بازنمایی نقش زنان در مصائب محرم بررسی شد
تاریخ: ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت: 15:05:32


https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/41c5ec36f7dc7b01503f80d11534264c.gif

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/1292629eb417d32d4d06d37c9972b3df.gif

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/84b2488ef7bbd87ff45490e86203b529.gif

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/f465f69da6c92312814cfe6a796f179e.gif

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/1536577c8e30474f10938e6c16a741e9.jpg

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/e0d561a803d2b19db9d1d21a2d5e4cfa.gif

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/a0456bb9971b4c4fb889d0cbea5300fc.gif

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/f76759aa7d5af412a42d2cf2a058bdbd.gif

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/ce516690fd1692d32f60002f0db0964d.jpg

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/4c5764165ae2c63edddad6a3475716ab.gif

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/137aef71b8b778dc22a251150d191e07.jpg

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/ca7159130a9f46d77b2d721a834a4616.gif

https://jamehideal.ir/assets/uploads/Ads/main/bbb17b00fae428c0c85fa5a1ae1a2051.gif

logo-samandehi


کد خبر : 70196 || تاریخ : ۱۴۰۱/۰۶/۲۱ ۲۲:۵۱                 دین و اندیشه

بازنمایی نقش زنان در مصائب محرم بررسی شد


بازنمایی نقش زنان در مصائب محرم به همت کمیته مطالعات زنان انجمن علوم سیاسی ایران و اداره ارتباطات فرهنگی بین‌المللی زنان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بررسی شد.


 بازنمایی نقش زنان در مصائب محرم بررسی شد

به گزارش جامعه ایده آل ؛روز دوشنبه چهاردهم شهریورماه نشست «بازنمایی نقش زن در مصائب محرم» با حضور دکتر مرضیه حاجی‌پور ساردویی، دبیر اجرایی کمیته مطالعات زنان و مدیر نشست، دکتر عباسعلی رهبر، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، دکتر لاله افتخاری، نماینده سابق مجلس و دبیرکل اتحادیه جهانی زنان مسلمان، دکتر سیمین حاجی‌پور ساردویی، دبیر علمی کمیته مطالعات زنان، سرکار خانم سعیده باقری‌فرد، رئیس اداره ارتباطات فرهنگی بین‌المللی زنان و سرکار خانم ام فروه نقوی، مسئول مؤسسه لبیک یازهرا (س) لندن و فعال رسانه‌ای از کشور انگلستان از سوی کمیته مطالعات زنان انجمن علوم سیاسی ایران و با مشارکت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در سالن اندیشگاه کتابخانه ملی از ساعت 17 الی 19برگزار شد.

اهمیت این آیین که در دو بخش ایرانی و خارجی برگزار شد، این بود که بانوان و آقایان با حضور به عنوان مخاطب و با سخنرانی در قالب سخنران این نشست علمی ـ مذهبی نشان دادند که حضرت زینب (س) و الگوسازی و فرهنگ‌سازی از این الگوی برجسته برای حضور زن امروز در عرصه عمومی و خصوصی در باور آنها جایگاه ویژه‌ای دارد. به باور آنها، الگوی حضرت زینب (س) و مادر گرامی ایشان، حضرت فاطمه زهرا (س) نه تنها به عنوان مانع در برابر ورود زنان در عرصه‌های مختلف اجتماع عمل نمی‌کنند، بلکه خواهان حضور بیشتر و فعال‌تر زن مسلمان شیعی هستند. شخصیت شجاع حضرت زینب (س)، رهبری و هدایت خاندان بنی‌هاشم در بحران اسارت و راوی بودن ایشان از روایت کربلا و افشای فساد یزید و یزیدیان فصل خطاب مشترک تمام سخنرانان به بیان متفاوت بود.

 

دکتر مرضیه حاجی‌پور ساردویی: استفاده از تکنیکهای مختلف رسانه‌ای پیش از وقوع حادثه کربلا، نقش مهمی در وقوع آن ایفا کرد

دکتر مرضیه حاجی‌پور بحث خود را با طرح پرسشی آغاز کرد و گفت: پرسش اساسی این است که حضرت زینب که او را با خطابه بسیار مشهورشان می‌شناسیم، چگونه توانستند در عصر بی‌رسانه، صدای قدرتمندی شوند که حتی تاکنون خواندن و تعمق در خطابه‌های فصیح و بلیغ ایشان موجب شگفتی، پرسش و حتی اشک ریختن بر این واقعه شود؟

سال ۶۱ هجری قمری، امام حسین(ع) و یارانشان در کربلا به شهادت می‌رسند. دورانی که تصور بر این است که رسانه فاقد معنا بوده و هنوز اثری از تکنیک‌های رسانه‌ای وجود نداشته است، اما نگاهی به قبل، حین و بعد از این حادثه نمایانگر چیزی جز آنچه است که می‌پنداریم. برای وقوع چنین جنایتی، آماده‌سازی افکار عمومی دارای اهمیت است. حاکمان آن دوران با تکیه بر شیوه‌های رسانه‌ای همچون عملیات روانی و شایعه‌سازی سعی در اقناع افکار عمومی برای همراهی مردم با برنامه‌های‌شان داشتند و از همین روی مردم کوفه به یکباره، تغییر رویکرد داده، از همراهی با امام (ع) منصرف می‌شوند. آنها که خود حسین بن علی (ع) را دعوت کرده بودند، تحت تأثیر القائات آن زمان، رفتاری مغایر با آنچه تعهد کرده بودند، اتخاذ کردند.

وی ادامه داد: عملیات روانی گسترده دستگاه حاکم و القای دروغ در پوشش واقعیت، افکار عمومی آن دوران را برای همراهی در جنگ علیه خاندان رسالت، اقناع و متقاعد کرد. پنهان‌سازی بخشی از واقعیت و استفاده از تکنیک دروغ بزرگ توسط دستگاه حاکم، باعث شد تا بعد از حادثه عاشورا بسیاری ندانند آن کسی که یزید و ابن زیاد از او به عنوان خارجی یاد کردند و به قتل رساندند، نوه رسول خدا (ص) بوده است. آنها با تکنیک برچسب‌زنی و عنوان‌سازی مردم را متقاعد کردند علیه کسی وارد جنگ شوند که در برابر حکومت خروج کرده است و «قیام علیه ظلم» را به «خروج علیه خلیفه» تغییر عنوان دادند. بنابراین، استفاده از تکنیک‌های مختلف رسانه‌ای پیش از وقوع حادثه کربلا، نقش مهمی در وقوع آن ایفا کرد.

