به گزارش جامعه ایده آل ؛با وجود اینکه اعضای اتحادیه اروپا بیش از پیش به ماهیت دعوت دولت ایالات متحده از متحدانش برای کمک به این کشور در مهار چین و همچنین طرح آن برای طولانی کردن بحران اوکراین، به منظور تضعیف روسیه و باز کردن پای کشورهای اروپایی به این ماجرا پی برده اند، اما بریتانیا با کمال میل خود را وارد یک رابطه خطرناک می کند.
ایالات متحده از حامیان سرسخت برگزیت بود و بریتانیا را تشویق کرد تا از اتحادیه اروپا جدا شود، و بدین ترتیب پادوی مطیعتری برای خود به دست آورد تا بتواند او را به سمت خط مقدم بازیهای ژئوپلیتیکیاش هل بدهد. ایالات متحده تنها پس از برگزیت توانست آکوس یا پیمان امنیتی سه جانبه بین آمریکا، استرالیا و بریتانیا را تشکیل دهد و بریتانیا را در استراتژی «هند-اقیانوس آرام» خود درگیر کند.
اکنون که بریتانیا چوب اشتباه گذشتهاش را میخورد مجبور است تا ناامیدانه از خود نوعی ذوق زدگی نشان دهد و شکستهای گذشته اش را قابل تحمل تر کند.
بنابراین جای تعجب نیست که بازتاب لفاظیهای دولت ایالات متحده را از نخست وزیر تازه وارد بریتانیا بشنویم. از این رو دیدیم ریشی سوناک در روز دوشنبه اعلام کرد که «دوران طلایی» روابط چین و بریتانیا پایان یافته است و همینطور هشدار داد که چین یک «چالش سیستمی» برای «ارزشها و منافع» بریتانیا ایجاد می کند.
اگرچه نامیدن چین به عنوان «چالش» به جای «تهدید» باعث انتقاد شدید جنگطلبان ضد چین در حزبش شد، اما با رویکرد عملگرایانهتری که او در قبال چین بهعنوان وزیر خزانهداری اتخاذ کرد، بسیار فاصله داشت. ظاهراً سوناک با اعلام پایان «دوران طلایی»، به عنوان اصطلاحی که بریتانیا و چین برای توصیف چشماندازهای درخشان همکاریشان در سال ۲۰۱۵ به کار میبردند، موضع خود در قبال چین را از نو تعریف کرده است.
با انجام این کار، جنگطلبان ضد چین در حزب محافظهکار، سوناک را تحت فشار قرار میدهند تا نقش بریتانیا را با واشنگتن در میان بگذارد. اگرچه به نظر میرسد دولت بریتانیا همچنان از تعهد به تعدیل کردن سیاستهایی خود در ارتباط با چین تعلل میکند، سیاستهایی که بریتانیا در دوره سه ماه گذشته و در زمان سه نخستوزیر بریتانیا متعهد به تغییر دادن آنها شده است.
جای تعجب نیست که برخی از رهبران کشورهای بزرگ پس از دیدار با همتایان آمریکایی خود، دیدار با سوناک را غیرضروری دانستهاند، زیرا میدانند که بریتانیا از آمریکا پیروی خواهد کرد.
سوناک به عنوان جوانترین نخستوزیر کشورش، مسئول است تا اجازه ندهد واشنگتن بریتانیا را به بیراهه بکشاند.
او باید مراقب باشد تا اگر ایالات متحده دلش خواست روابطش را با برخی کشورها تغییر دهد و بعد به بریتانیا امر کند تا از آن تابعیت کند، بریتانیا دچار وضعیتی نشود که نه راه پس داشته باشد و نه راه پیش.