بنيانهاي شخصيتي خويش را بازشناسي نموده و در عصر بحران هويت، استوارتر گام بردارند. بیگمان اگر عشق به تبار و درد موطن نبود، صرف این میزان وقت و دقت نظر بیتوجیه باقی میماند. لذا مایلم اجر تصحیح و تدوین این اثر را به روان استاد فقید میرزا ذبیحا... ناصح به عنوان یکی از پیشگامان آموزش نوین در شرق ایران تقدیم دارم.