 

دکتر مرضیه حاجی‌پور ساردویی: حضرت زينب(س)، رسانه‌اي قدرتمند در عصر بي‌رسانه

دکتر حاجی‌پور گفت: حین حادثه عاشورا تک تک رفتارهای امام حسین(ع) و یارانشان کارکرد رسانه‌ای خاص خود را داشته است. از نماز ظهر عاشورا در میان جنگ تا توبه حر و رفتار ابوالفضل العباس و …. همگی حاوی پیام رسانه‌ای به مخاطب است.

وی با اشاره به نقش حضرت رسانه‌ای حضرت زینب پس از واقعه عاشورا گفت: اما نکته مهم رفتار و نقش رسانه‌ای حضرت زینب کبری (س) پس از عاشورا است. نقش رسانه‌ای ایشان در این مقطع تاریخی بر کسی پوشیده نیست. او است که پیام عاشورا را در محیطی که دستگاه حاکم با القای دروغ و انگاره‌سازی‌های مختلف علیه امام حسین(ع) وارد عمل شده است، به گوش افکار عمومی می‌رساند و با خطبه‌های تاریخی خود و رفتار توأم با صبر و وقار به گوش دنیا می‌رساند آنچه به آنها گفته شده دروغ بوده و آن کس که در دشت کربلا به شهادت رسیده، امام حسین (ع) بوده و آنجا است که مردم متوجه می‌شوند چه روی داده و آن کس که علیه‌اش وارد جنگ شدند، نوه رسول گرامی اسلام بوده است.

وی ادامه داد: زینب کبری (س) با افشاگری خود انگاره‌سازی و دستکاری واقعیت توسط دستگاه حاکم را ناکارآمد می‌کند. حضرت زینب (س) توانست تمام عمق فاجعه دشت کربلا را به گوش همگان برساند .

دکتر حاجی‌پور خاطرنشان کرد: بانوی گرامی کربلا پس از حادثه، با ایفای نقش رسانه‌ای خود امکان هرگونه دستکاری یا رمزگشایی اشتباه را از مخاطب سلب و او را با حجمی از اطلاعات مواجه می‌کند تا چرایی و اهداف قیام حضرت اباعبدالله در برابر ظلم را برای همیشه تاریخ زنده نگه دارد که اگر ایشان و خطبه‌های‌شان نبودند، دروغ‌پردازی دستگاه، جور حادثه را به گونه‌ای دیگر پیش می‌برد. این نقش‌آفرینی رسانه‌ای قدرتمند ایشان بود که توانست افکار عمومی را آگاه و تمام فضاسازی‌های شکل گرفته را بی‌اثر کند. آنچه به عنوان کارکرد رسانه‌ای آن دوران توسط حاکمیت صورت گرفته بود، سرکوب افکار از طریق حذف حقایق بود. آنها گاه بخشی از حقیقت را حذف و گاه بخشی غیرواقعی به آن اضافه می‌کردند و دست به تخریب می‌زدند. آنها با برچسب زدن (خروج علیه خلیفه) به ایجاد حوزه معنایی منفی برای سرکوب موضوع و فرد مورد نظر، می‌پرداختند. زینب (س) در عصر تحریف و دروغ و نیرنگ، توانست با ایفای نقش دقیق و به هنگام خود پیام واقعی کربلا و آنچه رخ داده بود را به گوش افکار عمومی برساند و تمام تکنیک‌های رسانه‌ای حاکمان دوران‌شان را خنثی و پیام واقعی کربلا را برای همیشه در تاریخ زنده نگه دارند.

 

دکتر عباسعلی رهبر: نگاه فراجنسیتی نسبت به تحول و تغییر و انقلاب اجتماعی در دوران عاشورا عینیت بیشتری پیدا می‌کند و در امر عاشورا مشخصاً و به طور خاص خود را نشان مي‌دهد

دکتر عباسعلی رهبر با اشاره به جایگاه و منزلت زن در آنچه که در امر عاشورا اتفاق افتاد، گفت: کلمه امر که استفاده می‌کنیم، بنابر نگاه شناختی و نگاه‌هایی که در بحث‌های علوم شناختی مورد توجه قرار مي‌دهیم، به معنای فضای جامعی است که زبان به عنوان Language  و نه به عنوان Speech، فهم خود را و شرایط مناسب را برای ایده‌پردازی فراهم می‌کند و این ایده‌پردازی با نگاه شناختی دارای یک منبع مناسب برای معنابخشی است. از این جهت بحث امر عاشورا از صدر اسلام این موضوع مورد توجه قرار می‌گیرد تا به نقطه‌ای می‌رسد که در نکات اولیه هست، در روز دهم محرم و بعد شروع به تکمیل و استکمال می‌شود تا جریانی که حضرت زینب (س) و حضرت امام سجاد (ع) بعد از عاشورا رقم می‌زنند. این نقطه و شروع زبانی و تداوم امر عاشورا تا منصه ظهور، در واقع، ظهور حضرت حجت (عج)، ادامه دارد.

وی ادامه داد: با وجود اینکه ما دارای یک امام حاضر هستیم نه یک امام غایب. امامی که الان داریم صحبت می‌کنیم، در حیطه امر عاشورا مورد توجه قرار می‌گیرد؛ امامی است که حاضر است. هر چند تاریخچه عاشورا، قبل از بعثت نبوی هم در فضاهای انسانی وجود داشته است. اما در ظاهر در یک منصه‌ای در تقابل عینی، نه ذهنی، بین حق و باطل، بین انسان به عنوان حیوان ناطق و انسان به عنوان حی متأله قرار می‌گیرد. در این دو گونه، دائم بشر در حال تکاپو و مبارزه بود و در جاهایی جنسیت بر این امر غالب می‌شد. تا قبل از عصر نبوی، جنس مبارزه، جنس مردانه می‌شد. در زمان عصر نبوی و بعثت، یک اتفاق بسیار مهمی در فضای معناگرایی بشر رخ می‌دهد و این است که نوع نگاه به جنسیت تغییر پیدا می‌کند و آن ملاک و مبنا، حیات طیبه‌ای می‌شود که فراتر از امر جنسیت است و با تقسیم زن و مرد شروع نمی‌شود. در واقع، دیگر با جنس اول، جنس دوم شروع نمی‌شود. آنجا است که شخصیت و منزلت حقیقي زن تبلور پیدا می‌کند.

دکتر رهبر با اشاره به بحث منزلت زن پیش از عصر نبوی گفت: قبل از عصر نبوی ما بحث منزلت و شخصیت زن را در افراد و مصادیق خاصی ملاحظه می‌کردیم، به گونه‌ای که آنها برای تمام ابنای بشر الگو می‌شوند. مثلاً در رابطه با همسر فرعون، عین نص قرآن هست که خداوند درباره این زن مثالی می‌زند که همسر فرعون الگویی برای انسانیت است.

وی سپس با ایجاد ارتباط میان این نگاه فراجنسیتی و عاشورا توضیح می‌دهد: این نوع نگرش به جنسیت و نوع نگاه فراجنسیتی نسبت به تحول و تغییر و انقلاب اجتماعی در دوران عاشورا عینیت بیشتری پیدا می‌کند و در امر عاشورا مشخصاً و به طور خاص خود را نشان مي‌دهد. این همان نقشی است که امام حاضر، امام معصوم، امام متصل به وحی دارد، همان نقش را حضرت زینب (س) بدون کم و کاست ادامه می‌دهند و یک سنخیتی بین امام معصوم و حضرت زینب صورت می‌گیرد.

دکتر رهبر گفت: به نظر من، اوج منزلت و اثرگذاری بانوان کربلا در همین فضای عاشورا و امر عاشورا قابل گفتن است. خیلی جالب است وقتی که بدن‌ها در عصر عاشورا رها می‌شود و چند روزی می‌ماند آن قبیله بنی اسدی که می‌خواهد این کار را انجام بدهد، مردان‌شان مي ترسند. از طرف زنان‌شان دچار توبیخ مي‌شوند و یک امر زنانه فراجنسیتی آنها را تشویق به دفن بدن‌ها می کند. حتی در مقابل آن فضایی که عاطفه دختر یا همسر یزید نوع اعتراضی که صورت می‌گیرد، فراتر از یک نگاه جنسیتی است که باید انجام شود. لذا اعتقاد دارم، اگر بخواهیم بحث زن و نقش بانوان را در فضای امر عاشورا با یک نگاه شناختی و یک رویکرد معرفتی تبیین کنیم، یک نقش مثال زدنی و یک نقشی است که اگر امام حسین (ع) و معصوم اصیل علت محدثه برای عاشورا و احیای دین می شود، حضرت زینب و بانوانی که در کنار ایشان بودند، علت مبقیه برای احیای دين می‌شوند.

ایشان ادامه داد: لذا این هم‌آوردی علت محدثه که شروع‌کننده امر عاشورا و احيا است در کنار امر مبقیه که عامل بقا و استمرار حیات نبوی است، نشان می‌دهد امر دین، امر احیا، امر انسانیت و ارزش انسانیت یک موضوعی است که نمی‌شود گفت خانم‌ها نقش داشتند یا آقایان. نقش مهم و اصیل زن را در جامعه ظلمت‌زده و جامعه‌ای که اسیر تعصبات دینی است و به عبارتی، اسیر خطاهای شناختی است، آنجا آن بانو است که می‌آید و با قدرت، با اقتدار و با استدلال فضا را برای ایجاد یک فهم درست و عمیق در جامعه ایجاد می‌کند. حتی در فضای فقه سیاسی ما هم عبارتی که «مرد از دامن زن به  معراج می رود»، هر چند ممکن  است ما خیلی ساده از آن بگذریم، اما واقعیتی است که نشان می‌دهد منبع رشد، منبع حرکت و منبع تحول در هر جامعه‌ای در واقع زنان جامعه هستند که می‌توانند فضا را برای پیشرفت و رشد ایجاد کنند.

 

دکتر رهبر: علت محدثه امر انسانی و امر دینی، امام حسین (ع) و یاران‌شان و علت بقا و استمرار حرکت، حضرت زینب (س) و بانوان همراه بودند

سپس دکتر رهبر گفت: این مقدمه‌ای بود که به بحث بسیار خوب و مبنایی وارد شوم که همکاران محترم انتخاب کردند و کمتر هم به آن پرداخته شده است. همیشه به یک فضای شور حسینی در قالب یک نگاه مردانه‌ای پرداخته شده است که از آن، شعور حسینی که در واقع فضای زنانه بتواند در آن کمک کند و نداهایی را به عنوان هم‌افزایی این انسانیت که در آورده شکاف‌هایی که متناسب با زن یا مرد هست را پوشش بدهد، بلکه اهمیت جدی پیدا می‌کند. سؤالی که اینجا مطرح می‌شود، این است که قبول اینکه علت محدثه و ایجادکننده احياي امر انسانی و امر دینی، امام حسین (ع) و یاران‌شان بودند و علت بقا و استمرار این حرکت، زنان و بانوان با روشنگری حضرت زینب (س) بودند، ناشی از چیست؟ ما در واقع این معلول را قبول داریم، اما چه عواملی و چه عاملی به طور خاص یک زن را در مقام عصمت قرار می‌دهد؟ البته منظور عصمت غارنشینی و عصمت زهدپروری و زهدنشینی نیست، بلکه عصمتی است که جامعه را به معصومیت سوق می‌دهد، عصمتی که جامعه را به رفتار و سبک زندگی معصومانه حرکت می‌دهد. این نقش خیلی مهمي است. یک وقت شما کارهایی انجام می‌دهید غير از اينکه شما خودتان دارید این فضا را برای شخص خودتان احیا می‌کنید، کل جامعه و فضا را نه برای یک زمان معین، مثلاً 60 هجری، برای شصت‌ها هجری که تا ابد این اتفاق می‌افتد. خب، این عجیب هست. این نگاه و این فضا است که ما وارد می‌شویم.

وی با اشاره به اینکه می‌توان عوامل متعدد و متنوعی را ذکر کرد، گفت: چرا حضرت زينب (س)، حضرت زينب شد و آیا این امکان وجود دارد که برای مردان و زنان جامعه ایران ما، برای کسانی که دغدغه‌ای دارند که از جهالت عقلی و ضلالت اخلاقی دور شوند این دو عنصر بسیار مهم در فهم عاشورا و در فهم اربعین همین دو نکته است که «ضلالت اخلاقی» و گمراهی‌هایی که نظام اخلاقی برای بشر ایجاد می کند، از یک طرف و «جهل‌های مقدس‌نما»، از طرف دیگر، جهل‌هایی که به ظاهر از درون دین و درون فطرت درمی‌آید، در حالی که با فطرت و دین منافات دارد. با این نگاه رفع ضلالت اخلاقی و جهالتی که عقلی وجود دارد، چگونه می‌شود در راه حضرت زینب (س) جدا از جنسیت قدم برداشت. همانگونه که ما داریم حضرت زهرا (س) به عنوان حجت برای ائمه هستند، یعنی این یک نفر در مقابل 13 نفر می‌آید و خود را ظهور و بروز می‌دهد. آنها برای همه جهان می‌شوند و ایشان خاص الخاص و حجت برای همه می‌شوند. این مقام و منزلت زن در فهم معرفت دینی و در واقع، معارف الهیاتی ما است که می‌تواند خودش را به خوبی نشان بدهد.

دکتر رهبر اهمیت این موضوع را در یک مثلث عقل، عرف و شرع می‌داند و می‌گوید: این مثلث می‌تواند زندگی ما و راه‌های سبک زندگی ما را شکل دهد که میزان و معیار ما و خط‌های سبز و قرمز ما بر اساس عقل، عرف یا شرع است. البته عرفی که در واقع، مقبول فضای حقوقی و اجتماعی روشنگران و اندیشمندان است. این عرف مقبول در تعارض با شرع و در تعارض با عقل قرار نمی‌گیرد. من، هسته مرکزی را بر عقلانیت دیدم و سعی می‌کنم آن قوه عقلانی حضرت زینب (س) که امکان حصول آن فضا را برای ما ایجاد می‌کند و ما مي‌توانیم در یک جایی عاقل باشیم، در یک جایی عقیل باشیم و در جای دیگر عقیله باشیم.

وی ادامه داد: با نگاه به سمت و سوی عقلانیت و نگاه عقلی به نظر می‌رسد که حضرت زینب الگوی بسیار مؤثر و مناسب برای دستیابی به این تغییر و تحول و همان حیات طیبه‌ای هستند که ما دنبال آن هستیم. این حیات طیبه‌ای که در واقع فارغ از مذکر و مؤنث است، بر اثر ایمان خالص و شفاف است؛ ایمانی که از مسیر ولایت به معنای حقیقی خود می‌گذرد و تا رسالت می‌رسد. بر مبنای این نگاه معرفتی نسبت به عقل و شرع و عرف به نظر می‌رسد، رسیدن به مقام عصمت زینبی، در مقامي که سه مؤلفه معرفتي در آن حاصل شده باشد، براي ما امکان‌پذير است. آن سه مؤلفه عبارتند از: توجیه، صدق و باور. یعنی اگر بخواهیم در مسیر تحول اجتماعی و در مسیر تحولات درونی و بیرونی قدم برداریم، نیاز به یک عنصر معرفتی داریم که این عنصر معرفتی بر مبنای صداقت و صادق بودن گزاره‌ها، از یک طرف، و بر مبنای توجیهات، دلايل و استدلال‌های منطقی و نه مسایل شخصی و ذهنی دور از منطق، از طرف دیگر، خود را نشان می‌دهد. نکته بسیار مهم این است که چقدر باور به این موضوع هست. باور را اینطور تعریف می‌کنیم که «باور که» با «باور به» تفاوت دارد. آنچه معیار و مبنای ما است و حتی حرکت انقلاب اسلامی بر آن مبنا صورت گرفت. من باور دارم که (حالا) يک گزاره «اسلام می‌تواند بن‌بست‌ها را بشکند»، باور دارم که «تحجر جاودانه روشنفکرنما مبنای زندگی ما را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد». این «باور که» با آن «باور به» کاملاً متفاوت است. جنس «باور به» امروز انقلابی هستند، فردا نیستند. فردا ممکن است يک جور ديگر باشند. اما جنس «باور که»، جنسی هست که زمین و آسمان هم کنار بروند، تمام اهل کوفه و اهل شام بر عليه امام حسين (ع) بيايند، حضرت زينب آنجا ايستاده، نه تنها ايستاده، حتي ادامه هم خواهند داد. لذا عنصر معرفتي حضرت زينب (س) و جميع بانواني که در آن مجموعه هستند، مبناي ما را شکل مي‌دهد که ببينيم آن عقلانيتی که در حضرت زينب (س) ممسک شده، اين امکان را براي ما ايجاد مي‌کند تا بتوانيم الگويي را از حضرت زينب (س) فارغ از نگاه‌هاي جنسيتي بگیریم، کجا هست.

دکتر رهبر گفت: يکي از بندهاي بسيار مهم در نگاه‌هاي شناختي، بحث ارزش است. ما از بحث ارزش، توليد ارزش، توزيع ارزش و هموار بودن ارزش صحبت مي‌کنيم، يک تعريف ساده و اوليه از ارزش به ذهن ما ورود پيدا مي‌کند و آن نسبت کارکرد به هزينه است. چقدر در مقابل کارکردي که قرار است ایجاد شود و نفعي که قرار است ايجاد شود، ما بايد هزينه پرداخت کنيم. اين هزينه و کارکرد هم در عالم مادي خود را نشان مي‌دهد و هم به طور خاص در عالم معنا. در عالم معنا، اگر معيار بر مبناي عبوديت و بندگي باشد، هيچ هزينه‌اي در مقابل اين کارکرد قابل قياس نيست. چون يک افق و يک نگاه ديگري هست. لذا وقتي ما از ارزش صحبت مي‌کنيم،  به دنبال داشتن حال خوب هستيم. به دنبال داشتن يک حس خوب هستيم.

دکتر رهبر با برشمردن معیار ارزش، گفت: در اين ارزش‌ها در کنار ارزش فرهنگي، اقتصادي و در کنار ارزش‌هاي اخلاقي، ارزش عقلاني مهم است. به نظر من، آنچه معيار است و آنچه که حضرت زينب (س) را در فضاي احياي امر عاشورا متعالي کرد و توانست به عنوان يک مبنا مطرح کند، «تمسک و توسل ايشان به عقلانيت» بود. اين عقلانيت، عقلانیتی خودبنياد نيست. منظور از عقلانيت، عقلانيت متعالي‌محور در مقابل عقلانيت ترقي‌محور است. در عقلانيت متعالي‌محور، عدل و ايمان و عقل در يک مثلث قرار مي‌گيرند و جمع عدل و ايمان و عقل، عقلانيت تعالي محور را براي ما توصيف و توضيح مي‌دهد، زیرا آنچه در اتفاق امر عاشورا اتفاق مي‌افتد، امر صد در صد انساني است، يک امر کاملاً قابل حس است. در غالب معجزه و نمی‌توان اين موضوع را ديد. در بند بند واقعه عاشورا و در فضاهاي مختلف يک امر اجتماعي و يک امر انساني را مي‌بينيد که در تجربه هاي ديگر بشر هم بوده اما آنچه که اين تجربه بشري و اين امر انساني و اجتماعي را جلا مي‌بخشد، به نظر مي‌رسد، عقلانيت تعالي‌محور است. مبنای عقلانیت تعالی‌محور در دو نکته است. یکی از آنها در سوره يوسف، آيه 108 است. عقلانيت تعالي‌محور است که فضاهاي اجتماعي و تحولات اجتماعي و انقلاب‌ها و بنيادي را ايجاد مي‌کند، این است که می‌فرماید: قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ. چند نکته در اين آيه شريفه وجود دارد. اولاً این نکته بسیار مهمی است که دعوت پيامبر خدا و آنچه خداوند امر مي‌کند بر مبناي صريحي است که راه‌هاي متعدد و متنوعي را پيش مي‌آورد و آن مبنا براي پيامبر تعيين مي‌کنند. حتي مي‌خواهند پيروان ايشان همینگونه باشند، مبتني بر بينش، منش و رفتار عقلاني باشند. حتي مرز بين کفر و توحيد، عقلانيت تعبير مي‌شود. شما متناسب با يک بصيرت، بينش و منش انتخابگر بر مبناي آزادي شخصي بايد بتوانيد در راه حق قدم برداريد و انتخاب خود را انجام دهيد. نکته دوم، در سوره مُلک است. فضاهاي جهنمي‌ها می پرسند چه شد شما اينجا آمديد؟ می‌گویند: ما دو کار را انجام نداديم. يکي اینکه به حرف بزرگ‌ترها و کسانی که مي‌فهميدند و اهل رسالت و ولايت بودند، گوش نداديم. يکي هم اینکه، خودمان هم تعقل به خرج نداديم؛ يعني فقدان عنصر عقلانيت تعالي‌محور است. لذا ما در جاي جاي بحث‌هاي مختلف در فهم عاشورا، به نظر مي‌رسد با سازه عقلانيت مي‌توانيم حضرت زينب (س) و عزيزاني که قبل از ورود به عرصه کربلا به امام حسين (ع) اعتراض مي کنند، فهم کنیم و اولين نفری که اعتراض می کند، حضرت زينب است و می گوید ما باید حیات مان و ممات مان با امام حسین (ع) باشد. این «بودن» به معنای «با» نیست، به معنای «معیت» و «همراهی» است که در عرصه عقلانی خود را نشان می‌دهد. لذا به قول حضرت آیت‌الله جوادی آملی هم امام حسين (ع) عقيله بني‌هاشم است و هم حضرت زينب عقیله بنی‌هاشم است. اين عقيله بودن است که جنس امام حسين را با جنس حضرت زينب در يک فضا قرار مي‌دهد و حتي اين قابليت را پيدا مي‌کند که نيابت خاص داشته باشد. در يک برهه‌اي از عزاي عاشورا قابليت و منزلت زن انسان را متعجب مي‌کند. اين نوع نگاه اسلام، نه اسلام ذهني، اسلام که در عمل، در فضاي عاشورا، در فضاي کُشت و کشتار و در فضاي دفاع و جهاد خود را نشان مي‌دهد و ارزش‌گذاري زن و منزلت زن و تحولي که زن نه تنها در مقام انتقال اطلاعات است، بلکه نيابت خاص پيدا مي‌کند. حتي به گونه‌اي این عقيله بني‌هاشم و عقلانيت حضرت زينب (س) حرکت مي‌کند که در چهار مرحله امام زمان خود را نجات  مي‌دهد. خب، با اين نگاه و حرکت و با زبان شناختي فضایی را ايجاد مي‌کند و در آن دادگاه صوري که عبیدالله بن زیاد و يزيد برگزار مي‌کنند، با زبان استدلال‌محور، با زبان قراني و منطق زبانشناسي خودشان، اين شلاق و جراحتي را که بر اهل بيت وارد شده، به يک فرصت مؤثر و مناسب تبديل مي‌کنند و اين فرصت مؤثر و مناسب را در رسواگري انجام مي‌دهند؛ این همان بحثي است که مقام معظم رهبري تعبير به تبيين مي‌کنند، «جهاد تبيين» که خيلي مهم‌تر از جهاد علمي و جهاد نظامي است. حضرت زينب (س) الگوي مؤثر مجاهد تبيين‌گر با توجه به عنصر عقلانيت متعالي‌محور است.

 

دکتر لاله افتخاری: بانوانی در جهت بازنمایی عاشورا سفری به ظاهر اسارت‌بار را تحمل کردند، ولی دشمن را به اسارت خود گرفتند و تاریخ را مسحور خود کردند

دکتر افتخاری با عرض تسلیت به مناسبت اربعین حسینی گفت: اربعین حسینی فضای دنیا را تحت تأثیر خود قرار داده و همه زمزمه اربعین دارند و در این فضا بانوانی در جهت بازنمایی عاشورا آنچنان که اتفاق افتاد، حرکت کردند و سفری به ظاهر اسارت‌بار را تحمل کردند، ولی دشمن را به اسارت خود گرفتند و اسیر خود کردند و تاریخ را مسحور خود کردند. از این رو، سلام می‌کنیم بر حضرت زینب (س) و بانوانی که همراهشان بودند، بر امام سجاد (ع) و همه عزیزانی که این رسالت عظیم را بر دوش کشیدند تا ما امروز از دنیا، اون دنیایی که در چند ساعتی از روز در عاشورا خلاصه شده بود، بی‌خبر نمانیم. عزیزانی که اجازه ندادند روایت عاشورا به دست نااهلان و نامحرمان انجام گیرد یا به دست کسانی که بی‌تفاوت بودند.

وی ادامه داد: بخشی که ما باید به آن توجه داشته باشیم «بازنمایی نقش زنان در مصائب محرم» است. محرم و عاشورا و اربعین به فرمایش حضرت آقا، این دو ماه، اوج فهم و کمال افراد بوده است. در واقع، عاشورا اوج و قله شهادت و صبر و پایداری بود و در فاصله عاشورا تا اربعین نیز اوج بصیرت، تبیین، افشاگری و باز هم صبر است. برای اینکه بهتر به این مطلب بپردازیم باید به چند کلیدواژه توجه داشته باشیم. بحث ما «بازنمایی» است. تعابیر مختلفی برای بازنمایی انجام گرفته است. اگر به طور خلاصه بخواهیم بگوییم «بازنمایی» یعنی نشان دادن واقعیت و تلاش در جهت اینکه در حقیقت رسالت، تفسیر و برداشت خود را بتوانیم بخوبی به دیگری منتقل کنیم. به این معنا که آنچه که دیدیم، آنچه که برداشت کردیم و آنچه را که فهمیدیم، بتوانیم به درستی به دیگری منتقل کنیم به نحوی که هم پیام به او برسد و هم احساس کند که خودش با اصل یکی هست. این انتقال پیام می‌تواند در فضای مجازی باشد یا در قالب داستان یا سایر کارهایی که اشاره خواهم کرد.

وی با اشاره به رسالت حضرت زینب (س) توضیح داد: اما در مورد عاشورا، یعنی در حقیقت رسالتی که حضرت زینب (س) آن را بخوبی به انجام رساندند و شاید قله آن همان فرمایش ایشان بود که وقتی رسالت را کامل کردند، فرمودند «ما رأیت الا جمیلاً» (یعنی من بجز زیبایی چیزی ندیدم و آنچه مشاهده کردم همگی زیبا بود). اگر با عقل حسابگر بخواهیم این را در نظر بگیریم، می‌گوییم چطور ممکن است حضرت سرهای مبارک عزیزترین عزیزان خود، کودکان و زنانی که مصیبت دیده اند، دشمنی که هروله می کند، مجالسی که در شأن آنها نبود و فرزندان و برادرها و برادرزادگانی را که در راه خدا داده بودند و به شهادت رسیده بودند، کودکی که در شام می‌ماند و یادگار برادرشان است، را ببینند و بگویند همگی زیبا بود. عقل حسابگر نمی‌تواند این موضوع را تحمل کند. اما عقلی که عشق بر آن غالب می‌شود و با هم درمی‌آمیزد و رنگی الهی می‌گیرد، آن عقل، در واقع، تحت تأثیر آن عشق است که می‌رود و کار خود را انجام می‌دهد و در سخت‌ترین شرایط حضرت می‌فرمایند  «ما رأیت الا جمیلاً»، چرا چون همان شعر زیبایی که شاعر گفته است در نتیجه آن دیده می‌شود که کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود/ سرّ نی در نینوا می‌ماند اگر زینب نبود. یعنی ایشان می‌گوید اگر زینب نبود، اگر حضرت به هر دلیلی سکوت می کرد و آن رسالت زینبی خود را که جهاد تبلیغ و نهضت تبلیغ بود و همان روشنگری بود که حضرت آقا اشاره دارند، اگر به انجام نمی‌رساندند، با وجود همه شهدایی که جان بابرکت خود را داده بودند و خانواده‌ای که به اسارت گرفته شده بود، یک لشکری بودند که شکست خورده بودند. جنگ بود و در جنگ هم یکی می‌زند و یکی می‌خورد. نه جای گریه داشت و نه جای چیز دیگری. اما این بازنمایی در طول تاریخ توسط همه به زیبایی انجام می‌گیرد. اول از همه حضرت زینب (س) این بازنمایی را به قدری زیبا انجام دادند که همانجا همه را بیدار کردند. در مجلس یزید، همسر یزید یک دفعه متوجه ماجرا می‌شود. زمانی که دشمن می‌خواهد جشن بگیرند که خطری از بیخ گوش اسلام گذشته، یک عده طغیان کرده‌اند و می‌خواهد بگوید که نغوذ بالله اینها یک خطری برای اسلام بودند و حالا شکست خورده اند و به اسارت گرفته شده‌اند، یک دفعه می‌بیند اولین کسی که دستور عزا بر پیکر اباعبدالله را می‌دهد، یزید است، چرا که همسرش یک دفعه متوجه واقعیت می‌شود. یعنی این نهضت به جایی می‌رسد که از درون خانه کفر، در درون خانه افرادی که در خواب بودند و می‌شد قرن‌ها در خواب بمانند و ما هم بالطبع در خواب بمانیم، این نهضت شروع می‌شود. حضرت در حقیقت پرچم‌دار این نهضت بودند و در این بازنمایی حضرت از همه ابزارها استفاده کردند. بر اساس آنچه که در تاریخ آمده است، البته نمی‌گوییم که صد در صد آن معتبر و درست است، اما بهرحال اینگونه به ما منتقل شده، از زمانی که در کنار پیکر مطهر برادرشان هستند، از زمانی که در قتلگاه هستند، از زمانی که ملتی آمدند و علیه پسر پیامبرشان قیام کردند و هر یک برای اینکه خودنمایی کنند و جایزه‌ای بگیرند به امام حمله کردند، حضرت زینب (س) از همانجا روشنگری خود را آغاز کردند. وقتی خطاب می کند به پیامبر (ص) که يا مُحمّداه‌ صَلّي‌' عليك‌َ ملائِكة‌ُالسَّماءِ، هذا حُسَين‌ٌ بِالَعَراءِ، مُرَمَّل‌ُ بِالدِّماءِ، مُقَطَّع‌ُالاَعضاءِ یعنی اي‌ رسول‌ خدا، اي‌ آنكه‌ ملائكه‌ زمين‌ وآسمان‌ بر تو درود مي‌فرستد، اين‌ حسين‌توست‌ كه‌ اعضاي‌ او را پاره‌پاره‌ كردند.

 

دکتر افتخاری: در سفر کربلا و واقعه عاشورا، زن و مرد، هر دو همسفر هستند برای یک سفر عظیم، از خاک به افلاک، برای سفر بیدارگر، برای سفر تاریخ‌ساز، برای سفر انسان‌ساز، برای خلیفه‌الله شدن

افتخاری ادامه داد: پس هر جا نیاز است، حضرت متناسب با مخاطب افشاگری و مدیریت می‌کند. اگر ما به درستی بخواهیم بدانیم، ما باید مدیریت بحران را از حضرت یاد بگیریم. در ظاهر همه چیز به نفع امویان بود، تبلیغات، مجلس آراسته، عزیزانی با این سختی به طناب بسته و زنان بنی‌هاشم که تحقیر می‌شوند و مثل کنیزان آنها را می‌آورند و در معرض دید دشمن قرار می‌دهند. حضرت همه اینها را مدیریت کردند و به نحوی عاشورا را تبیین کردند و بازنمایی کردند که گویی مخاطب خود را در آنجا می‌دید، مخاطب درک کرد و همراه شد. گاهی اوقات متوجه هستند که مردم غافل همراه ایشان هستند، آدم‌های خواب‌رفته و بی‌خبری همراه هستند یا منفعت‌طلب یا ترسو هستند. حضرت با این افراد چنان صحبت می‌کنند که اینها بیدار می‌شوند. صحابه پیامبر به خود می‌آیند. مسیحی و یهودی که در آن مجلس هستند، بیدار می‌شوند و اینها اعتراض می‌کنند. گاهی می‌بینند دشمن طرف‌شان هست، ذهن دشمن را هم مدیریت می‌کنند. و اینجا است که می‌بینیم یک خانم هستند، ولی چنان ایستادگی می‌کنند و چنان مقاومت می‌کنند و چنان با قدرت صحبت می‌کنند که دشمن می‌گوید این چه کسی است که صدای علی از حلقوم او بیرون می‌آید.

دکتر افتخاری با مقایسه خطبه‌های حضرت زینب و حضرت فاطمه زهرا می‌گوید: کاملاً مشهود است که این دختر دست‌پروده آن مادر و آن پدر است و دشمن نیز اعتراف دارد. اول از همه، غرور دشمن را می‌شکند و سپس یکی یکی را می‌گوید. در جایی که لازم است از عواطف زنانه خود کمک می‌گیرد و برای بازنمایی آنچه که در کمتر از یک روز در کربلا اتفاق افتاد، گریه می‌کند، ناله می‌کند و نفرین می‌کند. آنجایی که آنها را خارجی خطاب می‌کنند، استناد به آیات قرآن می‌کند و یکی یکی آیات را در جای خود با فصاحت و بلاغت بسیار زیبا تلاوت می‌کند. آنجا که می‌بیند کودک دارد جان می‌دهد، سر پدر را می‌بیند، اما نمی‌تواند تحلیل کند. کودک شهادت را نمی‌فهمد، مرگ را نمی‌فهمد، از بهشت هم تصور درستی ندارد؛ حتی از خدا هم تصور درستی ندارد، اما بابا را می‌فهمد. حضرت زینب (س) تلاش می‌کنند توجه حضرت رقیه را از سر بابا به سر عمه جلب کنند. حضرت هم خواب‌رفتگان را بیدار می‌کنند، هم قاتلان را بیدار می‌کنند و هم به دشمن تلنگر می‌زنند؛ نه تنها ایشان بلکه دختران و بانوان تربیت‌شده این مکتب همین کار را می‌کنند. وقتی دشمن پیشنهاد کنیزی می‌دهد چقدر قشنگ دختر امام حسین (ع) جواب می‌دهد یا به عمه پناه می‌برد که عمه جواب دهد. همه اینها جای خواندن و جای درک دارد و ما باید بدانیم که این بانوان چه کردند. رباب چکار کرد. آیا رباب فقط به خاطر اباعبدالله حسین آمد؛ به خاطر اینکه همسر اباعبدالله حسین بود؟ نه، او آمد و در محلی که محل عبور افراد بود، برای آنهایی که هنوز بیدار نشده بودند، سخن گفت و گریه کرد؛ همان گریه‌ای که حضرت زهرا (س) پس از رحلت یا شهادت پیامبر داشتند. مگر حضرت زهرا (س) صبرشان کم بود؟ نه، اما یک کارهایی را باید انجام بدهند، باید بتوانند از این طریق پیام را به مخاطب خود منتقل کنند. بگویند چه جریاناتی و چه انحرافاتی در حال رخ دادن است تا بدانند که عمق فاجعه کجا است. اما امروز ما اولاً، نگاه می‌کنیم می‌بینیم این نهضت نهضتی است که هر جا که همه افراد بخوبی پیام را گرفتند و آن را پیاده کردند، موفق شدند. اما به شرطی که اولاً از منابع صحیح پیام را بگیرند. دوم اینکه، بدانند در مکتب وحی، چه پیش از اسلام، چه زمان بعثت پیامبر، چه بعد از ایشان و چه در زمان ظهور اینگونه نیست که خانم‌ها در گوشه ای و آقایان در میدان باشند. هر دو نقش‌آفرین هستند. ما در کربلا می‌بینیم هیچ کس جا را بر دیگری تنگ نکرده است. برخلاف نگاه‌های فمینیستی که همیشه یک احساس رقابتی وجود دارد، اینجا تقسیم کار شده است. اگر حضرت زینب (س) به این تقسیم کار توجه نداشت، امروز بجای 72 شهید کربلا، 73 شهید داشتیم، اما از کربلا اصلاً خبر نداشتیم.

وی در ادامه صحبت با اشاره به باور حضرت زینب (س) به این تفسیم کار الهی گفت: حضرت باور دارد که خدا می‌خواهد اینها را کشته ببیند و تو را به عنوان اسیر ببیند. نه اینکه خدا نعوذ بالله با آنها غرض‌ورزی داشته باشد که نداشته، برای اینکه یکی شهادت را می‌پذیرد و یکی پیام رسانی و بازنمایی آنچه که گذشت را می‌پذیرد. تبیین آن مظلومیت‌ها، تبیین اهداف عاشورا، چرا عاشورا اتفاق افتاد و چرا حضرت شهادت را پذیرفتند. آیا حضرت می‌خواستند کشورگشایی کنند؟ خودشان می‌فرماید که نه، دنبال این چیزها نیامدند. همه اینها که می‌فرمایند آخرش می فرمایند که برای چه آمدند؟ وَ إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الإِصْلاح فی أمَّةِ جَدِّی، أرِیدُ أَن آمُرَ بالمعروفِ و أنهی عن المنکر؛ من فقط برای اصلاح در امت جدم به پا خاستم، می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم. من دنبال این آمدم. جامعه‌ای که دچار انحراف شده، قطاری که از ریل خارج شده و می‌خواهیم دوباره به ریل برگردانیم. با کدام شیوه، با کدام نقشه؟ با نقشه پیامبر خدا. من به دنبال این هستم. خود حضرت فرمودند که حضرت زینب روایت‌گر این نهضت عظیم هستند. روایت‌گر و بیدارگر آن برای تاریخ بشریت هستند. پس ما زن و مرد باید اول این نهضت را بخوبی بشناسیم، رقیب هم نیستند، بلکه هر دو همسفر هستند برای یک سفر عظیم، از خاک به افلاک، برای سفر بیدارگر، برای سفر تاریخ‌ساز، برای سفر انسان‌ساز، برای خلیفه‌الله شدن و اینجا هست که ما بخوبی می‌بینیم که در عاشورا طفل شش ماهه هم نقش‌آفرین است. اصلا زیبایی عاشورا هم به همین است که فقط یک عده مردان بزرگ و یک عده مردان دیگر با هم نجنگیدند؛ طفل شش ماهه هم آمد، نوجوان هم آمد، جوان هم آمد، سی و پنج ساله هم آمد، شصت ساله هم آمد، بالاتر هم آمد، غلام هم آمد، هاشمی هم آمد، امام معصوم هم آمد، نوعروس هم آمد و مادر داماد هم آمد و دختر 3 ساله هم آمد. زیبایی‌های عاشورا در همین است که در حقیقت یک تصویر مینیاتوری از همه آنچه که همه افراد در عالم خلقت رسالت دارند و تقسیم کار شده و همه با یک هدف حرکت می‌کنند و این توحید را می‌رساند.

ایشان با اشاره به نقش‌های مختلف و رسالت‌های مختلفی توضیح دادند: به همین دلیل ما باید حین و قبل و بعد این نهضت را بشناسیم. چه شد که حضرت از مدینه حرکت کردند؟ آیا امام حسین (ع) حسینی رفتار کردند و امام حسن (ع) حسنی رفتار کردند؟ نه، حضرت زمانی که بعد از امام حسن (ع) در قصر معاویه بودند، همان راهی رفتند که امام حسن (ع) رفتند. افراد از قبل تربیت شده بودند و آماده بودند که رسالت خود را انجام دهند و تاثیرگذار باشند. در حقیقت، حضرت زینب (س) توانستند آن لطافت زنانه و شجاعت مردانه را با هم تلفیق کنند منتهی تا عصر عاشورا، ایشان مانند ماهی بود که به دلیل خورشید دیده نمی‌شد. از عصر عاشورا به بعد کاملا زنانه شد. ایشان پرچم‌داری شدند که رسالتی را به انجام برسانند و در این رسالت دشمن شناسی داشتند، احساس تعهد نسبت به مخاطب داشتند و معتقد بودند که اینها باید بیدار شوند، باید بفهمند.

افتخاری با ادامه صحبت و ارتباط نهضت حسینی به انقلاب اسلامی گفت: اما اگر در طول تاریخ حرکت کنیم و به انقلاب برسیم. در پیروزی انقلاب یادمان نرفته که همه می‌گفتند نهضت ما حسینی است، رهبر ما خمینی است. یعنی اینها فهمیده بودند و الگو گرفته بودند تا در قالب هنر تعزیه، هنر شعر، نوحه، سخنرانی و پژوهش بتوانند آن پیام را بخوبی بازنمایی کنند. در زمان انقلاب نیز مردم به دنبال یک حسین زمان می‌گشتند و آن پیچیدگی‌هایی که در یک امام و رهبر نیاز می‌دیدند و آن خصوصیات ظلم‌ستیزی، انحراف‌ستیزی و دفاع از دین که در حضرت اباعبدالله بود، وقتی همه را در وجود حضرت امام دیدند، دیگر سر از پا نشناختند. به خیابان آمدند، شهید دادند، در منزل خود را برای فرار باز گذاشتند تا انقلاب پیروز شد. در هشت سال دفاع مقدس هم همینطور عمل کردند. یادمان نمی‌رود مادری که عکس یک، دو، سه شهید را نشان حضرت امام داد و امام به گریه افتاد. او عکس چهارم را نشان نداد، یعنی گفت: من می‌فهمم. من زینب‌گونه رفتار می‌کنم. اگر فرزندانم را در عاشورا دادم نباید بگذارم دل امام زمان‌ام بشکند. این بازنمایی‌ها درست انجام گرفت و این خانم پیام را گرفت و این را به ما منتقل کرد. در دفاع مقدس ما از اینها کم نداریم. اما باز هم خانواده شهدا احساس می‌کردند که شرمنده هستند، زیرا بچه‌های ما کتک نخوردند، به اسارت نرفتند، فرزند سیدالشهدا نبودند و فرزند حضرت علی و حضرت فاطمه نبودند. این نتیجه آن بازنمایی زنانه است. امروز ضرورت دارد که ما همانطور نقش‌آفرین باشیم. ممکن است یک بیت شعر، یک نفر را متحول کند. گاهی مداحی زیبا کمک می‌کند. گاهی هنرمندان با یک تصویر، با یک عکس، گاهی کسانی که در فضای مجازی هستند در قالب یک عکس نوشته یا چیز دیگر خیلی قشنگ این بازنمایی را انجام می‌دهند و این پیام را به مخاطب می‌رسانند. خانم‌های اینچنینی کم نداریم. گاهی فیلمنامه‌نویس هستند، گاهی رمان می‌نویسند و گاهی دلنوشته دارند و در این قالب احساس خود را بیان می‌کنند. بانوان می‌توانند با الگو گرفتن از حضرت زینب که ایشان هم از مادرشان حضرت فاطمه زهرا (س) الگو گرفتند، پیام را منتقل کنند.

در انتها، ایشان گفت: ما باید همه اینها را الگو بگیریم و منعکس کنیم و به بانوان و دخترانی که امروز هستند، انتقال بدهیم. بانوان آینده ما بدانند که ما همه باید یک نقشی داشته باشیم و بدانند که در عالم خلقت همه چیز بر اساس حکمت و علم است و رسالت ما بخصوص در برابر این جریان عظیم روشنگر انسان‌سازی که دل‌های همه آزادگان را دور خود جمع کرده است، بسیار بالا هست. الان به فرهنگ‌سازی نیاز است و خانم‌ها باید در خط مقدم باشند. ان‌شاءالله که ما بتوانیم زینبی فکر کنیم، زینبی عمل کنیم و ذره‌ای در عالم خلقت بتوانیم بگوییم که ما پیروی آنها هستیم.

 

دکتر سیمین حاجی‌پور: کربلا پارادایم تعیین‌کننده در تشیع و حضرت زینب با نقش عاملیتِ خود، بنیانگذار «جهاد کلام» است

در ادامه نشست، دکتر سیمین حاجی‌پور گفت: «جنگ کربلا» و روایات کربلا که برگرفته از این واقعه تاریخی یعنی شهادت امام حسین (ع) است، به عنوان یک رخداد کلیدی در تاریخ شیعه، الگو و پارادایم تعیین‌کننده در تشیع محسوب می‌شود. روایت‌های مختلفی از دیدگاه‌ها و نظرگاه‌های مختلف برای بیان واقعه کربلا و وقایع پس از آن در ارتباط با بازنمایی نقش زنان در آن امر سیاسی وجود دارد که می‌توان آن را به دو بخش روایات پیشین و روایات جدید از کربلا تقسیم کرد.

در روایات پیشین، زنان عمدتاً به عنوان قربانیان منفعل فاجعه کربلا دیده می‌شدند و تا حد زیادی از طریق رنج‌ها و مصیبت‌هایی شناخته می‌شدند که با آن روبه‌رو بودند، از طریق اشک های بسیاری شناخته می‌شدند که با آن قلب تاریخ را جریحه‌دار ساخته بودند و به گونه‌ای این جراحت با اشک‌ها بر قلب تاریخ اثر گذاشت که 1400 سال ادامه یافت و کماکان ادامه خواهد یافت. با این حال، در چند دهه گذشته، به ن



کلمات کلیدی


captcha